پله‌پله تا خوشبختی

سارا چشمی

خیلی از افراد تصور می‌کنند در این جهان سرگردان هستند. روز‌ها و شب‌ها سخت تلاش می‌کنند ولی به‌نظر می‌رسد هدف و مقصد مشخصی ندارند و نمی‌دانند در زندگی چه می‌خواهند. هدف‌گذاری، پروسه قدرتمندی است که آینده شما را تغییر می‌دهد، انگیزه‌تان را بیشتر می‌کند و شما را به موفقیت می‌رساند. هدف‌گذاری به شما کمک می‌کند در سال جدید به خواسته‌هایتان برسید. پس اگر در زندگی هدفی ندارید، این روز‌ها کسل و بی‌حوصله هستید و امید به زندگی‌تان پایین است، از همین امروز سال۹8 را به شکل دیگری ببینید و برای ۱۰ سال آینده برنامه داشته باشید. در این صورت صبح‌ها وقتی از خواب بیدار می‌شوید باانگیزه و شور بیشتری از خانه بیرون می‌آیید، اعتماد به نفستان بیشتر می‌شود، از زندگی بیشتر لذت می‌برید و وقتی به هدف می‌رسید خوشبختی را احساس می‌کنید.

چرا باید دنبال هدف باشیم؟ 

ورزشکاران حرفه‌ای و تاجران و همه افراد موفق در زندگی‌شان برنامه و هدف داشته‌اند و اینطور نبوده که تصادفی و شانسی به شهرت برسند. هدف‌گذاری دیدگاه بلندمدتی را در اختیار شما قرار می‌دهد و البته سبب می‌شود در کوتاه‌مدت انگیزه بیشتری برای پیشروی داشته باشید. وقتی اهدافتان را واضح و مشخص تعیین کنید، راحت‌تر می‌توانید برای رسیدن به آنها برنامه‌ریزی داشته باشید. علاوه بر این، با هدف‌گذاری اعتماد به نفس شما بیشتر می‌شود و بیشتر می‌توانید روی توانایی‌ها و استعداد‌هایتان حساب کنید.

اولین پله موفقیت 

اگر خشت اول پله برنامه‌ریزی را درست سر جایش قرار دهید، بقیه پله‌ها هم راحت‌تر روی هم چیده می‌شود. پس این گام‌ها را دنبال کنید: 
   اول از همه به یک تصویر بزرگ از زندگی خودتان نیاز دارید. باید ببینید که می‌خواهید در ۱۰ سال آینده به کجا برسید. چشم‌انداز تعیین کنید. در واقع در این مرحله باید خواسته‌های اصلی و مهمی داشته باشید و آرزو‌هایتان را در مقیاس بزرگ ببینید.

حالا وقتش رسیده که اهداف بزرگ را به شاخه‌های کوچک‌تری تقسیم کنید و هدف‌های کوتاه‌مدتی را برای رسیدن به آرزوهای بزرگ درنظر بگیرید.
   در آخر برای انجام شاخه‌های کوچک برنامه‌ریزی داشته باشید.

این کل ماجراست. به همین دلیل داشتن اهداف بزرگ و اساسی اهمیت زیادی دارد. در این صورت می‌دانید که امروز در کجای دنیا ایستاده‌اید و در آینده قرار است به کجا بروید. اگر ندانید که می‌خواهید به کجا بروید، معمولا به جایی نمی‌رسید.

آرزوهای بزرگ

اهداف کلی شما جنبه‌های مختلف زندگی‌تان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. این اهداف بزرگ جنبه‌هایی مختلف دارد که بهتر است همین جا کاغذ و قلم بردارید و آنها را برای خودتان یادداشت کنید.

شغل: می‌خواهید در آینده در شغلتان چه پیشرفت‌هایی داشته باشید و به چه جایگاهی برسید؟ 

وضعیت مالی: می‌خواهید درآمدتان چقدر افزایش داشته باشد؟ وضعیت دارایی‌هایتان را چطور می‌بینید؟ 

آموزش: برای افزایش مهارت‌هایتان به اطلاعات یا آموزش‌های تازه‌ای نیاز دارید؟ 

خانواده: دوست دارید ازدواج کنید و تشکیل خانواده دهید؟ چطور می‌توانید همسر خوبی باشید؟ دلتان می‌خواهد در نگاه همسرتان چطور فردی باشید؟ 

هنر: اهدافی دارید که با هنر ارتباط داشته باشند؟ 

رشد فردی و آگاهی: آیا رفتارهایی دارید که از نظر خودتان و دیگران خوشایند نیست و می‌خواهید آنها را تغییر دهید؟ 

فعالیت بدنی: می‌خواهید ورزشکار شوید یا برای سلامتی و پیشگیری از پیری زودرس ورزش می‌کنید؟ 

تفریح و خوشی: چطور از زندگی لذت می‌برید؟ 

خدمات اجتماعی: دلتان می‌خواهد در فرهنگسازی‌ و بهبود وضعیت جامعه‌تان مشارکت داشته باشید؟ 

به سؤالات بالا خوب فکر کنید و هر موضوعی را که به ذهنتان می‌رسد روی کاغذ بیاورید. نکته مهم اینجاست که این اهداف باید خواسته شما باشند نه رویاهای پدر و مادر، خانواده و همسرتان.


هدف‌ها را کوچک کنید

در مرحله بعدی نوبت این است که آرزوهای بزرگتان را به شاخه‌های کوچک‌تری تقسیم کنید. در واقع اگر در مرحله اول اهداف ۱۰ساله را مشخص کردید حالا باید برای 5سال آینده اهداف کوچک‌تری را در‌‌ همان زمینه‌ها درنظر بگیرید؛ سپس اهداف یک‌ساله، شش‌ماهه و در ‌‌نهایت یک‌ماهه. بعد یک لیست هفتگی داشته باشید تا بدانید که هر روز برای رسیدن به هدف باید چه کارهایی را انجام دهید. 

مثلا ممکن است کتاب خواندن روزانه با یک هدف بلندمدت شما ارتباط داشته باشد. البته لازم است به‌طور دوره‌ای اهداف بلندمدت‌تان را بازبینی کنید. شاید لازم باشد اولویت‌هایتان را تغییر دهید.