توسعهشهری و طبیعت؛ تقابل یا تعامل؟
پیروز حناچی/ شهردار تهران
هر که ناموزد ز دست روزگار هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
سیل و خسارات اخیر، ناشی از فراموشی آموزههای قبلی در ارتباط با طبیعت است.
سال1350 استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران، مهندس حامی در کلاس درس جمله زیر را به دانشجویان میگفت: «رودخانه یعنی خانه رود! اگر خانهاش را خراب کنید، خانهتان را خراب خواهد کرد»! روحش شاد. رودخانهها عاملی مهم در مکانیابی و گسترش شهرهای ما هستند که از آغاز همراه آن بودهاند و در نتیجه نقش کلیدی در استخوانبندی و شاکله شهر دارند.
سالها فکر میکردم چرا بازار وکیل شیراز برخلاف دیگر بازارهای ایران روی سکویی حدود 7۰ -6۰ سانتیمتری و کرسی چینی شده واقع است؟ در سیل اخیر متوجه شدم که دلیل ایجاد بلندترین بازار قدیمی ایران، سیلهای مکرر این منطقه بوده است. همین موضوع در تهران نیز صدق میکند. سیل ناگهانی مهمترین پدیده طبیعی تاریخ شهرنشینی است. سیل سال 1366 تجریش و گلابدره، سیل سالهای 1333، 1374و 1394رودخانه کن نشان از دورههای بازگشت سیلاب و جغرافیای طبیعی مستتر در آن دارد. ماهیت این کلانشهر را روددرههای کوهپایههای البرز شکل دادهاند.7 روددره موجود در ساختار شهر تهران، تعادلبخشی میان فضای شهری و طبیعت را بر عهده دارند. این روددرهها در گذشته مسیر عبور و انتقال آب و سیلابهای کوهستان بودند اما امروز با تملکهای غیرمجاز و ساخت بزرگراه و خیابانهای جدید روی آن، تا حد زیادی توان محیطی خود را از دست دادهاند. این بهمعنای تقابل توسعه با ساختار طبیعی شهر و رشد پرشتاب ساختمانسازی بدون تناسب با محیط طبیعی است. از طرفی سیمانیکردن بستر باقیمانده سبب میشود که قدرت جذب خود را از دست داده و خطر وقوع سیل را افزایش دهند. ساختوساز بدون ضابطه، عدمپیشبینی حریم حفاظتی و فروش تراکم در ارتفاعات غیرمجاز از دیگر آسیبهای مشهود است.
گسترش و نفوذ روددرهها در میان بافتهای شهری و در نتیجه دسترسیپذیری بالا، از ویژگیهای طبیعی آنهاست و بهدلیل همین ویژگی دسترسی برای عموم است که با گذشت زمان به سرمایههای تاریخی و فرهنگی شهر نیز تبدیل میشوند. مواهب طبیعی این مسیلها در بافت شهری جاریست و این امر نگاهی چندوجهی به جایگاه آنها را در توسعه شهری میطلبد. در منطقه شمیران تهران عوامل اقتصادی و رشد جمعیتی تحتتأثیر مؤلفههای طبیعی شکل گرفتهاند. آب و هوای خوش و مناظر کوهستانی خاطره خوش شمیران است اما امروز پیشی گرفتن عوامل یادشده بر تاریخ طبیعی شهر منجر به نادیده گرفتن آثار زیستمحیطی آن شده است. در حقیقت ما شاهد گسترش بیش از اندازه شهر درون طبیعت و تباهی ریههای تنفسی و کریدورهای هوایی تهران هستیم. تقاضای فزاینده برای زمین در مناطق شمالی باعث توجه به بعد اقتصادی و غفلت از مواهب طبیعی روددرههاست.
آنها از دامنه جنوبی البرز به سمت بافت مرکزی شهر و در محور شمالی جنوبی امتداد یافتهاند و در طول مسیر بهتدریج از عمق آنها کاسته میشود تا اینکه در انتها بهصورت کانالهای سیمانی و سرپوشیده درمیآیند. به این ترتیب در بافت میانی، ساکنان از موهبت آن بیبهرهاند. تهران تاکنون دارای 3 طرح جامع بوده که در طرحهای جامع مصوب سال 1347و 1369روددرهها بیشتر بهعنوان ابزاری برای کنترل سیلاب تلقی شدهاند اما در طرح جامع سال 1386، روددرهها علاوه بر کنترل سیلاب دارای ظرفیت ایجاد فضاهای تفریحی و گردشگری در اطراف خود میشوند. در این میان آنچه مهم بهنظر میرسد آن است که ظرفیت روددرهها در طرح جامع دیده شده اما اجرایی نشده است. در عینحال فرصت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان نیز فراهم است. ایجاد مسیر پیادهروی و دوچرخهسواری در جوار میراث طبیعی البرز تجربهای تکرارناشدنی فراهم میکند. بنابراین توجه به ظرفیت منحصربهفرد منظر روددرهها در انتظار اقدام ماست. طبیعت باید عنصر فعال و چارچوب اصلی برنامهریزیها در توسعه شهری باشد. انسان معاصر معتقد به تطابق با طبیعت و حفظ پایداری بوده و شهر را بهعنوان جزئی از یک کل میبیند. دستیابی به الگوی تابآور در برابر بحرانهای طبیعی و دل سپردن به ندای مادر طبیعت راهگشاست. حفظ تعادل محیطی و توازن میان انسان، شهر و طبیعت وظیفه خطیر امروز است. تا باد چنین بادا...
به جویی که یکروز بگذشت آب / نسازد خردمند از او جای خواب
فردوسی