نقشه شوم برای سرقت از شاخ اینستاگرام
« بالای 200هزار فالوور در اینستاگرام دارم و معمولا کار تبلیغات در پیجم انجام میدادم اما خبر نداشتم که یکی از فالوورهایم نقشه شومی در سر دارد.» دختر جوان درحالیکه اشک میریخت برای مأموران پلیس شرح داد که چطور پسری جوان به بهانه تبلیغات وی را ربوده و پس از بیهوش کردن او اموالش را سرقت کرده است. به گزارش همشهری، چند روز پیش رهگذران در خیابانی حوالی شمال غرب تهران چشمشان به دختری افتاد که بیحال روی زمین افتاده بود. آنها با اورژانس تماس گرفتند و دختر جوان برای مداوا به بیمارستان انتقال یافت. او پس از بهبودی به پرستاران گفت که پسری او را ربوده و اموالش را سرقت کرده است. او پس از ترخیص از بیمارستان به اداره پلیس رفت تا جزئیات بلایی که سرش آمده بود را برای مأموران بازگو کند. وی گفت: من بالای 200هزارفالوور دارم و معمولا کار تبلیغات در پیجم انجام میدهم.
چند روز قبل پسری در دایرکت برایم پیامی فرستاد و گفت در کار فروش پوشاک است. خودش را میلاد معرفی کرد و گفت از ترکیه لباس میآورد و در ایران میفروشد. وی از من خواست تا پیج کاریاش را در پیج خودم که فالوورهای زیادی داشت تبلیغ کنم تا به کسب و کارش رونق بخشد. من هم قبول کردم و قرار شد برای تنظیم قرارداد و پرداخت پول با او قرار بگذارم. وی ادامه داد: بیخبر از همه جا سر قرار با او حاضر شدم و سوار خودروی پژویش شدم. در بین راه مقابل یک دکه توقف کرد و یک شیرکاکائو خرید. پس از نوشیدن آن دچار سرگیجه شدم و وقتی چشم باز کردم در بیمارستان بودم. آنجا بود که فهمیدم میلاد با بیهوش کردن من تمام پول و طلاهایم به همراه کارتهای عابربانک و موبایلم را سرقت کرده است.
دوستی یا سرقت؟
با این شکایت، پروندهای در این خصوص تشکیل شد و با دستور قاضی جنایی، مأموران پلیس فتا جست و جوی خود را برای دستگیری متهم شروع کردند. تلاش مأموران نتیجه داد و او بازداشت شد. پسر جوان که 22ساله است دیروز برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و به ربودن دختر جوان و سرقت از او اعتراف کرد. وی گفت: از چندماه پیش پیج مینا را فالو کردم. پستها و استوریهایش را میدیدم و متوجه شدم که کار تبلیغات هم انجام میدهد چون تعداد فالوورهایش زیاد بود.
از او خوشم آمده بود اما میدانستم هرگز راضی به دوستی با من نخواهد شد. با این حال تصمیم گرفتم به بهانه تبلیغات سر صحبت را با او باز کنم تا شاید بتوانم نظر او را جلب کنم. به دروغ گفتم که در کار فروش پوشاک زنانه هستم و پولی خوبی برای تبلیغات پرداخت خواهم کرد. مینا هم قبول کرد و با یکدیگر قرار گذاشتیم تا پول را پرداخت کرده و قراردادی بنویسم. وقتی سوار ماشینم شد در لابهلای حرفهایم به او گفتم که دلباختهاش شدهام اما او وقتی این حرف را شنید عصبانی شد و گفت نامزد دارد. من هم ناچار شدم حرف را عوض کنم. از قبل نقشه کشیده بودم که اگر حاضر به دوستی نشود او را بیهوش کرده و اموالش را سرقت کنم. از قبل قرصهای خوابآور پودر کرده بودم. مقابل دکهای توقف کردم و دو شیرکاکائو خریدم. قرصها را داخل آن ریختم و مینا پس از نوشیدن آن بیهوش شد. من هم اموالش (پول، طلا و موبایلش) را سرقت کرده و بعد او را کنار خیابان رهایش کردم.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که این متهم علاوه بر سرقت از دختر جوان از چند نفر دیگر در پوشش مسافرکشی زورگیری کرده است که تحقیقات در این خصوص برای شناسایی شاکی و جرایم احتمالی دیگر ادامه دارد. وی برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت.