ما را به سختجانی خود این گمان نبود
محمد اشعری/سردبیر روز هفتم
یک مُد ملالآوری شده که هرکس میخواهد اهمیت شغلش را نشان دهد یا سختیهای کارش را در چشم مخاطب فرو کند، یک عدد هنر ناقابل به «هفت هنر» مشهور و پذیرفتهشده، اضافه میکند؛ روابطعمومی، هنر هشتم/ اینفوگرافیک، هنر هشتم و... این «هنر هشتم» هیچوقت نه رسمیت پیدا میکند و نه جلوتر میرود!
وضعیت هرم مازلو هم بهتر از این نیست. وقتی یکی میخواهد بر اهمیت نیازهای جدید بشر تأکید کند و بگوید که چقدر این نیاز تازه، حیاتی و مهم است، یک خط زیر هرم مشهور «آبراهام هرولد مازلو» میکشد و مثلا مینویسد: وایفای / آزادی / دسترسی آزاد به اطلاعات و... به لطف این بازآفرینیها، هرم سلسله نیازهای مازلو به اندازه هرمهای قاهره مشهورند و هرکس محتوایش را بلد نباشد، حداقل اسمش به گوشش خورده است! این مقدمهچینیها را گفتم که از سختی این سال نگویم که خودتان بهتر به آن آگاهید؛ سالی که از «بهارش اینجوری باشه، نه امسال سال من نیست و...» شروع شد و تا همین لحظههای اسفندی ادامه دارد. الان در انتهای این سال سگ (نگران نشوید؛ حرف بدی نیست! براساس طالعبینی سال حیوانات میگویم) وقتش رسیده که یکی از همان خطهای مشهور را زیر هرم مازلو بکشیم و برای موقعیت کنونیمان بنویسیم: «امید». آقایان سیاستمدار، مسئول، مدیر، همهکاره! اگر هرجای این هرم مشکل دارد و به هر دلیل گفته و ناگفتهای کم وکسر میآید، این امید را از مردم نگیرید. امیدبخشی بینیاز از مالیات و کوپن و صف است!
تکمله: شما که غریبه نیستید... قبلتر در نخستین شماره روز هفتم نوشته بودم که پیدا کردن حال خوب در این وانفسا کیمیاست. اصلا همینش لذتبخش است که کار سخت را انجام دهیم و برابر سختیهای روزگار کوتاه نیاییم. ولی فکرش را هم نمیکردیم که اینقدر خوشحالی کم سراغ جامعه ما را بگیرد که برخی هفتهها رسما به هر جلد و سوژهای رضایت دهیم. ولی ما دوام آوردیم، سر شعار «برای حال خوب آخر هفتهها» ایستاده و رسیدهایم به شادترین شماره سال و نمایش یکجای تلاشی که نزدیک به یک سال دنبالش کردیم. اگر در بین مطالب و روتیترها کلمه «حال خوب» زیاد میبینید و میخوانید، عذرخواهم چرا که عبارتی بهتر از این برایمان نمانده! اگر لطف خدا و مهرِ روزگار همراهمان بود «روز هفتم» را ۲۲فروردین۹۸ خواهید دید و اگر نشد، این خداحافظی شیرین را از ما بپذیرید. نوروزتان پیشپیش به کام!