فرزاد مولازاده روزنامهنگار
تراکتورسازی امسال برخلاف سالهای گذشته با ساختاری کاملا متفاوت و با مدیریتی جدید پا به ماراتن لیگ برتر گذاشت. مالک جدید باشگاه تراکتورسازی از همان ابتدا قصد داشت با یک تیم در لیگ برتر حضور پیدا کند و بر همین اساس قبل از شروع لیگ برتر صحبتهایی جهت واگذاری امتیاز ماشینسازی هم مطرح شد که هر کدام به دلایلی اتفاق نیفتاد.
زنوزی از آنجایی که دوست نداشت نام دو تیم ریشه دار دیار ستارخان از بین برود به ناچار مجبور شد با هر دو تیم که هزینه بسیار زیادی را هم برای او داشت پای در مسابقات لیگ برتر بگذارد. او با توجه به اینکه تراکتورسازی جایگاه ویژهای نزد مردم ایران و آذربایجان دارد با سپردن مسئولیت تیم ماشینسازی به هوشنگ نصیر زاده، تمام توان خود را معطوف تیم تراکتورسازی کرد. زنوزی با قراردادهای طوفانی خود هر سه کاپیتان تیم ملی را جذب این تیم کرد و بهنوعی در صدر جدول نقل و انتقالات قرار گرفت اما این سکه روی دیگری هم داشت؛ آنهم هوادارانی که با شعار «یاشاسین» در ایران از قدیمالایام متفاوتترین هواداران فوتبال نام گرفتهاند. هوادارانی که با شعار «عیبی یوخ» خود فرهنگی جدید را وارد رفتار هواداری کردند و به همه تیمها و هوادارانشان این پیام را فرستادند که فوتبال با روح و زندگی مردم آذربایجان گره خورده است. اما در این میان برخی قصد دارند این عشق و علاقه را به سمت و سویی دیگر بکشند و برای اینکه به این تیم محبوب مردمی ضربه بزنند به هر وسیلهای دستاویز میشوند. تراکتورسازی برای کسانی که در آذربایجان حضور دارند مفهومی دیگر دارد. مفهومی که یک عاشق تنها میتواند تفسیرش کند. هوادار تراکتور همیشه در سرما و گرما برای حمایت از تیمش تلاش میکند و خستگی هیچگاه بر او مستولی نمیشود. حال بیان کردن افراطیگری هواداران تراکتورسازی هرگز نمیتواند درست و منطقی باشد. این هواداران به عشق تیمشان تمام سختیها را به جان خریدهاند.
وقتی شعار «آذربایجان وارالسون ایستمین کور السون» در ورزشگاه طنین انداز میشود. عدهای قصد دارند این شعار را نمونهای از افراطیگری مطرح کنند اما این هواداران تراکتورسازی همان هوادارانی هستند که پدرانشان در روزهای جنگ و حمله رژیم بعثی جان خود را برای اعتلای نام ایران در دست گرفتند و از مرزهای ایران زمین نگهبانی کردند. حال چگونه میتوان این مردان و زنان بیمثال را با نام افراط گرا مطرح کرد؟ آنهم هوادارانی که با شعار «آذربایجان قیز لاری گویلرین اولدوزلاری» در حمایت از حضور بانوان در ورزشگاه فرهنگ بالای خود را به معرض نمایش گذاشتند. تیمی که برخلاف نظر برخی با زبان کاملا فوتبالی سخن میگوید. این درست نیست که فوتبال ایران را با فوتبال درجه یک اروپا مقایسه کنیم و انتظار داشته باشیم که تراکتورسازی و هوادارانش به مانند میل و خواسته ما عمل کنند. این تیم روزهای بسیار دشواری را برای صعود به لیگ برتر پشت سر گذاشت و این خاطره دوری چندین ساله از لیگ برتر باعث شد هواداران در حمایت از تیمشان بیشتر مصممتر بشوند و اجازه ندهند هر کس به بهانهای واهی به این تیم خوب و مردمی ضربه بزند. حال اگر این حمایت و دوست داشتن را باید جدایی طلبی فرض کنیم آنگاه هواداران سرخ آبیها هم از این قاعده جدا نیستند.
باید قبول کنیم که تبریز برخلاف اصفهان و شیراز که در روز بازی تیمهای سرخ آبی با تیم این شهرها نصف سکوها را هواداران سرخ آبی پر میکنند در تبریز به جز تعداد
انگشت شمار بقیه سکوهای یادگار امام را هوادارانی پر میکنند که شعارشان «یل یاتار توفان یاتار یاتماز تراکتوربایراقی» را فریاد میزنند. باید قبول کنیم که تبریز با سایر شهرهای استان متفاوت است و اینجا عشق به تیم دیارشان حرف اول و آخر را میزند.اگربخواهیم با برخی تحلیلهای مغرضانه هواداران تراکتورسازی و ماشینسازی را مقابل هم قرار دهیم تنها جواب این هواداران همام شعار همیشگی خواهد بود «آذربایجان تیم لری فرق المز رهلری» اینکه در روز قهرمانی مس سونگون پرچم تراکتور باز میشود، نکته منفی نیست بلکه اتحاد و همدلی و همبستگی مردم آذربایجان را نشان میدهد. مردمی که همواره در سختیها در صف اول بودهاند و نام و نشانی درخشان در تاریخ ایران زمین دارند. چرا باید به جایی برسیم که باز کردن پرچم تراکتورسازی در روز پیروزی مس به معنی خارجی بودن باشد بلکه تراکتورسازی و پرچمش برای هواداران فوتبال آذربایجان معنی عشق و دوستی است.
تراکتورسازی برای مردم آذربایجان نمادی است از دوستیها، با هم بودنها و مردانگیها و این ماندگاری نام تراکتور و هوادارانش در تاریخ را سبب شده است. حال برخی به جای اینکه از این پتانسیل ویژه و خوب به نفع فوتبال ایران بهره ببرند در حال کوبیدن و ضربه زدن به این پتانسیل ویژه هستند.
هوادارانی که با مشکلات بسیار زیاد خود را به سکوهای یادگار امام میرسانند و از تیم محبوب خود حمایت میکنند هوادارانی که ساعتها در ترافیکهای بسیار طولانی در صف ورود به استادیوم هستند.روزی از یکی از هواداران تراکتورسازی پرسیدم واقعا به چه قیمتی با این همه مشکلات ورود و خروج به ورزشگاه برای تماشای بازی این تیم به ورزشگاه میآیید در جواب شنیدم که گفت عشق به تراکتور پیر و جوان نمیشناسد. تراکتور یک زندگی است و ما با آن زندگی میکنیم.
اینکه بگوییم در ورزشگاهها مشکلی نیست بدون شک دروغ گفتهایم. ورزشگاههای ایران از مشکلات فرهنگی عمده رنج میبرد و آذربایجان هم در برخی موارد از این قاعده جدا نیست اما برای اینکه فرهنگ موجود در ورزشگاههای آذربایجان بالاتر هم برود خود هواداران آستینها را بالا زدهاند و با حرکتهای فرهنگی در حال افزایش فرهنگ هواداری هستند که در روزهای آینده میتوان به تحلیل و بررسی آنها پرداخت.
چهار شنبه 22 اسفند 1397
کد مطلب :
50733
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/ZKw6
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved