نرگس کلباسی چگونه توانست محبوبیت اجتماعی کسب کند؟
زنی که خانهاش تمام دنیاست
کمک بیقیدوشرط به انسانها مشی اوست
سمیرا مصطفینژاد
«من انسانی هستم مثل شما. اگر این متن را میخوانید، اول میخواهم بگویم که دوستتان دارم. من هم مثل شما در این دنیا متولد شدهام و روزی به خالقمان بازمیگردم و تا زمانی که مهمان این دنیا هستم، میخواهم هر لحظه زندگیام به بهترین نحو استفاده شود. عشق عمیقی نسبت به تمام مخلوقات کره زمین، طبیعت، حیوانات و انسانها احساس میکنم و جزئی از آن هستم. بسیار خوشحال و شاکرم که میتوانم این دنیا را با همه درمیان بگذارم. دنیای من دقیقا همانطوریست که انتخاب کردهام آن را ببینم. زیبا و پراز عشق. و آینده دقیقا همانطور خواهدبود که خلقش میکنم. خانهام تمام دنیا، خانوادهام همه انسانها و عشقم برای انسانیت بینهایت است. من انسانها را دوست دارم و تا آخرین نفس به فعالیتهای انسان دوستانه ادامه خواهم داد.»؛ آنچه خواندید خودنگاری معرفی مختصر یک زن جوان و انساندوست (برگرفته از وبسایت) است، زنی که تا چند سال پیش به اتهام قتل غیرعمد در هندوستان محبوس شده و در معرض محاکمه قرار گرفتهبود، اما پس از رهایی از اتهاماتش، باز به همان راهی بازگشت که از ابتدا برای زندگیاش انتخاب کرده بود: کمک بیقیدوشرط به انسانها.
داستان نرگس کلباسی به پرونده طولانیمدتش در هند محدود نمیشود. او از ابتدای زندگیاش مسیری پرفراز و نشیب پیمودهاست. مهاجرت به انگلستان برای تحصیل پدر در چهار سالگی، از دست دادن مادر در سن 11سالگی، فوت پدر در سن 16سالگی، مهاجرت به کانادا در سن 19سالگی، یک سال فعالیت داوطلبانه در پرورشگاههای سریلانکا و هندوستان، و در نهایت جمعآوری کمکهای مالی، تاسیس بنیاد خیریه و پرورشگاهی به نام «پریشان» در یکی از دورافتادهترین نقاط هندوستان و آغاز به فعالیتهای بشردوستانه مستقل در سال2010. اما مسیر زندگی نرگس چند سال پس از آغاز فعالیتش در هندوستان، به گرهای کور خورد که باز کردنش چند سال طاقتفرسا طول کشید.
پرونده قضایی نرگس از سال1393 کلید خورد. پس از آنکه یک کودک که تحت پوشش پرورشگاهش نبود،- پسربچهای پنجساله به نام آسیم جیلاکارا- در پیکنیکی گروهی که نرگس برای بچههای پرورشگاهش در کنار رودخانهای ترتیب داده بود، ناپدید شد. احتمال داده شد که آسیم غرق شده باشد زیرا جسد کودک هرگز پیدا نشد. خانواده کودک همانروز گزارشی مبنی بر مفقودشدن کودک تحویل پلیس دادند، اما یکماه بعد مادر کودک علیه نرگس شکایت کرد با این ادعا که نرگس کودک را از عمد به رودخانه انداخته است.
به این شکل، او به ناگاه درگیر پرونده قتل غیرعمدی شد که در آن به سهلانگاری در مرگ یک کودک متهم شدهبود؛ اتهامی که او هرگز نپذیرفت و در عینحال در دادنامه خود نوشت به خاطرش در معرض وحشتناکترین شکلهای سوءاستفاده و آزار از سوی گروهی از افراد محلی قرار گرفته است که از بالاترین سطح قدرت، نفوذ و حمایت برخوردارند. او علاوه بر درگیر شدن با اتهامی نادرست، قربانی یک شبکه محلی فساد و رشوه نیز شدهبود؛ پروندهای که میتوانست برایش سالها محکومیت و زندان بهدنبال داشتهباشد.
نرگس که بهخاطر اتهاماتش از سال93 ممنوعالخروج شده بود و تلاشهایش برای تماس با مقامات بریتانیایی بینتیجه ماندهبود، ناامیدانه از دوستان دوران کودکیاش در انگلستان کمک گرفت و با ایجاد کمپینهایی برای حمایت از او، صدای نرگس به گوش شبکههای مجازی رسید. مطبوعات بریتانیا خبر پرونده نرگس را بهصورت گستردهای پوشش دادند و در نهایت وزارت امور خارجه بریتانیا، به روزنامه دیلیمیل خبر داد به خانم کلباسی مشاورههایی دادهاست، اگرچه نرگس میگفت حتی نتوانسته با سفارت بریتانیا تماس داشتهباشد.
در اینمیان سفارت ایران، حسن نوریان سرکنسول خود در حیدرآباد را به همراه یک وکیل به حیدرآباد فرستاد تا در چهارمین دادگاه او حضور پیدا کرده و از او پشتیبانی کنند. محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه نیز در آذرماه سال 95، پیش از اعلام حکم دادگاه محلی، در محل سفارت ایران در دهلینو با نرگس کلباسی ملاقات کرد.
حکم دادگاه محلی در 15 آذر سال95 اعلام شد: یک سال زندان و 300هزار روپیه جریمه. بلافاصله پس از انتشار حکم سرکنسول ایران اعلام کرد نرگس به حکم وثیقه آزاد شده و در انتظار حکم دادگاه تجدیدنظر به سر میبرد. در نهایت در فروردین سال1396 پس از 2سال عذاب و درگیری، دادگاه تجدیدنظر نرگس را از تمامی اتهاماتش تبرئه کرد و به او اجازه درخواست غرامت داد که نرگس آن را به شاکیانش بخشید.
نرگس روز 23فروردین همانسال به ایران بازگشت و 8ماه بعد، پس از وقوع زلزله مرگبار کرمانشاه، به این استان رفت تا به یاری زلزلهزدگان بشتابد. او با راهاندازی کمپینهای مختلفی، ازجمله کمپین «جشن پنجهزار تومانی» آغاز به جمعآوری کمکهای مردمی و خانهسازی همزمان برای مردم زلزله زده در روستاهای مختلف آسیبدیده در استان کرمانشاه کرد و تا به امروز نیز دست از این فعالیت نکشیدهاست.
براساس گزارشهای منتشر شده در وبسایت او، بازسازی منازل آسیب دیده که از اهداف اصلی پویش یاران عشق، پویش ایجاد شده توسط نرگس کلباسی است، پس از تأیید نقشههای طراحی شده توسط ستاد هماهنگی بازسازی مناطق زلزله زده در تاریخ 27دیماه 1396 در روستای امام عباس علیا آغاز شد. تا 5 مهرماه 1397 تعداد 30خانه کامل شده تحویل اهالی 6 روستای تحت پوشش این پویش شد و 113واحد مسکونی دیگر نیز در دست ساخت هستند.
شاید بتوان تمامی مسیر پرپیچوخمی که نرگس کلباسی در طول اینسالها برای پیمودن موفقیتآمیز مسیری که داوطلبانه انتخابش کرد، صبورانه دشواریهایش را تحمل کرد و با قدرت به آن ادامه داد را در این جمله مشهور مهاتما گاندی خلاصه کرد: «ابتدا نادیدهات میگیرند، بعد تمسخرت میکنند، بعد باتو میجنگند، و در نهایت پیروز میشوی».