
ناتوانی طرحها و برنامهها و تکلیف ما

خیمه سیاه و سنگین هوای آلوده بر فراز تهران در سال97 دیده نشد. تهران امسال هوای تمیزتری داشت؛ مثل بسیاری از شهرهای کشور. برخلاف تمام پاییزها و زمستانهای یک دهه گذشته، که آلودگی بیمهار پایتخت روزها و هفتهها را تعطیل میکرد، در سالجاری آسمان آبیتر بود و هوا تمیزتر. اگرچه ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار بودند، اما در کنار آنها شاید طرحهایی مانند طرح کاهش و الزام معاینه فنی و محدودیت تردد کامیونها در شبهای پایتخت اندکی تأثیرگذار بود.
در طول نیمقرن گذشته، آلودگی هوای تهران همیشه مورد بحث بوده و همواره سیاستها و برنامههای گستردهای برای کاهش آلودگی هوا طراحی و تدوین میشد.
همیشه چند ماده از برنامههای توسعه کشور به کاهش آلودگی هوای شهرهای صنعتی اختصاص داشت که عموما اجرا نمیشد. از سال 1375که موضوع آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ در کشور مورد توجه قرار گرفت، بیش از 6طرح کاهش آلودگی هوا در دولت و مجلس تصویب شد و بیش از 15قانون مختلف با اسامی و عناوین گوناگون وضع شد تا تنها یک کار کند؛ آسمان شهرها را آبیتر کند و هوای بهتری برای نفسکشیدن شهروندان فراهم آورد. اما در یک دهه گذشته تمامی این قوانین و برنامهها و طرحها نتوانستند آنگونه که باید از آلودگی هوا بکاهند؛ البته اگر باد و باران همراهی نمیکردند.
در طول تمام یکدهه گذشته گزارشهای متعدد از خسارتهای آلودگی هوا منتشر میشد. مرگومیر سالانه 4هزار شهروند تهرانی بر اثر آلودگی هوا نخستین هشدار بود که اداره کل سلامت وزارت بهداشت و آموزش پزشکی ارائه کرد. خسارات مرگومیر ناشی از آلودگی هوای تهران، سالانه 640میلیون دلار برآورد شد. بانک جهانی هم اعلام کرد که سالانه 260میلیون دلار بهدلیل بیماریهای ناشی از آلودگی هوا به اقتصاد ایران آسیب وارد میشود.
نه آن قوانین و طرحها و برنامههای گسترده و نه طرحهای آبپاشی هوای تهران در نیمه دهه80 و نه هشدارها و آمارهای مختلف سازمانهای کشوری و جهانی نتوانست از میزان آلایندگیها بکاهد، بلکه بیشتر شرایط جوی از میزان آلایندگی شهرهای کشور کاست.
بگذارید واقعبین باشیم. تمام طرحها و برنامهها و سیاستهایی که برای کاهش آلودگی هوا در تمام شهرهای کشور پیشبینی شد، نتوانست کاری بکند. در طول نیمقرن گذشته، همه آنچه نمایندگان مجلس و دولت و سازمان حفاظت محیطزیست برای کاهش آلودگی هوا بهاجرا درآوردند، از آلودگیها کم نکرد. مهمترین ابزار تمامی نهادهای دولتی برای کاهش آلایندگیها هم تنها یک چیز بود؛ تعطیلکردن شهرها در روزهایی که آلودگی هوا به مرز هشدار میرسید. این همه کار نهادهای دولتی بود.
حالا که طعم تهران پاک و آسمان آبیترش را چشیدهایم، بهتر است خودمان آستین بالا بزنیم. از همین سهشنبههای بدونخودرو که اتفاقا بسیاری از مسئولان اجرایی همچنان به دیده تردید به آن مینگرند، شروع کنیم. بگذاریم مسئولان سازمان محیطزیست همچنان با خودروهای شخصی و شیشههای دودی به سرکار بروند و ما راه دیگری در پیش بگیریم. آنها سوار بر خودروهای دولتی نمیتوانند راهکاری تازه برای کاهش آلودگی هوای تهران و دیگر شهرهای کشور پیدا کنند؛ چراکه اگر میتوانستند تاکنون انجامش میدادند. ما مثل همین شهردار تهران، سوار دوچرخه شویم و از خودروهایمان پیاده شویم و بیشتر قدر این هوای تمیز را بدانیم. بیاییم دست بهکار شویم و در شهر پیاده راه برویم و از حملونقل عمومی استفاده کنیم و کمتر خودروهایمان را در اتوبانهای پرترافیک برانیم. شاید اینگونه هوای تهران همچنان آبیتر بماند. فراموش نکنیم اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک به مانند تمام یک دهه گذشته تهران را فراموش کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد. امسال تنها سالی بود که شعر آن شاعر تبریزی را زمزمه نکردیم که گفت: «یک زن که در سواحل پولاد میدوید، فریاد زد خدا خدا خدا تو چرا آسمان تهران را از یاد بردهای».