• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
پنج شنبه 16 اسفند 1397
کد مطلب : 50134
+
-

گزارش همشهری از مراسم بزرگداشت هادی خانیکی

مسافر گفت‌و گو

مسافر گفت‌و گو

مهدیه تقوی راد/خبرنگار

«شب هادی خانیکی» از سری شب‌های بخارا برای پاسداشت فعالیت‌های این استاد ارتباطات و رسانه با حضور جمعی از استادان ارتباطات، فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کتابخانه ملی ایران برگزار شد. هادی خانیکی از اعضای هیأت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است. او در دولت اصلاحات، مشاور سیدمحمد خاتمی در امور رسانه و مطبوعات و سپس مشاور رئیس‌جمهور در امور فرهنگی بود. از دیگر فعالیت‌های وی می‌توان به ریاست پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، عضویت در شورای سردبیری روزنامه کیهان در دهه 70، هیأت منصفه مطبوعات، شورای مرکزی جهاد دانشگاهی و مدیریت مؤسسه بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها اشاره کرد. در مراسم بزرگداشت هادی خانیکی که با عنوان«مسافر گفت‌وگو» برگزار شد، جمعی از استادان و کارشناسان سخنانی ایراد کردند که در ادامه می‌خوانید.





ایده نامگذاری روز 16آذر از دکتر خانیکی بود

مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات با اشاره به حدود 6دهه رفاقت با هادی خانیکی گفت: در طول سال‌های گذشته ثبات شخصیتی خانیکی زبانزد بوده. او هیچ تغییری نکرده و همین موضوع سرمایه بزرگی برایش است. او گفت: تفکر خلاق، قلم روان و ارتباط وسیع او با تمام گروه‌های فکری از ویژگی‌های شاخصی است که در خانیکی سراغ دارم. او یک استثنا در نظام آموزشی کشورمان است و روابط عمومی قوی‌اش باعث شده که بیشترین دوست و رفیق را از احزاب و گروه‌های مختلف داشته باشد. معین با اشاره به تواضع، فروتنی و اعتدال خانیکی گفت: یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد خانیکی وفای به عهد اوست که امروز عنصری کمیاب است و مهم‌ترین نقش را در بالا بردن سرمایه اجتماعی جامعه دارد. در کشور ما مسئولان و نخبگان در مواقع خیلی حساس خیلی قول‌ها می‌دهند بعد که از مرحله حساس عبور کردند یا آن را فراموش می‌کنند یا آن را زیر پا می‌گذارند؛ درحالی‌که وفای به عهد در خانیکی زبانزد همه دوستانش است. وی ادامه داد: خانیکی در زمانی که به‌عنوان مشاور فرهنگی و اجتماعی در وزارت علوم مشغول به‌کار بود بیشتر از معاونت‌های وزارتخانه برای کاری که انجام می‌داد، وقت می‌گذاشت و با جدیت مسئولیتی که بر عهده داشت را انجام می‌داد؛ به‌گونه‌ای که بسیاری از تحولاتی که در شورای فرهنگی اجتماعی وزارت علوم شکل گرفت، حاصل تلاش‌های او بود و با کمک خانیکی بود که توانستیم بحران‌هایی که هر 9روز یک‌بار در دولت به‌وجود می‌آمد و سیبل آن وزارت علوم بود را خنثی کنیم. به گفته معین در زمان مشاوره دکتر خانیکی در وزارت علوم برای نخستین‌بار روز 16آذر با پیشنهاد وزار ت علوم و شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در تقویم کشور به‌عنوان روز دانشجو نامگذاری شد.

میانجی حل بن‌بست‌ها

احسان شریعتی، استاد علوم سیاسی نیز در این مراسم با اشاره به اینکه خانیکی را در 3 برهه از زمان می‌شناسد، گفت: برهه نخست در آستانه انقلاب به‌عنوان یک چریک مجاهد بود؛ در آن زمان ما با ایشان دیالوگ، همدلی و همسویی داشتیم اما از نظر تاکتیکی این اختلاف را داشتیم که تقلیل تمام بحران‌ها به مسئله سیاسی و تغییر حکومت‌ها و نظام حلال مشکلات نیست و خط‌مشی رادیکالی را به صلاح نمی‌دانستیم و معتقد بودیم که اساس مشکلات ما ساختاری و فرهنگی است. در برهه دوم، دوره اصلاحات است که خانیکی را به‌عنوان یک شخصیت نمادین و اصلاح‌طلب و استراتژیست می‌شناسیم. این مشی اصلاحی که در مجموع مشی‌ای ناکام بوده است با فرهنگ و تاریخ ما گره خورده است. ما در این خصوص نیز با خانیکی یک دیالوگ انتقادی داشتیم که اصلاحات باید ساختاری و بنیادین باشد وگرنه نوعی سازشگری است که در خدمت جبهه محافظه‌کار درمی‌آید. شریعتی گفت: چهره دیگر خانیکی کسوت استادی دانشگاه و در جایگاه گفت‌وگوی اجتماعی میان دانشگاه، جامعه، دولت و رسانه‌هاست که در این موضوع هم با ایشان دیالوگ انتقادی داشتیم؛ زیرا معتقدیم دیالوگ به‌معنای هابرماسی حلال مشکلات نیست و یکی از شروط گفت‌وگو آماده کردن تناسب قوا و تنازع است. شریعتی تأکید کرد: شخصیت‌هایی همچون خانیکی شخصیت‌هایی مورد وثوق، امین و معتمد جامعه و دولت به‌معنای عام آن هستند و ما باید از این شخصیت‌ها استفاده کنیم؛ چراکه این افراد می‌توانند میانجی‌هایی برای حل بن‌بست‌ها و مسائل اجتماعی باشند و چشم‌اندازهای تازه‌ای را به جامعه نشان دهند.


خانیکی در همه‌جا خودی است

محمدجواد غلامرضاکاشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی نیز با اشاره به 2 ویژگی گفت‌وگو و کلام طنزآمیز دکتر خانیکی در دلنوشته‌ای که آن را قرائت کرد، گفت: «همیشه در حال گفت‌وگوست؛ یا با تلفن و یا با کسانی که گردش حلقه زده‌اند. طنز، نمک کلام اوست؛ حتی ساختار تحلیل‌های جدی او نیز گاهی طنزآمیزند. گفت‌وگو و طنز، خلاصه وجود اجتماعی اوست. برجستگی این دو خصیصه در او که همه بر احساس مسئولیت اجتماعی‌اش اذعان دارند، تامل‌برانگیز است. او ادامه داد: خانیکی دانشگاهی است؟ بخشی از دانشگاهیان برایش پشت‌چشم نازک می‌کنند و در چشمشان به اندازه کافی دانشگاهی نیست. به جای انتشار مقالات و کتاب‌های سترگ، مرتب در محافل سیاسی دیده می‌شود. فعال سیاسی است؟ سیاسیون هم برایش پشت‌چشم نازک می‌کنند که گاهی کمتر از آنچه انتظار دارند، مواضع تیز و رادیکال دارد. روشنفکر است؟ بخشی از روشنفکرها، او را حکومتی می‌خوانند و زخم زبان می‌زنند. حکومتی است؟ حکومتی‌ها هم او را روشنفکر و دانشگاهی می‌خوانند. در جلسات مشاوره با وزرا و رئیس‌جمهور حاضر است. در میزگردهایی با چهره‌های گاه میانه یا حتی راست حاضر شده است. در محافل ملی مذهبی حاضر می‌شود. در دفتر بنیاد شریعتی رفت‌وآمد دارد. همه‌جا هست و در همه‌جا خودی است. معلوم نیست دقیقاً چه نامی دارد. اصلاح‌طلب است اما هیچ‌وقت با گذشته خود تسویه حساب نکرده است. به دوستان چریک پیش از انقلابش به دیده احترام می‌نگرد. از انقلاب قویا دفاع می‌کند. اصلاح‌طلب شناخته شده‌ای است از مشاورین اصلی محمد خاتمی. رفیق دکتر سروش بوده است اما هیچ‌وقت یک ذره هم از عمق اعتقادش به دکتر شریعتی نکاسته است. بالاخره نفهمیدم میان روایت انقلابی دکتر شریعتی از اسلام و نقد عبدالکریم سروش و مصطفی ملکیان به فهم ایدئولوژیک از دین کجا می‌ایستد. نمی‌دانم چطور از روایت دکتر شریعتی، اصلاح‌طلبی استخراج می‌کند؛ انگار نه انگار که وقت تسویه‌حساب است. او با هیچ‌چیز تسویه‌حساب نمی‌کند و از هیچ‌چیز توبه نمی‌کند. او به جای حضور در نام‌ها، در فاصله میان نام‌ها حاضر است.

خانیکی مسافر جهان‌هاست

مقصود فراستخواه، دیگر سخنران این بزرگداشت نیز با بیان اینکه خانیکی انسانی چندساحتی است، گفت: زندگی او پوششی است برای رهایی از اینرسی‌هایی که در جهان جدید وجود دارد؛ جهانی که مدام انسان تک‌ساحتی تولید و تکثیر می‌کند اما در خانیکی تمنایی برای زیستن در جهات گوناگون وجود دارد. او با اشاره به اینکه خانیکی خصیصه تاریخی ایرانی را در خود بسط داده است، گفت: او این خصیصه را به تجربه زیستی بدل کرده، خانیکی مسافر جهان‌هاست و با واقعیت‌هایی بدیل حشر و نشر پیدا می‌کند، دستور زبان آنها را به سختی یاد می‌گیرد تا بتواند با آنها سخن بگوید؛ چراکه زبان خانه هستی است. فراستخواه ادامه داد: قاعده سیاست اراده معطوف به قدرت است و خانیکی این قاعده و اراده را دارد. او عالمی وفادار به حقیقت و شک منظم است. او حرفه‌آموزی‌های تخصصی و نظام نابهنجاری دارد. به گفته فراستخواه، ما برای عقلانیت به کنش اجتماعی نیاز داریم. خلاقیت و عقلانیت کنش در جامعه کم است و کنشگران ما ضعیف بوده و خلاق نیستند. پویایی‌شناسی در ایران به درجات بلوغ نرسیده و ذخایر کنش در ایران کم است.
مصطفی ملکیان، استاد اندیشه نیز در این مراسم گفت: هر فردی با خانیکی کمترین مراوده‌ای داشته باشد اذعان به تواضع خانیکی می‌کند. تواضع فکری و ذهنی به این معنا که خانیکی خودش را حق مسلم تلقی نمی‌کند و مخالفان را هم باطل مسلم نمی‌داند و معتقد است همه افراد مجموعه‌ای از حق و باطل هستند. خانیکی یک نوع خوش‌بینی نسبت به ذات و طبیعت انسان دارد و مثل هر شخصیت تأثیر‌گذار دیگر از افراط و تفریط گریزان است.

گفت‌وگو حلقه مفقوده جامعه ماست​​​​​​​

هادی خانیکی نیز در پایان مراسم با تشکر از حاضران گفت: تلاش زیادی کردم که این نشست برگزار نشود یا حداقل با موضوعیت و محوریت من نباشد؛ چراکه من اخلاقاً نمی‌توانم روبه‌روی این همه لطف بایستم و پاسخگوی آن باشم. سعی کردم این حرف‌هایی را که درباره من زده می‌شد باور نکنم و نکردم. اما آنچه درباره آیین گفت‌و‌گو و ضرورت‌هایش گفته شد حلقه مفقوده جامعه ماست و باید به آن توجه جدی کرد. من شرایط گفت‌و‌گو را پیش از انقلاب و پس از انقلاب به‌نحوی که دوستان به آن اشاره کرده‌اند پیش گرفته‌ام و شاید دلیلش همانطور که آقای شکوری به آقای معین به طنز گفتند حضور دوستانی خوب در زندگی من است. من محصول این خوبی‌ها هستم و در عین حال بر این اساس پیش آمدم و این خط اساس زندگی هر کسی را می‌سازد و این باور من است.

  خانیکی  پل ارتباطی رسانه، دانشگاه، سیاسیون و...

احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر گفت: خانیکی را از زندگی چریکی پیش از انقلاب، پرداختن حرفه‌ای به‌کار روزنامه‌نگاری تا تجربه مدیریت اداری و مشاورت‌های مؤثر اجرایی و موقعیت استادی دانشگاه، همه و همه را در یک رسالت پیشبرد اندیشه «یاری‌گری حقیقت» می‌شود فهمید. یاری‌گری را در 3 زمینه خودیاری، دگریاری و همیاری می‌توان متمایز کرد و او در هر 3 حوزه در پی یافتن حقیقت بوده است. به واقع هیچ‌کس به تنهایی رستگار نمی‌شود و رستگاری، گروهی و جمعی با دیگران است. همه سوار یک کشتی هستیم و سرنوشت مشترک داریم چنان‌که تاریخ و سرگذشت مشترک داشته‌ایم. تحولی که از یک چریک، نماد گفت‌وگو می‌سازد و به جای آنکه از زبان اسلحه سخن بگوید با زبان مفاهمه انتقادی سخن می‌گوید. موقعیت چریکی، انسداد و فروبستگی و فقر گفت‌وگو است، اما خانیکی برای بودن، در خدمت حقیقت اتفاقا در همان موقعیت زندگی چریکی، در وضعیتی دشوار، سراغ مطهری و بازرگان و شریعتی می‌رفت تا برای فراهم ساختن اسباب گفت‌وگو دریچه‌ای بگشاید. عضو شورای اسلامی شهر تهران، در ادامه از خانیکی به مثابه یک پل ارتباطی میانجی یاد کرد که از جنس آدم‌هایی است که برای وصل کردن آمده‌اند. به بیان مسجدجامعی، او مطبوعات و رسانه‌ها و دانشگاه را به هم وصل کرده است، فضای عمومی و صاحبان قدرت را به هم، دانشگاه و فضای عمومی را به یکدیگر و عمل و نظر را به هم و نوگرایی و سنت را به هم وصل کرده است. مسجدجامعی افزود: خانیکی، حوزه‌های مختلف را به هم نزدیک کرده است و باب گفت‌وگو میان‌شان را باز کرده است. تجربه مطبوعاتی‌اش را به دانشگاه آورد و علم دانشگاهی‌اش را به حوزه عمومی برده و دردهای حوزه عمومی را به اتاق‌های تصمیم‌گیری سیاستمداران کشانده است. او پیوند عمل و نظر و مردم‌سالاری و نوگرایی و سنت‌گرایی را با به رسمیت‌شناسی دیگری و احترام و قائل شدن به هر کدام از این ساحت، مجال گفت‌وگو و امکان میانجیگری را برایش فراهم کرده است. چیزی که من با عنوان ادب شنیدن از آن یاد می‌کنم، از ویژگی‌های نادر جامعه ماست و نشان آدمی بی‌ادعاست، ادب شنیدن مقدمه گفت‌وگوست. اگر کسی ادب شنیدن نداشته باشد، حتی اگر مدام از گفت‌وگو دم بزند، اهل گفت‌وگو نیست. گوهر گفت‌وگو ادب شنیدن است. ما معمولاً ترجیح می‌دهیم در عین اینکه از فواید گفت‌وگو بگوییم، تنها امکان شنیدن را برای دیگران فراهم کنیم درحالی‌که گفت‌وگو با به رسمیت شناختن دیگران و شنیدن دیگری آغاز می‌شود. بسیاری از اهل سیاست از گفت‌وگو دم می‌زنند اما اهل آن نیستند. 

این خبر را به اشتراک بگذارید