حاشیهنشینها،نتیجه توزیع ناعادلانه امکانات شهری هستند
بررسی وضعیت منطقههای آسیبپذیر در 3 کلانشهر کشور
پریسا امیرقاسمخانی/خبرنگار
آنها حاشیهنشین هستند. نه لزوما در مرزهای جغرافیایی، بلکه در زندگی حاشیهنشین شدهاند. حاشیهنشینها کسانی هستند که از ابتداییترین امکانات شهری محروم ماندهاند. آنها جدا از امکانات شهروندان مرفهنشین در حاشیه زندگی میکنند؛ یعنی دردها و کمبودهایشان دیده نمیشود و صدایشان به گوش مردم و مسئولان نمیرسد. حاشیهنشینها در گوشهای از شهر یا یک بیقوله، فضای خالی یا حتی در مرکز شهر از دیدها پنهان شدهاند و همین باعث شده که انواع آسیبهای اجتماعی، زندگیشان را احاطه کند.
حاشیه نشینی از دورانی خود را نشان داد که شهرهای بزرگ کشور با رشد صنعتی روبهرو شدند و همزمان سبک زندگی وابسته به کشاورزی در روستاها دستخوش تغییر شد. کسانی که برای نسلها شیوه زیست در مناطق روستایی را در پیش گرفته بودند برای یافتن فرصتهای بیشتر به شهرها مهاجرت کردند و زندگی گذشته را کنار گذاشتند. این تحولات، امواج مهاجرت را در دهههای پیاپی ایجاد کرد اما همه این مهاجران نتوانستند جذب بافت اصلی شهر شوند و در نتیجه بخشهای بزرگی در اطراف یا حتی مراکز شهرهای قدیمی ساخته شدند که نام حاشیه برخود گرفتند.
آنها معلولند؛ معلول جامعهای که توزیع ناعادلانه امکانات زیرساختی شهری، بیتوجهی، غفلت، ناتوانی و... آنها را به حاشیه برده است. امروز حدود 20میلیون شهروند ایرانی حاشیهنشین هستند. وضعیت آنها در کلانشهرهای ایران چگونه است.
محلههای زیادی از تهران در آستانه هرندی شدن هستند
تهران یکی از کلانشهرهای ایران است که بیشترین حجم آسیبهای اجتماعی را نسبت به کلانشهرهای دیگر در خود جای داده است. یکی از دلایل اصلیاش پایتخت بودن تهران است که آن را به شهری مهاجرپذیر تبدیل کرده. هر روز از استانها و شهرهای دیگر بر جمعیت تهران افزوده میشود. مهاجران اغلب به امید پیدا کردن شغل و شرایط زندگی و امکانات شهری بهتر به تهران میآیند، ولی برخی از آنها بهعلت پیدا نکردن شغل و درآمد مناسب، دچار انواع آسیبهای اجتماعی میشوند. به گفته حسن خلیلآبادی، عضو کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران، مناطق آسیبپذیر تهران جای خاصی ندارند و در تمام سطح استان پراکنده و متأسفانه رو به افزایش هستند. ولی برخی محدودهها مانند نقاط حاشیهای اطراف تهران، هرندی، دروازه غار، دره فرحزاد و... بهعلت انباشت آسیب بیشتر به چشم میآیند. او ادامه میدهد: «امروز محلههای زیادی از تهران به سمت هرندی شدن حرکت میکنند... رشد مناطق آسیبپذیر در تهران دلایل متعددی دارد؛ از جمله فقر، بیکاری، مشکلات خانوادگی، مهاجرت، تبدیل محلههای باهویت فرهنگی به مناطق تجاری تولیدی و بیهویت و... . بیشترین آسیبها نیز در حوزه اعتیاد، سرقت، کارتنخوابی، کودکان کار، زنان بیسرپرست و... است.» خلیلآبادی در پایان میگوید: «بسیاری از مواقع در مناطق آسیبپذیر امکانات شهری مانند پارک یا فضاهای تفریحی ایجاد میشود، ولی چون برخورد با آسیبها بهصورت فیزیکی است، اتفاقی نمیافتد. فقط نوع آسیبها ممکن است تغییر کند.» خلیلآبادی راهحل محدودههای آسیبپذیر تهران را ایجاد زیرساختهای فرهنگی و هویتی میداند، طوری که هویت قدیمی به محلهها باز گردد.
مشکل اصلی در مناطق آسیبپذیر مشهد، حاشیهنشینی است
استان خراسان رضوی در طول سالهای 1391تا 1395 در حوزه آسیبهای اجتماعی جزو 5استان نخست کشور به شمار میرفت تا آنجا که حسین اکبری، پژوهشگر و استاد جامعهشناسی در اینباره میگوید: «آمار آسیبهای اجتماعی در مشهد تأملبرانگیز است و درصورت استمرار وضعیت فعلی، مشهد تا مدتی دیگر از نظر اجتماعی غیرقابل زیست میشود؛ یعنی انواع آسیبهای اجتماعی به شکل زیرپوستی و عیان بهشدت رشد کرده و شرایط یک زندگی سالم را به مخاطره میاندازند... .» احسان اصولی، رئیس کمیسیون اجتماعی و فرهنگی مشهد مشکل اصلی در بحث مناطق آسیبپذیر مشهد را حاشیهنشینی عنوان میکند و میگوید: «اکنون کلانشهر مشهد حدود 3میلیون و 200 نفر جمعیت دارد که یکمیلیون و 200 نفر آن حاشیهنشین هستند. مناطق حاشیهنشین لزوما پیرامون مشهد قرار نگرفتند، بلکه میتوانند داخل شهر باشند، ولی از مناطق کمبرخوردار شهری به شمار میروند. مردم در این مناطق در آمد کمتری دارند. بیکاری شیوع دارد و عمدتا مهاجر هستند. عمدهترین آسیبها نیز عبارتند از: تکدیگری، اعتیاد، کارتنخوابی، طلاق و جرایم مرتبط.» احسان اصولی ادامه میدهد: «اکنون شهرداری در زمینه آسیبهای اجتماعی ورود جدی پیدا کرده است و هزینههای هنگفتی برای رفع آسیبها انجام میدهد و عمده برنامهها نیز با نگاه پیشگیری است.»
او درباره مدیریت چند پاره مشهد و وجود ستادهای مختلف در رفع آسیبهای اجتماعی ازجمله ستاد حمایتی وابسته به امامجمعه، ستاد وابسته به شهرداری، ستاد وابسته به آستانقدس رضوی و... که باعث بروز موازیکاری در حوزه آسیبهای اجتماعی میشود، میگوید: «در مشهد ستاد ساماندهی حاشیه شهر به ریاست نماینده ولیفقیه که همان امام جمعه مشهد است بهوجود آمده که همه دستگاههای حمایتی در حوزه آسیبهای اجتماعی مشهد را تحت پوشش قرار میدهد و با بهوجود آمدن این ستاد طی 5سال گذشته، تصویر شهر در حوزه آسیبهای اجتماعی بهشدت دچار تحول شده و جلوی رشد فزاینده آسیبها گرفته شده است.»
فضاهای بیدفاع شهری اصفهان
در اصفهان مانند همه کلانشهرها وقتی به سمت مناطق آسیبپذیر میرویم گویا پردهها میافتند و تصویر تازهای از نمای شهر، مقابلمان پدیدار میشود. تصویری مملو از کوچههای باریک، خانههای فرسوده و نیمهویران، زمینهای خاکی و دیوارهای کاهگلی و فروریخته...این مناطق اغلب در محدوده خاصی واقع شدند که امکان نام بردن از آنها بهعلت شرایط خاص فرهنگی در اصفهان یا سایر کلانشهرها، وجود ندارد.
این محدودهها 3حالت دارند. یکسری مناطق حاشیهای هستند که از دیرباز در محدوده اطراف اصفهان بهصورت غیررسمی بهوجود آمدند و اکنون 9 منطقه را شامل میشوند. دسته دوم فضاهای بیدفاع شهری هستند که تاکنون حدود 400محدوده شناسایی شدهاند. دسته سوم کلونهای جمعیتی هستند که قشر مهاجرپذیر و قومهای خاص را در خود جای میدهند که با خودشان و مردم بومی اصفهان همبستگی ندارند. کورش محمدی، رئیس کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای اسلامی شهر اصفهان در اینباره میگوید: «محدودههای آسیبپذیر در اصفهان از امکانات اولیه شهری و راههای دسترسی محروم ماندهاند و توزیع عادلانه شهری در آنها اتفاق نیفتاده است. بیشترین آسیبهای ایجاد شده در این محدودهها عبارتند از: حاشیهنشینی، طلاق، اعتیاد، کودکانکار و تکدیگری.» او ادامه میدهد: «برخی اقدامات برای مناطق آسیبپذیر در شهر اصفهان شکل گرفته، ازجمله ایجاد دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی، مراکز جامع توانمندسازی برای زنان و کودکان و... هماهنگی با خیرین در سطح استان، تغییر نگرش جامعه، تحکیم بنیان خانواده و... ولی مشکل اصلی در بحث آسیبهای اجتماعی اصفهان این است که ما متولی خاصی در این حوزه نداریم و موازیکاریهای دستگاهها باعث هدررفت سرمایه ملت میشود.»