شعر؛ هنری گرانسنگ
شهرام میرزایی/ شاعر
گفتهاند شعر هنر ارزانی است! هرکس که ورق پاره در کف و قلمی در دست داشته باشد میتواند بسراید و به جرگه شاعران بپیوندد.
گویندگان این سخن اگر در هر زمینهای هم خبره و کارشناس باشند، قطعا سرسوزنی از دنیای شعر و شاعری آگاه نیستند. سرودن- چه شعر منظوم و چه شعر سپید- نیازمند آگاهی از دانش کلام و موسیقی کلمات است. کسی که شعر میگوید ناگزیر از دانستن علم عروض و آشنایی با وزن و آهنگ کلمات است. ناگفته پیداست که سرودن در قوالب کهن شعر فارسی بدون آشنایی با وزن و نظم ممکن نیست. اما سرودن اشعار فارغ از وزن نیز به گواهی بزرگان و سرآمدان این عرصه نیازمند آگاهی در این باره است. تمام کسانی که در زمینه شعر سپید و نیمایی نام و شهرت دارند، سرودن را نخست در بستر شعر کهن آغاز کردهاند. اشعار فروغ فرخزاد، احمد شاملو، سهراب سپهری، مهدی اخوانثالث و...
در قالبهای قصیده، غزل، مثنوی و چهارپاره موید این ادعاست. غیر از علم عروض و مهارت منظومهسرایی، هر شاعری در عصر خود نیازمند اطلاع از علوم روز است. اشعار ماندگار ادب فارسی بهجز وزن و آهنگ سرشار از دانایی و آگاهی است. شعر فارسی هرگز جدا و بیگانه با فلسفه و منطق نبوده است. در روزگار ما نیز رگههای آشکار و روشن جامعهشناسی، روانشناسی و علوم اجتماعی در بسیاری از اشعار مشاهده میشود. بهجز همه اینها گرانترین و قیمتیترین سرمایه آدمی، یعنی عمر، وقت و جوانی مصروف هنر شعر است.
چه کسی بوده یا هست که بدون سرکردن عمری در وادی شعر توانسته باشد، مصرعی بسراید. اگر نگاهی از سر عدل و راستی به این موضوع شود، شعر گفتن و آشنایی با این هنر کهن و گرانسنگ هزینههای گزافی را میطلبد که یکی از مهمترین آنها فرصت عمر و جوانی است. علاوهبر همه اینها که گفته شد، شعر فارسی سرمایه عظیمی را به عنوان پشتوانه اصلی خود داشته و دارد و آن عشق و علاقه مردمی است که به این زبان سخن میگویند و در صحبتها و نوشتههای خود از آثار منظوم کهن یا امروزی بهره میبرند، شعر میخوانند، به آن عشق میورزند و از آن لذت میبرند.