چرا فضای مجازی را دوست ندارم؟
لذت زیستن در فضای واقعی
سعید مروتی
آنتونی مان «خم رودخانه» را در چه سالی ساخته؟ برای یافتن پاسخ این سوال و سوالهای مشابه چند ثانیه جستوجو در اینترنت کفایت میکند. در گذشته اما برای پاسخ دادن به این پرسشها باید سراغ کتابهای مرجع و دورههای نشریات سینمایی میرفتیم. برای کاری که امروز در چند لحظه میتوان انجامش داد، قبلا باید وقت بیشتری صرف میکردیم. گاهی وقتها باید به حافظهمان رجوع میکردیم که مثلا مجله فیلم در چه سالی و چه شمارهای پروندهای درباره سینمای وسترن چاپ کرده و احیانا مقالهای هم درباره آنتونی مان در آن پرونده موجود است و احتمالا تاریخ ساخت فیلم خم رودخانه را هم آنجا میتوان یافت. وقتی مقاله یافته میشد جز جستوجوی زمان ساخت خم رودخانه، معمولا، هم مطلب آنتونی مان دوباره خوانده میشد و هم کل پرونده وسترن. نتیجه، گرفته شدن چند ساعت وقت بود که امروز به لطف موتور جستوجوگر گوگل چنین فرصتی از دست نمیرود ولی در عوض چیزهای زیادی برای خواندن و دانستن بیشتر از کف میرود. حتما خواهید گفت در فضای مجازی انبوهی مطلب برای خواندن وجود دارد، ولی همه میدانیم که در این فضا چقدر مطلب جدی خوانده میشود. به عنوان فردی که هنوز با فضای مجازی کنار نیامده ترجیح میدهم همچنان در فضای واقعی و میان دورههای نشریات و کتابها، دنبال پرسشهایم باشیم. چیزی به نام حافظه سینمایی هم خوشبختانه وجود دارد که هنوز از بین نرفته و کدر نشده. فضای مجازی ارزانی انبوه دوستدارانش. زیستن در فضای واقعی، لذت یافتن و لمس کردن کتابی قدیمی و دوره مجلهای که صفحات زرد شده را همچنان مستدام نگه داشته. در عصر سرعت و اظهارنظرهای آنلاین، شاید این حرفها بوی کهنگی بدهد ولی ترجیح میدهم اهل عتیقهجات باشم ولی وقتم را صرف خواندن هر اظهارنظر هیجانی و سطحیای که در فضای مجازی فراوان وجود دارد، نکنم.