هنرمندان از تاثیر رنگ در شهرها میگویند
جایخالی رنگ درشهر
استفاده بیبرنامه از رنگ در نماها و فضاهای شهری سبب به هم ریختگی سیمای شهرها شده است
مجید جباری/ خبرنگار
سالهاست رنگ از رخساره شهرهای ما پرکشیده و جای خود را در شهرها گم کرده است. رنگهایی که روزی حضورشــان خون تازهای به رگ شــهرها میدمید، امروز صرفا به تعدادی رنگ بیروح و کسلکننده محدود شده است. همه هنر ما در رنگ سیمان و آجر، سبزی درختان و یا در بهترین حالت به نقاشیهای دیواری خلاصه شده که بیشترشان روی دیوارهای شهر نقش بسته است. به جز تعدادی انگشت شمار از شهرها که بهخاطر پیشینه و بناهای خاصشان هنوز رنگ و روی معماری گذشته را کم و بیش حفظ کردهاند، تقریبا همه شهرها از یک الگوی یکسان رنگ در شهر پیروی میکنند؛ رنگ خاکستری پایتخت خواسته و ناخواسته به این شهرها سرایت کرده است. در شهرهای قدیمی، بهدلیل استفاده یکسان از مصالحی که با روحیه، اقلیم و فرهنگ مردم مطابقت داشت، رنگ منسجم و یکنواختی به سازهها میبخشید که این رنگ هویت آن شهر را شکل میداد. در این شهرها رنگ هر شهر تثبیت شده بود و بخشی از هویت شهر محسوب میشد. درحالیکه در شهرهای امروز، استفاده بیبرنامه از رنگهایی که با فرهنگ و هویت شهر همخوانی ندارد، سبب نوعی به هم ریختگی در سیمای شهرهای ما شده است.
اما از آنجا که فضای کالبدی شهرها میتواند بر رفتار مردم تأثیر داشته باشد و آشفتگی و ناهنجاری در رنگ و فضای شهری موجب آشفتگی ذهنی، تنش و اضطراب درشهروندان میشود استفاده مناسب از رنگها در فضاهای شهری اهمیت دوچندان پیدا میکند و مسئولان شهری را ناگزیر به پیروی از الگوهای مناسب در این زمینه کرده است. کارشناسان در گفتوگو با همشهری از ضرورت استفاده بجا و مناسب از رنگ در شهر و عناصر سه گانه ثابت، متحرک و نیمه متحرک آن گفتهاند که در زیر میخوانید:
استفاده از رنگ با فکر و اندیشه
آیدین آغداشلو؛ نقاش
حضور رنگ در شهر موضوعی ضروری است. مردم میتوانند با مشاهده رنگهای ملایم در فضای پیرامونی خود آرامش بگیرند. همچنین با دیدن رنگهای گرم نیز روحیه نشاط در آنان زنده میشود.
در گذشته شهرهای ما برخلاف آنچه تصور میکنیم، آنچنان رنگی نبودهاند.تا اینکه 600سال گذشت که گنبدهای رنگین و کاشیها به شهرها اضافه شدند. هرچند مبنای معماری و شهرسازی بهدلیل استفاده از مصالحی مانند خشت و آجر در آن سالها، ایجاد شهر رنگین نبود و شهرهای ایرانی رنگهای میانهای داشتند.اما از دوره تیموریان به بعد برخی رنگها با بهرهگیری از کاشیها و گنبدهای رنگین به شهرها اضافه شد و این جمع شدن رنگ، بهمعنای حضور فردی انسانهایی است که به رنگ توجه داشتهاند. در سنتهای قدیمی ما ایرانیها با توجه به وقاری که داشتند، از بهکار بردن رنگهای خیلی تند، دوری میکردند. اما در 400-300سال اخیر، رنگ به بخشهایی از شهر اضافه شده است. البته اگر سنت ما این است، میتوانیم از این عنصر تأثیرگذار بر روح و روان مردم به نوعی بهره ببریم که در معماری ما هم نمود پیدا کند.با دانستن این نکته میتوانیم رنگ را بهعنوان عنصر نشاط بخش در شهرهایمان اضافه کنیم اما باید در پس آن فکر و اندیشهای باشد که به آشفتگیهای بصری شهرها دامن نزند. باید متوجه اثربخشی رنگ در زندگی خود باشیم. در این صورت مسئولان و متولیان مانند شهرداریها میتوانند رنگهای مناسب را با شناخت و کارشناسی و بهصورت هدفمند در شهرها بهکار ببرند. برای مثال، نقاشیهای دیواری اگر درست انتخاب شوند میتوانند تأثیر شگرفی بر زیباییهای بصری شهر داشته باشند.به هر حال آنچه اهمیت دارد این است که ابتدا باید بپذیریم مشکلی در این زمینه وجود دارد و ما به رنگ در شهرها توجه نمیکنیم. بنابراین اگر به این موضوع وقوف پیدا کنیم، جبران آن کار دشواری نیست.
توسعه یافتگی با به کارگیری درست از رنگ
شاهین آروین؛ نقاش
اگر توجه به رنگ و فرم را یک شاخص تمدنی بگیریم، استفاده از آن نیز میتواند مبین رویکردهای توسعه یافتگی باشد. رنگ نمونهای از ابعاد فرهنگی ماست. اگر به ساختار معماری و عمومی شهرهای نگاه کنیم، متوجه میشویم که جامعه همواره در تمامی سطوح، حرکتی تقریبا یکسان دارد. اگر جامعه در همه ابعاد توسعه یابد، استفاده از رنگ نیز در آن بیشتر میشود. اما آنچه مسلم است هماکنون انتخاب شهروندان بیشتر متمایل به رنگهای خاموش است. مگر آنکه مدیران شهری فرهنگسازی کنند. اگر این عرصه را مثل همه سالهای گذشته به انتخاب شهروندان وانهیم شهروندان متناسب با روحیهشان رنگها را انتخاب میکنند که عمدتا رنگهای خاموش است. طی سالهای متمادی ما از بسیاری از مظاهر تمدنی غرب استفاده کردهایم. در عرصه صنعت و تکنولوژی همواره نگاهمان به کشورهای توسعه یافته بود. شاید در این زمینه هم استفاده از تجارب دیگر کشورها هم میتواند الهام بخش باشد. به این معنا که از رنگ استفادههای بهتری ببریم. البته در اینگذار ممکن است دیدگاههایی صحبت از غرب زدگی به میان آورند. اما چه اشکالی دارد که ما مفاهیم و تجارب جوامعی را که تجربه بیشتری نسبت به استفاده از رنگ دارند در اختیار ما بگذارند یا از آن بهره ببریم. باید قبول کنیم که استفاده از تجارب دیگران در همه موارد چندان هم بد نیست. من بهعنوان یک نقاش، از دیدن شهرهایی مانند تهران حس خوبی نمیگیرم. در تهران اگرچه طیفهای اجتماعی گوناگونی زندگی میکنند، اما اگر بخواهیم یک نمونه متوسط از آن را مورد توجه قرار دهیم، متوجه میشویم که رنگها بیشتر طیف مشخصی از رنگهای خاموش هستند. این در حالی است که در اقشار پایین دست به لحاظ اقتصادی، چه در نوع پوشش و چه در فضای مسکونی و غیره، رنگ حضور بیشتری دارد و آنها جرأت بیشتری برای استفاده از رنگ دارند. به نوعی که میتوان گفت ؛ روح زندگی در شیوه پوشش شهروندانی که به لحاظ اقتصادی در اقشار پایین دست هستند، بیشتر وجود دارد تا در طبقه متوسط. بهنظر میرسد که باید مدیران شهری و اجتماعی تلاش بیشتری برای استفاده از رنگ در شهرها بکنند تا عموم شهروندان از آن مشق بگیرند.
جای خالی رنگ در شهر
نصرالله افجهای؛ نقاش
موضوع رنگ در شهر موضوع تازهای نیست. در دورههایی از مدیریت شهری شاهد اقدامات بسیار خوبی در رنگ بخشیدن به شهر بودیم اما این روند به مرور کمرنگ شد. در سالهای اخیر جای رنگ در شهر بسیار خالی است. این در حالی است که میتوان با اطلاعرسانیها و استفاده از مشارکتهای مردمی طرحها و برنامههایی اجرا کرد که در قالب آن موجب زیباسازی نمای شهر و رنگ دادن به چهره شهر شد.
اگر بناست که برای رنگ دادن به شهر از کلمات و تابلوها استفاده کنیم باید این اصل را درنظر داشته باشیم که همیشه سادگی بهترین راه برای زیبایی است. استفاده از تابلوهای تبلیغاتی که در تمام دنیا دیده میشود نیز راهکار دیگری برای رنگدادن به شهر است. شاید از نظر برخی استفاده از تابلوهای تبلیغاتی خستهکننده باشد اما استفاده درست و بجا از این تابلوها میتواند موجب شادابی و رنگارنگشدن محیط شهری شود. پیش از انقلاب نیز برای رنگدادن به جادهها و ایجاد زیبایی بصری در فضاهای برون شهری از تابلوهای تبلیغاتی استفاده میشد که این کار در آن دوره بسیار کارآمد بود.
جلب توجه شهروندان به فضای پیرامونی
حسین محجوبی؛ نقاش
رنگ در شهر یکی راهکارهای زیباسازی فضاهای شهری در همه جای دنیاست و این موضوع از اهمیت زیادی در بسیاری از شهرهای جهان برخوردار است. همچنین رنگ نقش بسیار مهمی در التیام بحرانها و توسعه زندگی شهروندان دارد. این عنصر اثرگذار بر انسان باید با برنامهریزی دقیق، شناخت کافی و مطالعه به شهرها بیاید. نقاشیهای دیواری بهعنوان یکی از روشهای استفاده از رنگ در شهر میتواند تا حدی جای خالی فضای سبز و درختان را به لحاظ زیبایی و بصری در شهری مانند تهران که درختان کمتری در آن میبینیم، پر کند. از سوی دیگر چنین اقداماتی بهویژه در کلانشهرها که مردم معمولا با شتاب بالاتری عبور میکنند، باعث میشود، شهروندان پیرامون خود را با تامل و درنگ بیشتری ببینند. در گذشته برخی اقداماتی در این زمینه انجام شده که متأسفانه به سبب اینکه با شناخت کافی و مطالعه نبوده، آنطور که باید اثرگذار نبوده است. اما به هرحال حرکتی که شروع شده نشان از عزم جدی مدیران شهری برای بهبود فضای شهری دارد که میتواند چهره شهر را دگرگون کند. به شرطی که در این زمینه از استادان و کارشناسانی استفاده کنیم که بتوانند به بهترین نحو از پس کار برآیند.
اصالت به رنگ مفهوم میدهد
حمید میرزایی؛ نقاش جوان دیوارههای شهری
من معتقدم که به موضوع رنگ در شهر نباید به شکل رایج نگاه کرد و تنها بر این نظر بود که این رنگهای شاد هستند که حس و حال زندگی در آن وجود دارد. به اعتقاد من این اصالت است که حس و حال شهر را تغییر میدهد؛ اساسا برای همین است که بسیاری از نقاشیهایم را بر دیوارههای شهر از مخلوط خاک سرخ و آب کشیدهام؛ همان عناصری که انسانهای نخستین با آن روی غارها نقش میزدند.
از طرف دیگر روی جاهایی بیشتر کار میکنم که دچار استهلاک شده است؛ جاهایی که دچار استهلاک شده، اصالت دارد. مثلا ببینید کاری که من در عودلاجان کردم بیشتر بهخاطر استهلاک بود؛ قدیمیترین محله تهران که سالهای دورتر بهخاطر تخریب شهرداری از دست رفت اما با 15نقاشی کنار هم در خرابهها فضایی بهوجود آمد که حتی استاد دانشگاهها از رشتههای اجتماعی آنجا تاکنون کلاس خود را برگزار کردهاند؛ چراکه مفهوم دارد.
بهنظر من هیچ چیزی خالی از رنگ نیست اما اینکه چرا تأثیرگذار نیستند به بیهویتی رنگها برمیگردد؛ انگار برخی از رنگها طوری در شهر بهکار رفتهاند که نامرئی هستند. ممکن است ما در خانههای
رنگ و رورفتهای که رنگ خاصی ندارد برویم، اما بهخاطر اصالت ما را ساعتها جذب خود میکند. بنابراین مسئله اساسی حفظ هویت شهری است. از این منظر بازار تهران با استعداد هویتی فراوانی که دارد میتواند تبدیل به نقطه جذابی از نظر رنگها و گردشگری شود؛ مثل بافت سنتی یزد. اما در سال 85تخریب بزرگی آنجا رقم خورد و بناهای اصیلی از بین رفته که رنگ به تنهایی دیگر نمیتواند به جذابیت این محل کمک کند.