
اعتراف به بیپولی در ورزش

روزهای سختی است. شرایط پیچیده اقتصادی و تورم افسارگسیخته همه را نگران کرده و دغدغههای جامعه را به هم پیچیده. تصاویر حضور مردم در صفهای طولانی و اخباری که هر روز از چند برابر شدن بهای اقلام ریز و درشت دستبهدست میشود، اتمسفر کشور را در آستانه سال نو غبارآلود کرده است. حالا وزیر ورزش و جوانان هم با هشدار درباره وضعیت ویژه کشور، ورزشکاران و ورزشدوستان را مطلع میکند که باید آماده تغییر وضعیت باشند.
در روزهای گذشته فضای ورزش کشور متاثر از پستهای اینستاگرام وریا غفوری در انتقاد از حال و روز اقتصاد کشور، احضارش برای پارهای از توضیحات و حمایتهای گسترده در فضای مجازی و حقیقی شده بود. حالا وزیر ورزش به نوعی حجت را تمام میکند: «فشار اقتصادی باید توسط همه اقشار ازجمله ورزشکاران تحمل شود، چرا که اکنون دیگر در ورزش کشور دسترسی به منابع نامحدود نداریم و در عرصه ورزش هم باید خودمان را با شرایط جامعه تطبیق دهیم.»
به گلایههای ورزشکاران از عدمحمایت مدیران، وضعیت ناپایدار مالی، کمبود امکانات و پرداختهای نامنظم در سالهای گذشته عادت داشتهایم. حتی فوتبالیستهایی که بهخاطر ارقام بالای رد و بدل شده در فوتبال گاهی مورد اعتراض ملیپوشان سایر رشتهها هم بودهاند؛ مثل همین پست جنجالی بهداد سلیمی پس از ناکامی تیم ملی فوتبال در جام ملتها. اما در دهه گذشته حتی فوتبالیستها هم از امنیت مالی برخوردار نبودهاند. فوتبال دولتی بیمار که فقط اسم حرفهای را یدک میکشد. رقمهای نجومی روی کاغذها ثبت میشود اما به ندرت تحقق پیدا میکند. تاریخ لیگهای فوتبال ما در سالهای گذشته سرشار از اعتراضها و اعتصابهاست. استقلالیها و پرسپولیسیها هم عموما پرچمدار این ماجرا بودهاند. همین چندی قبل بود که قرمزها تمرین را بهخاطر عقب افتادن دستمزدها تعطیل کردند یا آبیها در مصاحبهها به زمین و زمان میتازند که چرا زمین تمرین ندارند و حوالههایشان نقد نشده است.
دایی: اوضاع بدتر از آن چیزی است که فکرش را میکنید
حالا اما با توجه به هشدار سلطانیفر ورزشکار و ورزشدوست دریافتهاند که روزهای سختتری در انتظارشان است. حتی فوتبال که سوگلی ورزشها بوده و همیشه از تبصرههای ویژه و راههای فرار گلیمش را از آب بیرون کشیده بعید است بتواند به ریخت و پاش قبل ادامه دهد. البته که نشانههایش چندی است که آشکار شده. بارزترین و نزدیکترین نمونهاش وضعیت باشگاه سایپاست. باشگاهی که مثل پیکان و سپاهان و چند باشگاه صنعتی دیگر به لطف تبصرههای قانونی همیشه سروقت پولش رسیده و تیمش را بسته و امکانات استانداردی داشته. دیروز اما بعد از چند روز اخبار اعتراض و اعتصاب نارنجیپوشها که به گوش میرسید، صحبتهای علی دایی در کنفرانس خبری تراکتور به نوعی تیر خلاص به حال و روز فوتبال کشور بود: «هر نوع مشکلی که فکرش را بکنید در سایپا هست؛ از نظر شرایط مالی، محل تمرینات، مطالبات سالهای قبل، چکهای برگشتی، عدمپرداخت قراردادهای امسال و... مشکل داریم ولی هیچکس توجهی نمیکند و گوش شنوایی وجود ندارد؛ اوضاع از چیزی که میشنوید، بدتر است.» علی دایی میگوید که این مشکلات امروز و دیروز نیست و بیشتر از یک فصل است که این باشگاه را درگیر کرده است:« همه میدانند 60-50 درصد بازیکنان خوب سال قبل به خاطر مشکلات باشگاه از جمع ما جدا شدند و از سوی دیگر نتوانستیم آنطور که لیست داده بودیم، بازیکن بگیریم؛ بازیکنانی که میخواستیم حتی به باشگاه آمدند ولی رفتند؛ متأسفانه شرایط باشگاه ما طوری بود که هیچکدام از بازیکنانی که میخواستیم نیامدند و جذب نشدند؛ نتوانستیم آن کمبودهایی که در برخی پستها داشتیم و میدانستیم مشکل تیم کجاست، برطرف کنیم. آنهایی هم که داشتیم، از تیم رفتند و عدهای هم که ماندند، با این مشکلات تمرکزشان را از دست داده و فقط با ۵۰-4۰ درصد از توان خود در زمین حاضر میشوند.»
او ضمن تأیید تصمیم بازیکنانش درباره اعتصاب میگوید:«ما برای تصمیم بازیکنان احترام قائل هستیم و عدمتمرینات، خواسته آنها بود؛ دوست داشتیم بازیکنان تمرین کنند تا با قدرت مقابل تراکتورسازی بازی کنیم ولی آنها مطالبات و خواستههایی دارند و از سوی دیگر هیچ گوش شنوایی برای آنها وجود ندارد.»
خطر بیخ گوش قرمز و آبی و تیم ملی
حالا تصور کنید وضعیت سایپا که اینطور باشد اوضاع دو باشگاه بزرگ دولتی که سالهاست گرفتار بدهکاری و بیش بودن خرج از برج بودهاند و انبوهی از مشکلات و بدهکاری روی دست دولت گذاشتهاند، چه خواهد شد. پرسپولیس هنوز چندین و چند پرونده بدهکاری باز دارد. قرارداد سرمربی و کادر خارجیاش آخر این فصل تمام میشود و در نیمفصل یک مهاجم میلیاردی استخدام کرده. ضمن اینکه گلر خارجیاش هم از بدقولیها شاکی است.
استقلال هم از رقیبش در بدهی و بدهکاری عقب نمانده. پول تبریزی و شجاعیان را به باشگاههای داخلی بدهکار است.
2 خارجی را نیم فصل رد کرده و 3 خارجی را استخدام کرده است. کادر روی نیمکتش اکثرا خارجی هستند و دیر نباشد که بهخاطر عمل نکردن به وعدهها صدای اعتراضشان بلند شود.
اینها را بگذارید کنار وضعیت تیم ملی. مدیر روابط عمومی وزارت ورزش و مدیران فدراسیون بعد از جدایی کیروش قول یک گزینه همتراز با او را دادند اما حالا با توجه به هشدار وزیر ورزش میتوان تصور کرد که امکان استخدام یک مربی با استاندارد خارجی وجود خواهد داشت؟ درحالیکه حضور تیم ملی در تورنمنت چهارجانبه چین لغو شده، اردوی تیم ملی در فروردین روی هواست و مشخص نیست که چه وقت اوضاع سر و سامان خواهد یافت. آن هم در وضعیتی که هنوز سفرهای بینالمللی فدراسیون در حال انجام است و در روزهای آینده مدیران فدراسیون و نمایندههای قرمز و آبی برای دادگاه CAS باید به سوئیس بروند. آیا فوتبال ما میتواند شرایط حداقلی سالهای قبل را حفظ کند؟
تأثیر خاموش تحریم در ورزش
هشدار وزیر ورزش درباره اینکه شرایط ویژه اقتصادی کشور روی ورزش هم تأثیر میگذارد و ورزشکاران هم بایستی با درک کامل از این وضعیت، این فشار اقتصادی را تحمل کنند البته حاوی نکته جدیدی نیست. آثار وضعیت اقتصادی کشور چندی است که در ورزش نمودش مشخص شده است. تامین ارز برای سفر و اردوی خارجی دشوار شده و از توان خیلی از فدراسیونها خارج است. چندین و چند اردو و مسابقه تیمهای کشتی به مقاصد ارمنستان، بلاروس و قرقیزستان بهخاطر مشکلات اقتصادی و کمبودهای مالی لغو شده است. این اتفاق برای تکواندو و جودو هم رخ داده و هیچ بعید نیست که در ورزشهای دیگر هم اتفاق بیفتد.