غلامرضا خاکی /نویسنده و مدرس دانشگاه
داستان بهعنوان ژانری ادبی قالبی است برای یک تجربه زیباشناختی کلامی که نمیتواند جایگزین یک متن مستند تاریخی باشد که با رویکردی انتقادی اعتبارسنجی شده است. داستاننویسی درباره پیامبران و اولیای الهی، شمشیر دولبهای است که میتواند هم آشفتهساز باورها و هم تحکیمکننده آنها باشد. برای نمونه، یک رماننویس بیباور به نبوت پیامبر(ص) میتواند از میان هزاران نکته منقول، موضوعهایی را دستمایه تخیل خود سازد و از مقام نبوی چهرهای نشان دهد که مایه سستکردن پایه باورها شود. همچنان که سلمان رشدی با تکیه بر روایتی از تاریخ طبری، رمان «آیات شیطانی» را نوشت. بهنظر میرسد دو چیز مانع از آن است که داستاننویسی درباره پیامبر(ص) رونق بگیرد؛ نخست آنکه مومنین با بهرهگیری از کتابهای تاریخی، نیاز خود را به شناخت پیامبر برآورده میکنند و دوم داستاننویسان مسلمان نگران از مخدوششدن چهره پیامبرند.
در روزگار ما که اسیر بحران معنویت است، ژانر رمان در انتقال پیام، بسیار تأثیرگذار است؛ لذا از سویی داستاننویسان باید جسارت به خرج داده و با بهرهگیری از منابع معتبر و پرورش توان تخیل خود، بکوشند تا چهره و خُلق رحمانی سلوک پیامبر را به تصویر بکشند و از سوی دیگر مسئولان نیز گشادهنظری به خرج داده و هر خطایی را توطـئهای تلقی نکنند و بدانند بهکارگیری رویکرد هنری زمینهساز شناخت و فهم جامع شخصیت پیامبری خواهد شد که خداوند او را «رحمتی برای جهانیان» (نه فقط مسلمانان) معرفی کرده است. باید باور کرد اگر تنگنظرانه مانع ذوقآزمایی خلاقانه هنری شویم، عرصه برای کسانی آماده خواهد بود که تیشه جعلیات و اسرائیلیات را به ریشه بزنند. بهراستی آیا بهدلیل هراس از رخدادن لغزشهای احتمالی سهوی، میتوان از تابیدن آفتاب نبوی بر سردستان جهان امروز در قالب داستان و رمان جلوگیری کرد و فرصت شناخت هنری پیامبر را از داستانخوانان ایرانی و جهانی گرفت؟
پنج شنبه 25 بهمن 1397
کد مطلب :
47816
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/BYZW
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved