• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
سه شنبه 23 بهمن 1397
کد مطلب : 47571
+
-

40 سال توسعه انسانی بر مدار بین‌المللی

موفقیت‌های توسعه انسانی ایران بر اساس شاخص‌های بین‌المللی در 40 سالگی انقلاب

گزارش
40 سال توسعه انسانی بر مدار بین‌المللی

ابراهیم شیخ/معاون توسعه منابع انسانی شهرداری

امروزه نیروی انسانی، به‌عنوان یک سرمایه ارزشمند و بالنده در جهان مطرح می‌شود که قدرت بازتولید دارد. عمده‌ترین منبع استراتژیک هر سازمان یا هر جامعه، منابع انسانی آن است. جوامعی در بلندمدت قرین موفقیت خواهند شد که بتوانند منابع انسانی خود را به‌طور صحیح و اصولی توسعه و پرورش داده و همراه با تقویت دانش و معرفت و مهارت‌های فنی لازم، افرادی پرکار و معتقد و مؤمن بسازند.
در تعریفی انسان‌دوستانه از توسعه، انسان‌ها هم، هدف توسعه هستند و هم، ابزار توسعه و در یک کلام تلاش برای دستیابی به توسعه از طریق انسان‌های توسعه‌یافته با یک گرایش ملایم و انسان‌نگر و تأکید بر قابلیت‌های مردم، شالوده و اساس توسعه انسانی را تشکیل می‌دهد.
گزارش توسعه انسانی یکی از مهم‌ترین و معتبرترین گزارش‌های اقتصادی و اجتماعی در جهان است که هرساله توسط دفتر توسعه سازمان ملل متحد (UNDP)1 منتشر می‌شود و در این گزارش شاخص توسعه انسانی (HDI)2 که از سال1990 با «شعار مردم ثروت واقعی کشورها هستند» که حاکی از تغییر رویکردها نسبت به امر توسعه است توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد منتشر می‌شود و در آن کشورها در شاخص‌های مختلفی مانند شاخص‌های آموزشی، بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی، محیط‌زیستی، سیاسی و... مورد مقایسه قرار می‌گیرند.
شاخص توسعه انسانی دستاورد کشورها را در 3بعد اساسی توسعه نشان می‌دهد و یک مرجع جهانی برای ارزیابی میزان رفاه اجتماعی در جوامع مختلف به‌شمار می‌رود. HDI ترکیبی از 3شاخص زیر است:
  زندگی طولانی و سالم (طول عمر): با امید به زندگی در بدو تولد اندازه‌گیری می‌شود.
  دستیابی به دانش: با ترکیبی از نرخ باسوادی بزرگسالان و نسبت ثبت‌نام خالص ترکیبی از آموزش ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی) میانگین سال‌های تحصیل (اندازه‌گیری می‌شود که این شاخص در سال‌های اخیر به سال‌های مورد انتظار تحصیل تغییر یافته است.
  استانداردهای زندگی: با درآمد ناخالص ملی سرانه اندازه‌گیری می‌شود.
با توجه به شاخص توسعه انسانی کشورهای جهان به 4دسته پایین، متوسط، بالا و بسیار بالا تقسیم می‌شوند. این شاخص‌ها شهروندان و دولت‌ها را توانا می‌سازد تا پیشرفت‌ها را در گذر زمان ارزشیابی و برای دخالت سیاسی اولویت تعیین‌کنند. در آمارهای ارائه شده از سوی سازمان ملل کشورهای با رتبه یک تا ۵9 در رده کشورهای با توسعه انسانی بسیار بالا، ۵9 تا 1۵1 کشورهای با توسعه انسانی بالا و ۳۸ کشور باقی پایین جدول در آخرین سنجش سال201۸ را کشورهای با توسعه انسانی متوسط و کم ارزیابی کرده‌اند.
براساس آخرین گزارش سازمان ملل متحد در مورد شاخص توسعه انسانی در جهان که در آن 1۸9کشور مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند، کشورهای اروپایی بیشترین سهم را در بین رتبه‌های برتر داشته‌اند. نروژ، سوئیس، استرالیا، ایرلند، آلمان، ایسلند، هنگ‌کنگ، سوئد، سنگاپور و هلند به‌ترتیب رتبه‌های اول تا دهم را در این شاخص بین‌المللی به خود اختصاص داده‌اند.
طبق گزارش سازمان ملل متحد، شاخص توسعه انسانی ایران در سال19۸0 (40سال قبل)، 0.437 بوده، این میزان طی 4دهه اخیر به‌رغم فرازونشیب‌هایی نظیر جنگ تحمیلی با رشد قابل‌توجهی همراه بوده است، به‌گونه‌ای که طی این سال‌ها، جایگاه ایران از گروه کشورهای با شاخص توسعه انسانی متوسط، به گروه کشورهای با توسعه انسانی بالا و نزدیک به بسیار بالا صعود یافته است. وضعیت ایران از نظر شاخص توسعه انسانی طی سال‌های پس از انقلاب با ۵0پله صعود همراه بوده است به‌طوری که ایران از رتبه110 در آخرین پایش پیش از انقلاب به رتبه60 - از میان 1۸9کشور - در سال 201۸ ارتقا یافته است.
این در حالی است که از بین 107کشور دنیا که شاخص توسعه انسانی برای آنها محاسبه می‌شد، ایران طی این 4دهه بالاترین رشد را در شاخص توسعه انسانی در جهان داشته است و با جهش 0.۳61امتیازی در جایگاه نخست دنیا قرار می‌گیرد.




شایان ذکر است شاخص توسعه منابع انسانی ایران در سال201۸برابر با 0.79۸ گزارش شده که این میزان بالاتر از میانگین گروه کشورهای با توسعه بالا - 0.757 - و میانگین کشورهای آسیای جنوبی- 0.638 - است. ضمن اینکه ایران هم‌اکنون فاصله بسیار ناچیزی تا کسب امتیاز 0.۸ و قرار گرفتن در زمره کشورهای با درجه توسعه انسانی «بسیار بالا» دارد. 
بررسی روند شاخص‌های توسعه انسانی براساس گروه کشورها از سال1990 تا‌کنون حاکی از آن است که متوسط رشد توسعه انسانی در کشورهای اروپایی و آسیای مرکزی، آمریکای لاتین و آسیای شرقی و کشورهای عربی بیش از کشورهای جنوب آسیا و جنوب صحرای آفریقا بوده است که در این میان ایران با حضور در جمع کشورهای آسیای مرکزی توانسته حائز حداکثر میزان رشد در میان آنها و خاورمیانه شود.
سرانه تولید ناخالص داخلی بر مبنای قدرت خرید دلار در ایران از سوی سازمان ملل معادل 19هزار و 1۳0دلار برآورد شده که از این منظر نیز ایران در رتبه شصت‌ودوم کشور در میان 1۸9کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. به‌عبارت دیگر آنچه باعث رتبه بالاتر ایران در شاخص توسعه منابع انسانی شده است، پیشرفت بیشتر در حوزه آموزش و بهداشت به‌رغم درآمد ناخالص ملی پایین‌تر است. میانه تعداد سال‌های تحصیل در ایران 9.۸ است. حال آنکه این شاخص در ترکیه ۸ گزارش شده است و حتی در کشورهایی نظیر عربستان، بحرین، عمان، کویت با سرانه درآمد ناخالص ملی بالا - چند برابر کشور ما - به‌ترتیب 9.5، 9.4، 9.5، 7.3 و پایین‌تر از ایران بوده است. این رشد در حالی است که در سال1990 یعنی 2سال پس از پایان جنگ تحمیلی، شاخص توسعه انسانی ایران حتی از کشورهایی مانند کوبا، سریلانکا، فیجی، مغولستان و... نیز پایین‌تر بوده است، یعنی به‌رغم فشارهای اقتصادی وارده بر کشور طی سال‌های پس از جنگ و تحریم‌های گوناگون، ایران توانسته است جایگاه خود را به میزان قابل‌توجهی در شاخص‌های توسعه انسانی بهبود بخشد. بررسی وضعیت ایران در ۳ شاخص توسعه انسانی براساس آمار موجود در سال‌های 1990 تا 201۸ به قرار ذیل است.
اکنون به‌صورت مختصر به بررسی هر یک از شاخص‌ها به‌طور مجزا می‌پردازیم:

زندگی طولانی و سالم (طول عمر)
یکی از مهم‌ترین شاخص‌های توسعه انسانی، سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی کشورهاست. این شاخص از سنجش، تحلیل، بررسی و جمع‌بندی مولفه‌های ذیل به‌دست می‌آید:
  نرخ مرگ‌ومیر بزرگسالان با تفکیک جنسیت، میزان سوءتغذیه در کودکان زیر ۵ سال، نرخ هزینه‌های سلامت، امید به زندگی در بدو تولد
  با تفکیک جنسیت، شاخص امید به زندگی، میزان شیوع ویروسHIV، میزان مرگ‌ومیر نوزادان، میزان مرگ‌ومیر کودکان زیر ۵ سال، درصد عدم‌وجود ایمنی برای نوزادان با سنجش DPT و سرخک، میزان شیوع بیماری مالاریا و میزان شیوع بیماری سل.
  براساس گزارش توسعه انسانی201۸ سازمان ملل متحد، شاخص امید به زندگی در بدو تولد در ایران به 76.2سال افزایش یافته که این شاخص در مردان 7۵.1سال و در زنان 77.۳ سال است. این در حالی است که این شاخص در سال 1990، 6۳.۸ بوده است. به‌عبارت دیگر طی 27سال گذشته بهبود شاخص‌های بهداشتی و درمانی امید به زندگی،  12.4سال افزایش داشته است.

سرانه درآمد ناخالص ملی
متوسط درآمد سرانه ناخالص از تقسیم تولید ناخالص داخلی سالانه بر جمعیت کشورها به‌دست می‌آید. با توجه به گزارش توسعه انسانی سال201۸، ایران با متوسط درآمد سرانه 19هزار و 1۳0دلار در رده شصت‌وسوم جهان ایستاده است. این درآمد سرانه از کشورهایی چون آرژانتین، بلغارستان، مکزیک، آذربایجان، تایلند، چین، برزیل، صربستان، آفریقای جنوبی، اندونزی و اکوادور بالاتر است. براساس آمار منتشرشده از سوی بانک جهانی و با استناد به گزارش سازمان ملل متحد سرانه درآمد ناخالص ملی ایران در سال1990، رقم 11.01۵بیلیون دلار بوده که هم‌اکنون به 19.1۳0بیلیون دلار افزایش یافته است.
اما نکته قابل‌توجه در این زمینه این است که هر چند شاخص اقتصادی در کشور افزایش داشته اما رشد این شاخص در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه - که جایگاه بالاتری از ایران در شاخص توسعه انسانی دارا هستند - کند بوده و بنابراین بخش اقتصادی کشور نیازمند توجه بیشتری است که افت یا افزایش آن تأثیر بسزایی بر سایر شاخص‌ها خواهد داشت.

آموزش و دستیابی به دانش
آموزش همواره به‌عنوان وسیله‌ای مطمئن در جهت بهبود کیفیت عملکرد و حل مشکلات مدیریت مدنظر واقع شده و فقدان آن نیز یکی از مسائل اساسی و حاد هر سازمان را تشکیل می‌دهد. سازمان ملل معتقد است که سواد نخستین گام برای یادگیری و پایه ریزی دانش است. شاخص دانش از ترکیب دو شاخص «تعداد سال‌های مورد انتظار برای تحصیل» و «میانه تعداد سال‌های تحصیل» حاصل می‌شود.
از آنجا که داشتن سواد بالا برای خواندن، نوشتن و درک مفاهیم برای سازمان ملل مهم است، درمحاسبه شاخص آموزش به نرخ باسوادی بزرگسالان وزن بیشتری داده شده است، یعنی در محاسبه شاخص آموزش، نرخ باسوادی بزرگسالان با نرخ ترکیبی ثبت نام ناخالص در مدارس با ضریب دوسوم در نظر گرفته می‌شود. با مقایسه گزارش‌های موجود در می‌یابیم که مدت زمان انتظار برای تحصیل در ایران طی 2۸سال گذشته حدود 6 سال افزایش داشته است. همچنین متوسط سال‌های تحصیل در ایران از 4.2 در سال1990 به 9.۸ در سال201۸ بهبود یافته است که این امر نشانگر آن است که همزمان با افزایش جمعیت در کشور، مقدمات و زیرساخت‌های آموزشی نیز برای آنان درنظر گرفته شده و افراد از آموزش‌های متناسب با استانداردهای بین‌المللی بهره برده‌اند؛ ضمن آنکه فراموش نکنیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با تشکیل نهضت سوادآموزی، گام بلندی در راستای از بین بردن بی‌سوادی در کشور برداشته شد که نتیجه آن کاهش نرخ بی‌سوادی جمعیت بالای 6 سال از ۵2.۵درصد قبل از انقلاب به کمتر از 14درصد هم‌اکنون رسیده است.

جمع‌بندی
«توسعه پایدار»، انسان‌محور است و با توجه به گستردگی مباحث و قابلیت‌های بسیار آن به سرعت به مهم‌ترین مناظره کنونی و نیز یکی از مهم‌ترین چالش‌های دهه‌های اخیر تبدیل شده است. در توسعه پایدار، «انسان» محور توسعه و سزاوار بهداشت، امنیت، فرهنگ، آموزش، دانش و توسعه ارتباطات و اطلاعات است. توسعه انسانی اگرچه بر رشد ظرفیت‌های مادی در کنار پرورش ذهنی تأکید می‌ورزد، اما رشد اقتصادی را به‌عنوان ابزاری در خدمت زندگی بهتر انسان به‌شمار می‌آورد. بنابراین شکل دادن به قابلیت‌های انسانی از قبیل آزادی‌های سیاسی و مدنی، وضعیت آموزش، بهداشت و قدرت اقتصادی باید به‌عنوان هدف اصلی جوامع توسعه نیافته مورد توجه قرار گیرد.
گزارش فوق به ما نشان می‌دهد که با وجود موانع داخلی و خارجی همچون ناآرامی‌ها و تنش‌های داخلی شدید پس از انقلاب، جنگ تحمیلی، تحریم‌های اقتصادی و... مستند به گزارش‌های رسمی مجامع جهانی همچون سازمان ملل و بانک جهانی، شاخص توسعه انسانی در ایران بهبود مستمر داشته است که در این بین شاخص امید به زندگی 12.4سال، تعداد سال‌های مورد انتظار تحصیل با ۵.7سال، میانه تعداد سال‌های تحصیل با ۵.6سال و شاخص سرانه درآمد ناخالص ملی با 67.۵درصد افزایش در سال‌های 1990 تا‌کنون همراه بوده است.
آمارهای منتشره از سوی بانک جهانی درخصوص ثروت ملل، نشانگر آن است که نیروی انسانی نقش تعیین‌کننده‌ای در حفظ و گسترش ثروت ملی برعهده داشته، ازاین‌رو کشورهای توسعه یافته و پیشرفته در کنار اهمیت به ثروت‌های فیزیکی و طبیعی، سرمایه‌های انسانی خود را به‌نحوی تقویت می‌کنند تا بالاترین بهره‌وری را در آینده کشورشان از طریق نیروی انسانی رقم بزنند. جالب است بدانیم که 29کشور صنعتی با درآمد بالا در جهان، 79.6درصد از کل سرمایه‌هایشان را نیروی انسانی تشکیل می‌دهد، چرا که معتقد هستند دستیابی به بهره‌وری پایدار، خلاقیت و نوآوری و کیفیت مناسب زندگی، در گرو مدیریت نیروی انسانی کارا، اثر بخش، هوشمند و متعهد است.
امروز جایگاه شاخص توسعه انسانی ایران در دنیا پس از گذشت 40سال از انقلاب اسلامی به شکل چشمگیری افزایش یافته است اما می‌بایست مطابق سند چشم‌انداز1404 در رتبه‌های بالاتری قرار گیرد. جایگاه ایران در مباحثی همچون امید به زندگی، تعداد سال‌های مورد انتظار تحصیل و میانه تعداد سال‌های تحصیل از کشورهای پردرآمدی همچون کویت، عمان و عربستان بالاتر است اما به‌واسطه ضریب تأثیر شاخص سرانه درآمد ملی، در جمع‌بندی نهایی در جایگاه پایین‌تری از کشورهای مذکور قرار گرفته است و این نشانگر آن است که می‌بایست برای دستیابی به توفیقات بیشتر در این زمینه، وضعیت اقتصادی کشور بهبود یافته و دروازه‌های تعامل با دنیای جهانی گسترده‌تر شود.
در دنیای امروز و فردای پیش‌رو، نیروهای انسانی ثروت اصلی جوامع هستند و هدف توسعه، فراهم کردن شرایط زندگی بهتر، همراه با امنیت بیشتر است. توجه به چالش‌های پیش روی انسان‌ها، مستلزم این است که مردم در کانون توسعه قرار گیرند. ازاین‌رو رشد اقتصادی نه به‌عنوان هدف بلکه وسیله‌ای برای افزایش فرصت‌های زندگی مورد توجه قرار می‌گیرد. رهایی از فقر، گرسنگی، بیماری، جنگ، نابرابری، بی‌سوادی و... ازجمله راه‌های گسترش قابلیت‌ها و انتخاب‌های انسانی هستند و به همین‌خاطر است که در سنجش توسعه انسانی بر 3معیار آموزش، درآمد و بهداشت تأکید شده است. در این تعریف انسان دوستانه از توسعه، انسان‌ها، هم هدف توسعه هستند و هم ابزار توسعه؛ به بیانی دیگر تلاش برای دستیابی به توسعه از طریق انسان‌های توسعه یافته با یک گرایش ملایم و انسان‌نگر و تأکید بر قابلیت‌های مردم، شالوده و اساس توسعه انسانی را تشکیل می‌دهد.
کلام آخر اینکه کشورها برای برنامه‌ریزی توسعه منابع انسانی و سرمایه‌های انسانی خود، بایستی به وضعیت شاخص توسعه انسانی اشراف داشته باشند؛ چرا که مدیران و سیاستگذاران با آگاهی از شاخص توسعه انسانی، می‌توانند در توسعه و بهره‌مندی حداکثری از سرمایه‌های انسانی ایفای نقش کنند و به‌عنوان پشتوانه حرکت‌های بزرگ اجتماعی قرن بیست‌ویکم منجر به توسعه سرمایه‌های اجتماعی شده و نهایتا کشور را به سمت تعالی سوق دهند.

پی‌نوشت‌ها:
1-United Nations Development Programme
 2-Human Development Index



 

این خبر را به اشتراک بگذارید