• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
سه شنبه 23 بهمن 1397
کد مطلب : 47564
+
-

و تمام...

پراکنده‌هایی از جشنواره‌ای که پرونده‌اش لااقل روی میز بسته شد

و تمام...

مسعود میر/روزنامه نگار

بالاخره تمام شد. تیتراژ پایانی فیلم جشنواره سی‌و‌هفتم هم روی پرده بالا آمد و چراغ‌های سالن روشن شد. حالا دیگر پرونده این جشنواره هم لااقل براساس برنامه‌ریزی‌ها، روی میز بسته شده و آنچه باقی می‌ماند همان حرف‌هایی است که بعد از پایان فیلم رد و بدل می‌شود و می‌ماند در اذهان تا دوباره در سینمایی دیگر و به بهانه فیلمی دیگر و جشنواره‌ای دیگر تداعی شود. از میان همین حرف‌ها می‌شود مروری کرد بر آنچه در جشنواره گذشته اما حالا که بازار شکار سیمرغ داغ است بد نیست روی همین موضوع متمرکز بمانیم و نکاتی درباره نامزدهای جشنواره، داوران و انتخاب فیلم‌ها را مکتوب کنیم.


انتخاب فیلم یا وقتی باید جنس‌مان جور باشد
حرمت امامزاده به متولی‌اش است اما ظاهرا هیأت انتخاب فیلم‌ها در جشنواره بیشتر تلاش داشتند به‌گونه‌ای عمل کنند که جنس جشنواره جور باشد و همه طیف‌ها را در جشنواره راضی نگه‌ دارند. مصداق این ادعا وجود چندین فیلم فوق‌العاده ضعیف در بخش‌های رقابتی جشنواره بود که بی‌تردید تنها به احترام نام سازندگان‌شان یا نوع دیگری از تعارف‌های صنفی، پایشان به جشنواره سی‌و‌هفتم باز شد وگرنه جشنواره بدون ایده اصلی، تیغ و ترمه، جمشیدیه، دیدن این فیلم جرم است و مردی بدون سایه چه آسیبی می‌دید؟ چه اصراری وجود داشت که 2 فیلم با تم طنز (پالتو شتری و زهرمار) که اتفاقا فیلم‌های بدی هم در گیشه نیستند در جشنواره پذیرفته می‌شوند؟ باید تعداد زیاد فیلم‌های جشنواره را مرور کنیم و بعد، از خود بپرسیم آیا بیشتر از 6-5 فیلم خوب در جشنواره حاضر بودند؟ البته که نمی‌توان جشنواره را تنها با این تعداد فیلم برگزار کرد اما دلیلی هم نیست که جشنواره‌ای با حدود 40 فیلم آغاز شود.

ناگهان خارج از مسابقه 
حتی در نشست خبری دبیر جشنواره که قبل از آغاز جشنواره برگزار شد، هیچ خبری از بخش خارج از مسابقه نبود. به گفته دبیر جشنواره، همه فیلم‌های بخش مسابقه اصلی و سایر بخش‌ها در زمان مقرر به دبیرخانه جشنواره رسیدند و قرار بود طبق برنامه قرعه‌کشی به نمایش در‌آیند. جشنواره شروع و ناگهان خبری منتشر شد مبنی بر اینکه فیلم «آنجا همان ساعت» ساخته سیروس الوند در بخش خارج از مسابقه به نمایش درخواهد‌ آمد. بخش خارج از مسابقه ناگهان ظهور ‌کرد و این سؤال ایجاد شد که آیا تصمیم دبیر جشنواره که به‌ احتمال بسیار زیاد تصمیمی در جهت حمایت از سینما، این فیلمساز و البته فیلمش بوده، برای دیگر فیلمسازان هم مصداق دارد؟ آیا نمی‌شد فیلم‌هایی را که به هر دلیل در این سال‌ها پشت در مانده‌اند در چنین بخشی لااقل برای اصحاب رسانه و هنرمندان نمایش داد؟ اصلا این امکان وجود نداشت که بعضی از فیلم‌های ضعیف بخش مسابقه جشنواره سی‌و‌هفتم را در بخش خارج از مسابقه گنجاند تا رقابت در جشنواره فجر معنایی والاتر و درخور‌تر بیابد؟
 
کاشکی قضاوتی در کار بود...

داوری سلیقه است اما گاهی داوران گویی مقهور حواشی فیلم‌ها می‌شوند. شاید امسال هم فیلم‌هایی بودند که داوران را به همین تردیدها مبتلا کردند. فیلم بیگ‌پروداکشن نرگس آبیار با آن سوژه ملتهب، قطعا در فهرست این فیلم‌ها قرار دارد و نتیجه‌اش هم چیزی جز رکوردداری در تعداد نامزدی سیمرغ برای «شبی که‌ ماه کامل شد» نیست. شبی که‌ ماه کامل شد حتما در این آشفته بازار فیلم‌های جشنواره، فیلم قابل‌قبولی برای تماشاگران بوده اما انصافا نامزدی در بخش بهترین فیلمنامه و بهترین طراحی‌ لباس چقدر شایسته این فیلم است؟ حالا بماند که فیلم در 13بخش نامزد شده و این خودش محل گفت‌وگوست. داوران جشنواره ملی فیلم فجر به این فیلم با سوژه‌ای ملی توجه ویژه داشته‌اند اما فراموش کرده‌اند که غلامرضا تختی هم یک سوژه ملی درجه یک است و فیلم هم انصافا در فهرست بهترین‌های سینمای ایران در سال‌های اخیر قرار می‌گیرد. کاش داوران لااقل برای نامزدی سیمرغ برای تختی دست‌و‌دل‌بازتر بودند.

تمام تا بعد
این متن پیش از اعلام برندگان نهایی جشنواره سی‌وهفتم فیلم فجر تنظیم شده ‌است. تحلیل برندگان و بازندگان جشنواره بماند برای روز‌های بعد...


 

این خبر را به اشتراک بگذارید