مردم سد سیل شدند
همشهری از آخرین وضعیت مناطق سیلزده خوزستان گزارش میدهد
مهناز بنیتمیم/اهواز - خبرنگار
از شهر حمیدیه تا منطقه سیلزده «ابوحمیظه» فاصله زیادی نیست. اما ماشین به ناچار کند حرکت میکند تا در چالههای مسیر کهنه و آسفالته شهری که چند سالی است شهرستان شده، گرفتار نشود. «عله اهلیله» اولین منطقه بحرانی است که آب با شدت به دیواره آن برخورد میکند و پیش میرود، اما اوضاع «ابوحمیظه» بدتر است. این را زنی میگوید که همپای مردان روستایش یک هفته سخت را سپری کرده، اما هنوز آرام ننشسته است.
سیلبندهای «ابوحمیظه»
«دایی لفته» که او را مهندس هم صدا میکنند، مسیر «عله اهلیله» را نشان میدهد و میگوید: «اینجا اولین نقطهای است که آب محکم به دیواره برخورد کرد و آن را انداخت. الان یک هفته است که اینجا مستقر شدهایم. زن، مرد، پیر و جوان.»
او با انگشت اشاره دورتر را نشان میدهد و توضیح میدهد: «آنجا هم رودخانه بود که سالها پیش خشک شد و مردم روی ساحل آن کشت و زرع کردند.»
مسیری نمناک که اهالی آن را مسیر شط مینامند، پر شده است از تلهای سفیدرنگ گونی؛ گونیهایی که در قالب کمکهای مردمی به دست اهالی «ابوحمیظه» رسیده است.
مردم در سراسر مسیر به شط زل زدهاند؛ انگار غریبهای وارد جمع آنها شده است. زنان همراه کودکان آمدهاند. صادق 8 سال دارد و کارش این است که دهانه گونی را بگیرد تا مردان روستا آن را از خاک پر کنند.
«حاج ابراهیم» با عصای خود روبه شط ایستاده است و آرام چیزی زمزمه میکند: «یا الله، یا ستار...» نزدیکش که میشوم هم صدایش را میشنوم و هم چشمان نگرانش را میبینم: «ما ایستادهایم، همه با هم هستیم، خدا هم هست.»
زنی اشاره میکند به داخل شط. درست کنارههای آن. بوریا و تنههای چوب «چندل» را سیلبند کردهاند: «این سیلبندها را خودمان ساختهایم. یک هفته است داریم خون دل میخوریم. همه کمک میکنیم تا آب بالا نیاید و مزارع غرق نشود.»
سرکشی روزانه به شط
سیلبند منطقه «ابوحمیظه» ساخته شده از گونی پر از خاک است و بوریا و چوب. و حالا کمی آنطرفتر با مشارکت خود اهالی و اجاره ماشینآلات خروارها خاک را بر هم میگذارند تا جلو پیشروی احتمالی سیلاب هم گرفته شود.
کمی آنطرفتر «حاجی عباس» مشغول سرکشی به کنارههای شط است. جوانترها از او میپرسند: «حاجی اوضاع چطوره؟»
دستی تکان میدهد و به آسمان اشاره میکند. او هم جمله حاج ابراهیم را تکرار میکند: «یا ستار»
«دایی لفته» میگوید: «حاج عباس هر روز به شط سرکشی میکند. اوضاع را میبیند و به ما راهکار میدهد.»
حالا زنی چفیه سیاه و سفیدش را به کمر میبندد. گونیها از راه میرسد و خاک هم همینطور. طولی نمیکشد گونیهای پر شده از خاک در جایی که احساس خطر میشود، قرار میگیرد.
چوب، بوریا و گونی سیلبند دستساز اهالی «ابوحمیظه» است. زن حالا از خانهاش چوب میآورد. میگوید: «یک گاو در خانه دارم. وقتی چوب برای ساختن سیلبند تمام شد چوبهای سقف طویلهام را برداشتم آوردم سیلبند ساختیم.»
درخواست پرداخت خسارت
از «ابوحمیظه» خارج میشویم. روستای «آلبوعفری» 3 کیلومتری جنوب غرب سوسنگرد واقع است. روستایی که 150 خانوار دارد و حالا بیش از 30 خانوار آن از روستا خارج شدهاند. سیلاب یک هفتهای است خانه و مزارع روستا را غرق کرده است. زنان و کودکان رفتهاند و مردها ماندهاند تا دست در دست هم جلو پیشروی آب را بگیرند، اما انگار به تنهایی شدنی نیست.
«ابراهیم سلطانی» دهیار روستای آلبوعفری است. او میگوید: «ساعت 3 و نیم نیمهشب یکشنبه سیلبند شکست و آب پیشروی کرد. آب به خانهها که رسید بعضی از اهالی خانههای خود را ترک کردند. کمبود امکانات و پیشبینی نکردن این اوضاع کار را سخت کرده است. البته بارش بارن هم مزید بر علت شد. حالا دیگر خودتان حال و روز ما را میبینید.»
ورودی روستای «آلبوعفری» جادهای به طول 9 کیلومتر است. جادهای که حالا کمکم زیر آب فرو میرود و باید فکری به حال آن کرد.
دهیار روستای آلبوعفری از امکانات ضعیف گلایه دارد. او معتقد است: اگر همان روز اول جلو آب گرفته میشد روستا با وضع کنونی روبهرو نشده بود. سلطانی ادامه میدهد: «سیلاب در روستاهای چولانه، حاجیه و آلبوعفری شمالی نفوذ کرده است و مزارع روستاهای سویدانی و مگاصیص که در 15 کیلومتری ما هستند زیر آب رفتهاند. حالا سیلبند مهار شده، اما انگار از جای دیگری در حال آسیب است. باید فکری به حال جاده ورودی روستا کرد و برای پرداخت خسارت به کشاورزان اقدام شود.»
دهیار روستا تاکید میکند که مزارع روستا دچار آسیب جدی شدهاند. انتظار داریم پرداخت خسارت درست و بهموقع انجام شود.
اگر گونیها زودتر میرسید
زنی از اهالی قصد دارد وارد روستا شود. او میخواهد به خانهاش سر بزند، اما راه بسته است و ماشینها نمیتوانند وارد روستا شوند. ماشین سنگین و تراکتور وسیله خوبی برای وارد شدن به روستاست.
زن میگوید: «کاش این گونیها زودتر میرسید. اگر این گونیها و این افرادی که حالا آمدهاند تا کمک حال ما باشند زودتر به داد ما میرسیدند نه آواره میشدیم و نه مزارع و دارایی ما به زیر آب میرفت.»
«کار سختی نیست. مدیریت لازم دارد که ما نداریم.» این را مردی از اهالی میگوید. پاچههای شلوارش را بالا میکشد. چفیه سیاه و سفیدش را به کمر میبندد و میزند به آب: «رودخانه لایروبی میخواهد. سیلبندها از قبل باید ترمیم میشد. دخترم مدیریت آب در حجم بالا کار سختی نیست، اما خب چه میشود کرد. ما مدیریت نداریم.»
به گزارش همشهری، تابستان امسال یکی از خشکترین تابستانهای سالهای اخیر بود، اما با آغاز فصل پاییز خوزستان بارشهای بیسابقهای به خود دید. براساس اعلام وزارت نیرو، بارشهای خوزستان امسال 6 برابر بارشهای سال گذشته و 5/1 برابر میانگین بلندمدت بوده است. افزایش بارشها در خوزستان و استانهای بالادست موجب شد ظرفیت سدهای خوزستان به سرعت به بالاترین حد ممکن برسد و مسئولان مجبور به باز کردن دریچه سدها و افزایش دبی رودخانههای دز و کرخه شوند. این کار زیر آب رفتن اراضی کشاورزی 35 روستا و یک شهر را در شهرستانهای شوش، شوشتر، دشت آزادگان و هویزه در پی داشت.
به فکر 2 ماه آینده باشیم
یک کارشناس مهندسی رودخانه و منابع آب به همشهری میگوید: «برای کنترل سیلاب سد ساخته میشود و در واقع کارکرد اصلی سیلبندها ایجاد تأخیر در عبور آب به سمت اراضی کشاورزی و کنترل سیلابهای خفیف است. معمولا سیلبندها استحکام لازم را دارند و فقط در یک نقطه مشخص میزان مقاومت سیلبند را پایین میآورند تا در مواقع بحران آن را بشکنند و انرژی آب از این مسیر تخلیه شود و کل سیلبند دچار شکستگی نشود.» ایاد سعیدی میافزاید: «سازمان آب و برق باید وضع خوزستان را پیشبینی میکرد و با رهاسازی بهموقع آب از سد کرخه جلو این فاجعه را میگرفت. یکی از اهداف ساخت سد کرخه کنترل و مدیریت سیلابهاست، اما شواهد نشان میدهد در سیل امسال سازمان آب و برق با تأخیر دریچه سدها را باز کرد.» وی با بیان اینکه در صورتی که بارشها ادامه پیدا میکرد، وضع روستاها و شهرهای پاییندست بیشتر تحت تأثیر سیل قرار میگرفت، ادامه میدهد: «از حالا باید به فکر ادامه بارشها و آب شدن برف در 2 ماه آینده بود.» سعیدی در بخش دیگری از سخنان خود توضیح میدهد: «خوزستان در سالهای اخیر تحت تأثیر پدیده خشکسالی بود و به همین دلیل لایروبی رودخانهها، انهار و کانالهای لایروبی به درستی انجام نشد و به همین دلیل ظرفیت رودخانهها، انهار و کانالها کاهش یافته است.»