حادثه شینآباد؛ داغی که سرد نمیشود
محمد جعفری
لابهلای رویدادهای سال91 خبری وجود دارد که دل همه ایران را به درد آورد. مدرسهای در روستای شینآباد پیرانشهر دچار آتشسوزی شد و جان 2نفر از دانشآموزان را گرفت و 27نفر دیگر از آنان را دچار سوختگی شدید کرد. این حادثه چنان ناگوار بود که خبر آن تا مدتها در صدر خبرها قرار داشت و مردم با حساسیت خاصی آن را دنبال میکردند. اما این آتشسوزی دلخراش چطور رخ داد؟
ساعت ۸صبح روز چهارشنبه، ۱۵آذر ۱۳۹۱ که صدای فریاد «آتش، آتش» سرایدار مدرسه ابتدایی انقلاب اسلامی روستای شینآباد در استان آذربایجان غربی در کوچهپسکوچههای روستا پیچید، تعدادی از روستاییان به سرعت خود را به مدرسه رساندند و متوجه شدند که بخاری یکی از کلاسها شعلهور شده و دانشآموزان و معلم کلاس در محاصره دود و آتش گرفتار شدهاند. آنها به سرعت دست بهکار شدند، اما بهدلیل اینکه بخاری کنار دَرِ کلاس بود و دَر هم آتش گرفته بود، راه خروج از کلاس بسته شده بود، برای همین تنها راهی که باقی مانده بود، کندن پنجره و خارجکردن بچهها از کلاس شعلهور بود؛ راهی که اگر دیر به ذهن سرایدار و دیگر معلمان میرسید، معلوم نبود چندنفر از دانشآموزان در شعلههای آتش جانشان را از دست میدادند.
حادثه به روایت سرایدار
خضرراه خورکش -سرایدار مدرسه- یکی از قهرمانان این ماجرا بود. او درباره آنچه اتفاق افتاد میگوید: حدود ساعت8صبح بود. چنددقیقهای از حضور معلمها سر کلاسها گذشته بود که ناگهان متوجه صدای جیغ و فریاد از کلاس چهارم شدم. مدرسه 180دانشآموز دارد و2 کلاس چهارم که هر دو کلاس در انتهای حیاط مدرسه و جدا از بقیه کلاسها ساخته شدهاند. وقتی صدا را شنیدم دواندوان به سمت کلاس رفتم. در را که باز کردم، آتش توی صورتم زد. بخاری نفتی کلاس کنار دَر بود و بهخاطر نشت نفت، آتش گرفته بود. دَرِ چوبی کلاس هم نخستین جایی بود که آتش گرفته و شعلهور شده بود. آتش به قدری بود که نه میشد وارد کلاس شد و نه دانشآموزان میتوانستند از آن خارج شوند. داخل کلاس غیراز 34دانشآموز، یک معلم هم حضور داشت. وقتی دیدم نمیشود بچهها را از دَر خارج کرد، بیرون دویدم و با فریاد، کمک خواستم. بقیه معلمها و تعدادی از مردم روستا که صدایم را شنیده بودند خودشان را به مدرسه رساندند. تنها فکری که در آن لحظه به ذهنمان رسید این بود که بچهها را از پنجره کلاس خارج کنیم. پنجره با بخاری فاصله داشت و توانستیم آن را از جا درآوریم. بعد از آن من به همراه معلمها و مردم روستا داخل کلاس پریدیم و نخستین کاری که کردیم این بود که بخاری نفتی شعلهور را برداشتیم و از پنجره به بیرون پرتاب کردیم. همانجا بود که دستم بهشدت سوخت، اما هرطوری بود موفق شدیم بخاری را از بچهها دور کنیم. بعد از آن چنددقیقه طول کشید تا بچهها را از پنجره به بیرون منتقل کردیم و همزمان نیروهای هلالاحمر و آتشنشانی هم رسیدند.
مهار آتش
زمانی که سرایدار مدرسه به همراه معلمها و مردم روستا در حال کمک به دانشآموزان بودند، تیمهای آتشنشانی و هلالا حمر که از طریق مسئولان مدرسه از ماجرا با خبر شده بودند به سرعت راهی روستا شدند. مسئول روابط عمومی آتشنشانی عملیات اطفای حریق را اینطور شرح میدهد: وقتی آتشنشانان به محل حادثه رسیدند، آتش، کلاس را فراگرفته بود. آنها بعد از چنددقیقه تلاش توانستند آتشسوزی را مهار کنند. در این حادثه علاوه بر 34دانشآموزی که داخل کلاس بودند، سرایدار مدرسه و 2معلم نیز مصدوم شده بودند. مصدومیت 5نفر از دانشآموزان کمتر بود که بهصورت سرپایی درمان شدند اما بقیه به بیمارستان منتقل شدند.
حادثه در راه
دقایقی بعد از حادثه بیش از 10آمبولانس از پیرانشهر و شهرهای اطراف عازم روستای شینآباد شدند. 29نفراز مصدومان با توجه بهشدت سوختگی راهی بیمارستان پیرانشهر شدند و از آنجا به بیمارستانهای ارومیه و شهرستان نقده منتقل شدند. اما در این میان حادثه دیگری اتفاق افتاد و یکی از آمبولانسها در مسیر نقده- ارومیه واژگون شد که خوشبختانه آسیبی به سرنشینان آن نرسید. این آمبولانس حامل یکی از دانشآموزان مصدوم بود که قرار بود به بیمارستان منتقل شود.
وداع با سیران و سارینا
بیشتر دانشآموزانی که در این حادثه دچار سوختگی شده بودند اوضاع خوبی نداشتند اما وضعیت 2نفر از آنها به نامهای سارینا رسولزاده و سیران یگانه وخیمتر از سایرین بود. پزشکان تلاش زیادی برای نجات این 2دختربچه انجام دادند اما ابتدا سیران و چند روز بعد سارینا بهدلیل مشکلات ریوی و شدت جراحتها وارده به دستگاه تنفسی، مشکلات کلیوی و ترمیم نشدن دستگاه تنفسیشان روی تخت بیمارستان جان خود را از دست دادند.
وزیر در مجلس
این حادثه دلخراش چنان بازخوردی داشت که پای وزیر وقت آموزش و پرورش را نیز به مجلس کشاند تا درباره دلایل وقوع این حادثه به نمایندگان مردم پاسخگو باشد. بسیاری، ازجمله نماینده وقت مردم سردشت در مجلس معتقد بودند اگر این اتفاق هرکجای دنیا میافتاد، وزیر آموزشوپرورش استعفا میکرد. اما وزیر وقت حاضر به استعفا نبود.
وزیر آموزشوپروش پس از حادثه دلخراش آتشسوزی مدرسه شینآباد در پیرانشهر در مجلس حضور یافت و با وجود درخواست نماینده پیرانشهر برای استعفایش، گفت: درست نیست که وزیر آموزشوپرورش تا آخر عمر برای هر اتفاقی که در این وزارتخانه میافتد عذرخواهی کند. حاجیبابایی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: مقصر در حادثه آتشسوزی این مدرسه دخترانه، معلم مدرسه بوده که به جای اینکه دانشآموزان را از کلاس خارج کند قصد داشت بخاری را جابهجا کند که بهعلت داغ بودن بخاری از دستش رها شده و مدرسه آتش گرفته است. اگر این اشتباه از سوی معلم انجام نمیشد و دانشآموزان زودتر از کلاس خارج میشدند شاهد چنین فاجعهای نبودیم و بهخاطر ایثار این معلم بود که دانشآموزان سوختند.
البته صحبتهای اهالی مجلس در رابطه با حادثه مدرسه شینآباد به گفتههای حاجی بابایی ختم نشد و پس از حاجیبابایی نوبت به رئیس مجلس رسید تا خواهان پیگیری کامل این موضوع شود و از سوی دیگر نیز نماینده پیرانشهر به وزیر آموزشوپرورش پیشنهاد استعفا دهد.
داغی که سرد نمیشود
با وجود اینکه بعد از حادثه اعلام شد دختران حادثهدیده شینآبادی تا آخر تحت درمان قرار خواهند گرفت و همه مراحل انجام جراحی زیباییشان پیگیری خواهد شد اما بسیاری از این دختران بارها اعلام کردند که وعدههای مسئولان عملی نشده است. دختران شینآباد آنروزها با وعدههایی که مسئولان وقت میدادند درد و رنج سوختگی را تحمل میکردند. سالها از آن حادثه تلخ میگذرد و آن کودکان خردسال دیروز اکنون به دختران عاقل و بالغی تبدیل شدهاند؛ دخترانی که اکنون میفهمند حیاتشان دستخوش نامهربانی عظیمی شده است؛ نامهربانی زمانه و مسئولان بیتدبیر و مسئولیتناپذیر. اینروزهای دختران شینآباد خوب نیست و مدام از ناامیدی سخن میگویند.