واقعیت یا رؤیا؟
داستان پیشنهاد برکناری شبانه کیروش و 4نکته درباره پروسه جذب سرمربی بعدی تیم ملی فوتبال ایران
اسم کلینزمن، مورینیو و زیدان از کجا آمد؟ داستان از فردای بازی با عراق شروع شد؛ دقیقا از روزی که کارلوس کیروش در گفتوگو با رسانهها وانمود کرد که وزیر ورزش دشمن تیم ملی است. گفته میشود چند ساعت بعد از آن گفتوگو، بحثی بین مدیران وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال درمیگیرد که حتی تا پیشنهاد برکناری شبانه کیروش هم پیش میرود. درنهایت اما وزارت ورزش کظم غیظ میکند و غائله میخوابد. وسط همان جر و بحثها، پیشنهادهایی درباره جانشینی شایسته برای کیروش مطرح میشود. کسانی که مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان را میشناسند، میدانند اطلاعات او بهاندازهای هست که مربیان فوتبال دنیا را بشناسد و بداند که هماکنون چهکسی بیکار است. همین میشود که چند اسم سرشناس به میان میآید: مورینیو، زیدان، کلینزمن، بلان و...
خوزه مورینیو تا همین چند هفته پیش گرانترین مربی دنیا بود. با دستمزدی نجومی که سالانه بیش از 10میلیون دلار بود. فراموش نکنیم او این دستمزد را برای زندگی در منچستر و سرمربیگری در یکی از بزرگترین باشگاههای جهان میگرفت. با توجه به این واقعیت، آیا فدراسیون فوتبال ایران میتواند پیشنهادی به مورینیو بدهد که وسوسهاش کند؟ پیشنهادی وسوسهکننده برای مردی که تا امروز حاضر نشده روی نیمکت هیچیک از تیمهای ملی در دنیا بنشیند، چون عاشق کار در باشگاه است.
یورگن کلینزمن، در کارنامه مربیگریاش، تنها یک دوره درخشان با تیم ملی آلمان دارد؛ سال2006 که توانست روی پله سوم جهان بایستد. او ساکن آمریکاست. حتی اگر بخواهد از این کشور هم بیرون برود و بین پیشنهادهای احتمالی کار در اروپا و پیشنهاد تیم ملی ایران، دومی را انتخاب کند، تازه باید به جنگ قوانین سفت و سخت ناشی از تحریمهای آمریکا علیه ایران برود.
زینالدین زیدان، آخرین تجربه مربیگریاش، قهرمانی در اروپا با رئالمادرید است؛ 2سال پشت سر هم. آیا عاقلانه است او با این کارنامه درخشان، انتخاب بعدیاش نیمکت یک تیم آسیایی باشد؟ اگر چنین تصمیمی داشت، چرا پیشنهاد باورنکردنی قطر را نپذیرفت؟ 50 میلیون دلار سالانه برای یک پروژه بلندمدت تا جامجهانی2022!
فدراسیون فوتبال ایران مشکلات مالی زیادی دارد. بودجه سالانهاش به اعتراف مهدی تاج، رئیس فدراسیون، کمتر از 50میلیارد تومان است درحالیکه همین امروز رقمی نزدیک به 100میلیارد تومان بهخود کیروش بدهکار است (این رقم براساس دستمزد توافقشده با او تا پایان جامملتها محاسبهشده که نزدیک به یک میلیون دلار است). مهمترین منبع درآمدی فدراسیون هم پاداش صعود به جام جهانی است که مشخص نیست تا امروز چقدرش نقد شده و چقدرش بابت بدهیهای فدراسیون رفته است. هرچه باشد، احتمالا تا زمان جذب مربی بعدی، پولی در خزانه نخواهد ماند.
کارلوس کیروش از فدراسیون فوتبال ایران طلبکار است. قبلا هم طلبکار بوده اما چون روی نیمکت تیم مینشست، مدارا میکرد. حالا که قرار نیست بماند، بعید است دلیلی برای مدارا وجود داشته باشد. دیروز ایسنا نوشته بود او قبل از تسویهحساب کامل، تهران را ترک نخواهد کرد. اگر فدراسیون نتواند بهموقع پول کیروش را بدهد، محتمل است که کار به شکایت بکشد؛ یک پرونده مثل دیگر پروندههای فوتبال ایران در دادگاههای بینالمللی که معمولا از آنها بازنده بیرون آمدهایم.
تامین هزینه استخدام مربی بزرگ، یک داستان است و چگونگی پرداخت دستمزد او یک داستان دیگر. این اواخر یکی از مشکلات جدی فدراسیون فوتبال ایران، مورد دوم بوده. حتی گفته میشود کار به جایی رسیده که حساب کیروش در یکی از بانکهای سوئیس، بهدلیل مبادله مالی با ایران مسدود شده. گفته میشود یکبار هم به او پیشنهاد شده که دستمزدش را که چندصدهزار دلار بوده، داخل چمدان بگذارد و از کشور خارج کند، اما او قبول نکرده.
کیروش، برانکو و شفر چون چند سال است در ایران کار میکنند، با این مشکلات آشنا هستند. فراموش نکنیم هر سه وقتی وارد فوتبال ایران شدند، تقریبا پیشنهاد بهتری نداشتند. همین شد که به همه مصایب همکاری با کشوری که تحت تحریمهای بینالمللی است، تن دادند. اما آیا مربیانی در حد مورینیو و زیدان هم برای کار در ایران این اندازه انعطاف به خرج میدهند؟