سیمای 87
آنچه شما خواستهاید
«روزگار قریب» و «روزگار غریب»
ولی خلیلی
چالش جدید «10سال پیش» این روزها بسیاری از کشورهای جهان ازجمله ایران را درنوردیده و هرروز شاهد بارگذاری تصاویر بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی از 10سال قبل و مقایسه آن با امروز هستیم؛ در این میان پیشنهاد میشود که پزشکان کشورمان هم به این چالش بپیوندند و اتفاقا بهجای مقایسه تصاویر ظاهریشان به فکر تصاویر باطنی که از آنها در جامعه وجود دارد باشند و به این فکر کنند که نگاه بخش مهمی از مردم به جامعه پزشکی چطور در حال تغییر است و مهمترین سنگ محک برای این کار سریال «روزگار قریب» است. این سریال 10سال پیش براساس زندگی دکتر محمد قریب پدر پزشکی کودکان در ایران ساخته شد و تأثیر بسیار مثبتی در نگاه جامعه به پزشکان داشت.
این روزها که بیماران شاهد افزایش هزینههای درمان و قیمت دارو هستند مهمترین اعتراض پزشکان به مصوبه اخیر کمیسیون تلفیق مجلس درباره اجبار پزشکان به استفاده از کارتخوان (که حتی دستفروشان مترو هم از آن استفاده میکنند) و پرداخت دقیق مالیاتشان است، در شرایطی که 10سال پیش (1386تا 1387) در سریال جذاب و تاریخی روزگار قریب تصویری که از زندگی محمد قریب بهعنوان یکی از بزرگترین پزشکان کشور به نمایش گذاشته شد، نشان از حس مسئولیت اجتماعی بالای جامعه پزشکی در روند تحولات تاریخی، سیاسی، اجتماعی و... داشت. سریال روزگار قریب که به کارگردانی کیانوش عیاری و با بازی مهدی و ناصر هاشمی، رضا کیانیان، مهران رجبی و... در 36قسمت 60دقیقهای ساختهشده بود بهدلیل روایت جذاب و شیرین داستانی، کمک گرفتن از روایت و تصاویر تاریخی، بازسازی تحولات سیاسی همچون ماجرای 16آذر و... با استقبال بسیار زیادی از سوی تماشاگران روبهرو شد. این سریال در کنار پرداختن به داستان زندگی پرتلاطم و البته پرتلاش دکتر محمد قریب به سیر تاریخی تحولات و رشد پزشکی در ایران از خرافهپرستی تا علم پزشکی، میپرداخت و در کنار آن روند تحول سیاسی و تأثیر جامعه پزشکی بر انقلاب و سالهای بعد از پیروزی را بهصورت کاملا حرفهای و بدون سانسور به نمایش میگذاشت تا جایی که در زمان پخش سریال نشان دادن تصاویری از مهندس بازرگان (نخستوزیر دولت موقت) که از دوستان دکتر قریب بوده است بازتابهای مثبت بسیاری داشت. همچنین در این سریال کیانوش عیاری در روایتهای خود از زندگی دکتر قریب به نشان دادن حس انساندوستانه و با نگاه مسئولیت اجتماعی او به بیمارانش تأکید بسیاری دارد؛ رفتارها و منشی که بهنظر میرسد در این روزهای پرچالش زندگی مردم و بیماران از سوی بخشی از جامعه پزشکی به فراموشی سپردهشده است؛ روزگار قریب این روزها به روزگار غریب تبدیل شده است.
دوگانه واقعیت - رؤیا
مرتضی کاردر
حکایت زن جوانی است که سودای نویسندهشدن در سر دارد و پس از موفقیت رمان نخستش مورد توجه حلقههای ادبی قرار میگیرد و برای رفتن به آن سوی آبها وسوسه میشود اما برای رفتن باید زندگی خانوادگیاش را رها کند. زن، شوهر خود را ترک و سفر پرماجرایش را با کودک خود به مقصد استانبول و بعد لندن آغاز میکند.
مخاطبان تلویزیون «مرگ تدریجی یک رؤیا» را به شکل ملودرامی جذاب و پرحادثه میدیدند و مثل بقیه سریالها به تماشای آن مینشستند اما روشنفکران و جامعه ادبی خاصه نویسندگان زن به تصویری که سریال از جامعه ادبی و جنس روابط آنها نشان میداد، واکنش نشان دادند؛ خاصه اینکه نویسنده و کارگردان سریال علیرضا محمودی و فریدون جیرانی هر دو از مطبوعاتیهای شناختهشده و بخشی از این جامعه محسوب میشدند.
یکی از معدود دفعاتی بود که تلویزیون به سراغ جامعه ادبی میرفت و چنانکه انتظار میرفت تصویری که از آنها بهدست میداد، تصویر روشنی نبود. هرچند جیرانی هنگام پخش سریال گفت که بخشهایی از متن را متناسب با سلیقه تلویزیون تغییر داده است.
مرگ تدریجی یک رویا با بازی دانیال حکیمی، سامیه لک، ستاره اسکندری و یکی از معدود نقشآفرینیهای ناصر طهماسب، دوبلور پیشکسوت، سریال جذابی بود که توانست مخاطب را بیش از 30هفته با خودش همراه کند، خاصه اینکه پایان خوشی داشت و زن سرانجام به زندگیاش بازگشت.