• سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 21 شوال 1445
  • 2024 Apr 30
شنبه 6 بهمن 1397
کد مطلب : 45961
+
-

معجزه خنده

معجزه خنده

فیلم 86

سعید مروتی

سال86 مسعوده ده‌نمکی با «اخراجی‌ها»یش از راه رسید و به مهم‌ترین فیلمساز سینمای تجاری بدل شد؛ اتفاقی که چند سال قبل هیچ‌کس نمی‌توانست تصورش را هم بکند. با همه گوشه کنایه‌ها و اعتراض‌ها چه از جانب روشنفکران و چه برخی فعالان سیاسی (گروه اول به ابتذال و گروه دوم به سخره‌گرفتن ارزش‌ها معترض بودند) مردم فیلم ده‌نمکی را دوست داشتند و با آن ارتباط برقرار می‌کردند. تحلیل دلایل توفیق اخراجی‌ها و دنباله‌هایش بیش از آنکه نیازمند ارزیابی‌های زیبایی‌شناسانه باشد به بررسی‌های جامعه‌شناسانه نیاز دارد؛ اینکه چه شد مخاطب به این فیلم‌ها اعتنا نشان داد و با علاقه‌مندی به پایشان نشست به کل به فراموشی سپرده شد. در نوروز86 که اخراجی‌ها روی پرده رفت و صف‌های طولانی برای تماشایش اطراف سینماهای نمایش‌دهنده فیلم تشکیل شد، تماشاگر چه پاسخی از فیلم ده‌نمکی گرفت که راضی و خشنود از سینما بیرون آمد. فیلم‌های دیگر سال که هیچ کدام به لحاظ اقبال تجاری به گرد اخراجی‌ها نرسیدند فاقد چه ویژگی‌هایی بودند که در فیلم ده‌نمکی به کفایت موجود بود؟

جامعه ایران در سال‌های اول ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، چه مناسباتی داشت و چگونه از دل پوپولیسم سیاسی، پوپولیس سینمایی بیرون آمد؟ اینکه فیلمساز در اولین فیلمش نشان می‌داد به قواعد سینما آشنایی ندارد برای تماشاگری که به شوخی با خطوط قرمز می‌خندید چه اهمیتی داشت؟ اخراجی‌ها با تمام اشتباهات و خام‌دستی‌های تکنیکی در زمانی مناسب و با استفاده از فرمولی مناسب ساخته شده بود. 25سال قبل از اخراجی‌ها، فیلم« برزخی‌ها» (ایرج قادری) با همین خط داستانی، توفانی در گیشه به پا کرده بود و اگر با مخالفت‌ها از پرده به پایین کشیده نشده بود، شاید به رکوردی دست‌نیافتنی در جذب تماشاگر دست می‌یافت. تفاوت برزخی‌ها و اخراجی‌ها هم به فقدان مشروعیت سازنده فیلم اول و حاشیه امنیت سازنده فیلم دوم بازمی‌گشت و هم به شرایط متفاوت جامعه ایران در دو دوره زمانی متفاوت. با همه این تفاوت‌ها و تمایز لحن 2فیلم، ایده اولیه آن‌قدر برای تماشاگر جذاب بود که بعد از ربع قرن به تماشای نسخه کمدی‌اش بنشیند.

 اخراجی‌ها با همه انتقادها و اعتراض‌ها آن‌قدر خوب فروخت که همه آنهایی که در همکاری با سازنده‌اش دچار تردید یا هراس بودند، با فراغ‌بال به استقبال فیلم‌های بعدی‌اش بروند. 

مسعود ده‌نمکی از عضو ارشد انصار حزب‌الله به کارگردانی پولساز در گیشه تبدیل شده بود و صاحب آن چهره عصبانی، حالا فیلمسازی بود که بساط کرکر خنده برای تماشاگر فراهم می‌کرد و این هم از معجزه خنده بود. وقتی مجید سوزوکی (کامبیز دیرباز)، بایرام لودر (اکبر عبدی)، بیژن (امین حیایی)، امیر (ارژنگ امیرفضلی) و مصطفی (علیرضا اوسیوند) سر از جبهه درمی‌آوردند و به پشت خاکریزها می‌رسیدند تماشاگر همه قصه‌های فرامتنی کارگردان اخراجی‌ها را فراموش می‌کرد. نمایش شروع شده بود و حالا  می‌شد به چیزهایی خندید که پیش از آن تماشایش در سینماها غیرقابل تصور بود. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید