کارآفرینی با قلک « هانا»
کریمی، کشاورز نمونه: گیر و دار اداری مانع کارآفرینی در استان است
فرحناز چراغی| کرمانشاه- خبرنگار:
در سیوسومین همایش انتخاب نمونههای ملی بخش کشاورزی کشور، استان کرمانشاه با کسب 10نمونه ملی، حائز رتبه سوم کشوری شد. یکی از این کشاورزان نمونه «حیدر کریمی» اهل جوانرود کرمانشاه است. وی توانسته در تولید عسل ارگانیک در کشور به عنوان تولیدکننده نمونه شناخته شود. همچنین کریمی چندین سال پیاپی در نمایشگاههای ارگانیک رتبه اول را از آن خود کرده است. وی 47 ساله و اهل جوانرود است، اما در شهر روانسر ساکن است و کار خود را هم از پس انداز دخترش«هانا» آغاز کرده است. در ادامه گفتوگوی خواندنی همشهری را با این کارآفرین میخوانید.
چند سال است در تولید عسل ارگانیک فعالیت میکنید؟
حدود 15 سال است که در این زمینه فعالیت دارم. خاندان ما در کار تولید عسل و زنبورداری بودند. من هم به زنبورداری علاقه ویژهای دارم که قابل توصیف نیست. من زمانی در شرکت سرنگسازی کرمانشاه مشغول کار بودم. سال 74 در شرکت سرنگسازی استخدام شدم. حدود 12 سال آنجا کار کردم. در آن سالها حقوق خوبی میگرفتم. در آن زمان که یک معلم حدود 250 تا 300 هزار تومان حقوق داشت، من از این شرکت 700 هزار تومان حقوق دریافت میکردم. بعدها به علت تعدیل نیرو با 30 نفر دیگر از این شرکت بیرون آمدیم. من همزمان با کار در شرکت کار تولید عسل را به صورت محدود انجام میدادم.
وقتی از شرکت بیرون آمدم چون علایق دیگری داشتم خیلی ناراحت نشدم. خانوادهام خیلی نگران بودند و سرزنشم میکردند، اما خودم خیلی نه. در واقع از این اتفاق خوشحال هم بودم که میتوانستم آزادانه کار کنم. البته مدتی پس از آمدن از شرکت برای امرارمعاش مجبور به کار در آژانس و کارهای دیگر بودم. از مرز لوازم خانگی و لوازم آرایش میآوردم و در کرمانشاه میفروختم.
تولید عسل ارگانیک را از چه زمانی شروع کردید؟
سال 87 که از شرکت بیرون آمدم در روستای سرود علیا تولید عسل را در کنار دیگر فعالیتها انجام میدادم. سال 88 یکی از دوستان از برگزاری یک نمایشگاه تولید محصولات ارگانیک در تهران گفت. در آن زمان نمیدانستم که محصول ارگانیک چیست. دوستم برای من توضیح داد. این فرد مرا تشویق کرد که محصول عسلم را در این نمایشگاه ببرم.
من هم خوشحال شدم. آن زمان من برای حضور در این نمایشگاه هر نوع محصولی که از منطقه خودمان بود جمعآوری کردم. مثل روغن حیوانی، سقز، شهد سقز، سماق، شیره توت، شیره بلوط در حد نمونه بردم تهران. بالاخره به پیشنهاد دوستم به تهران رفتیم مشکلی برای دادن غرفه به دوستم که شرکت داشت، پیش آمد و به او غرفه ندادند. در این سفر 40 کندو را که در تنه درخت قرار داشتند همراه خود برده بودم.
رفتم پیش دبیر جشنواره و برایش توضیح دادم که از کرمانشاه آمده و محصول باارزشی آوردهام. غروب شده بود و همه غرفههایشان را تکمیل میکردند و ما هنوز غرفه هم نداشتیم. با عجله به دبیر جشنواره عسل را که در تنه درخت قرار داشت، نشان دادم. تا عسل را به آن شکل و شیوه دید، خیلی ذوق کرد. شروع کرد به عکس گرفتن از تنهها و دعوت مسئولان مختلف برای دیدن کندوهای عسل در تنه درخت. خود ایشان برای من یک تبلیغ بزرگ بود. یک غرفه به من در ورودی نمایشگاه ارگانیک داد.
40 کندوی عسلی که به همراه برده بودم ظرف 2 روز به فروش رفت، مردم خیلی خوب استقبال کردند. در این نمایشگاه محصول من برتر شد و نفر اول شدم. 4 سال پیاپی بر همین منوال گذشت و من هر بار در جشنواره شرکت میکردم لوح تقدیر میگرفتم و اول میشدم. این باعث انگیزه من شد و بهصورت تخصصی شروع به کار کردم و به همین شیوه ادامه دادم.
از نحوه تولید عسل به شیوه ارگانیک بگویید.
ما کندو را کول میکنیم و با قاطر به کوه میبریم. یک منطقه بکر روی کوهستان شاهو هست و بهسختی کندوها را بالا میبرم. زنبور را در کوه قرار میدهم. جایی که از دسترس انسان و حیوانات وحشی در امان است. هر سال هم این کار را میکنم. از اول بهار این کندوها را به منطقه شاهو میبرم و تا 6 ماه آنجا میماند. تنها 20 روز مردم در این منطقه تردد دارند و آن هم برای آوردن برف میروند. آنقدر بکر است که کسی آنجا نمیرود. آخرهای پاییز سراغ کندوها میروم برای جمعآوری عسل. سهم کندوها را میگذارم و بقیه را برداشت میکنم.
میزان تولید عسل کندوها چقدر است؟
کندویی هست که 10 کیلو عسل میدهد و کندوی دیگر 5 کیلو. برخی کندوها هم کمتر. گاه کندویی تنها سهم خود را تولید میکند که به آن دست نمیزنیم.
چند فرزند دارید؟
3 فرزند دختر به نامهای سنا، هانا و تینا که خیلی در کارها به من کمک میکنند. امسال بستهبندی شیشههای عسل را دخترها برای نمایشگاه تهران انجام دادند که با استقبال خوبی از سوی بازدیدکنندگان روبهرو شد. حتی خیلیها به خاطر بستهبندی زیبا، عسل ما را خریداری میکنند. دخترهایم همه رشته تجربی و درسخوان هستند.
کار سختی برای تولید عسل ارگانیک دارید؟ خانواده همراهی میکنند؟
کار زنبورداری سخت، اما لذتبخش است. بسیار به کارم علاقه دارم. بارها خانواده به خاطر کار شبانهروزی به من اعتراض کردهاند، اما من زنبورها را دوست دارم و نمیتوانم کنار بگذارم. همه سرمایهگذاری ما از اول زندگی تا امروز در زنبور است. مردم طلا و دلار میخرند و ما زنبور میخریم (با خنده).
دوست دارید دخترها کارتان را ادامه دهند؟
خیر، چون کار سختی است و برای دختران مناسب نیست. هرچند بچهها و خانواده من به نحوی درگیر کارند. دوست دارم بچهها درس بخوانند و در آینده مستقل زندگی کنند.
چرا تولید محصول ارگانیک را انتخاب کردید؟
چون تولید محصولات ارگانیک به سلامت جامعه و محیطزیست کمک میکند و امنیت غذای کم شده بنده بیشتر به سمت تولید ارگانیک فعالیت دارم.
شروع کار با 3 کندو
اکنون بیش از 200کندو داریم . من در 23 سالگی ازدواج کردم. اوایل زندگیام بود و بهاصطلاح نومال بودیم. در آن زمان کندو حدود 12 هزار تومان بود. برای یکی از دخترهایم قلک گذاشته بودیم. به پیشنهاد مادرشان قلک «هانا» دختر دومم را شکستیم که 40 هزار تومان در آن بود. 3 کندو با پول هانا خریداری کردیم. در واقع بنیان کندوهای ما با پول هانا گذاشته شد.
درباره تولید شیره توت
حیدر کریمی ،کار آفرین کرمانشاهی درباره تولید شیره توت می گوید: تولید شیره توت هم داستان دارد. یک فردی که دچار خونریزی معده بود از شیره توت من استفاده کرد و خوب شد. این فرد باعث خیر شد و از طریق جهاد کشاورزی پیگیر بنده شد. خلاصه شمارهام را گرفت و مرا با یک عطاری در تهران ارتباط داد و برای این عطاری شیره توت فرستادم. من به صورت سنتی خودم شیره توت تهیه میکردم و به جاهای مختلف از جمله تهران میفرستادم.
شیره توت نیز به علت خواص خوب دارویی و درمانی با استقبال خوبی مواجه شد و کارم کمکم گرفت. تا اینکه باز در یکی از نمایشگاههای تهران با فردی آشنا شدم که کارخانه تولید شهد خرما داشت. با این فرد برای تولید شیره توت صحبت کردم. گفتم ایدهای دارم و میخواهم به شیوه شما شیره توت را بگیرم. خلاصه متقاعدش کردم. نمونه شیره توت را برایش فرستادم که ببیند میشود یا نه؟ حدود 6 کیلو شیره توت فرستادم. بعد از آزمایش گفتند میشود و یک بار بفرستید. در آن زمان هزینه یک بار خیلی زیاد بود نزدیک 20 میلیون تومان بود. با پسرعمویم ارسلان شروع به خریداری توت کردیم. یک بار توت خریدم که نزدیک 5 تن بود. بار را به شهرکرد فرستادم. خودمان هم همراه شدیم. از نزدیک که کارخانه و دستگاهها را دیدیم، دیدم که این دستگاهها بهواقع برای تولید توت درست شده است.
بعد به فکر بازار افتادیم، اما در آن زمان نمیشد این همه شیره توت را بدون مجوز به بازار داد. چون برای اولین بار این کار در کشور انجام گرفته بود. وی می افزاید: در آن زمان یک مقدارش را فروختیم و مقداری از آن هم ماند. بالاخره در آن زمان مردم این محصول را نمیشناختند و در آن زمان مقداری ضرر کردیم. برای معرفی شیره توت خیلی زحمت کشیدیم تا به مردم کشور معرفی شود. از طریق همان کارخانه به دنبال گرفتن مجوز آن رفتیم چون نخستین محصول توت بود بهسختی مجوز گرفتیم. بعد از گرفتن مجوز بازار ما گرفت به نحوی که با شرکتهای مختلف قرارداد بستیم. بازاریابی کردیم و بازار را گرفتیم. در حال حاضر از همهجا سفارش داریم. کریمی ادامه می دهد: این توت ها را از قوری قلعه تا نزدیک پاوه با روستاها قرارداد دارم. باغهایشان تحت نظارت شرکتی است که گواهی ارگانیک میدهد.
این کارآفرین ادامه میدهد: در حال حاضر به دنبال این طرح هستیم که کارخانه تولید شیره توت را در استان خودمان بزنیم. کماکان با کارخانه در حال کار هستیم. اما در گیر و دارهای اداری قرار گرفتیم. پرونده ما را فرستادند به بانک. سند منازل روستایی را قبول ندارند. 80میلیون تومان وام میخواهیم. هرچند خیلی اعتقادی به گرفتن وام ندارم اما برای توسعه کارم نیازمند سرمایه هستم. برای کمک به کارآفرین باید گیر و دارها را کم کنند.