محمد شهرابی-ملبورن روزنامهنگار
صحبت کردن درباره کارلوس کیروش بهویژه در شرایط فعلی خیلی سخت است چون قطعا موافقان و مخالفان او موضع میگیرند و طرف مقابل را به طرفداری یا مخالفت با تیم ملی و مربیاش متهم میکنند. حرفنزدن هم اما نوعی عذاب وجدان به همراه دارد که یا باید به جان خرید یا روبهرویش ایستاد.
با هیچ متر و معیاری نمیتوان کیروش را مربی ناموفقی در فوتبال ایران دانست. او چه داخل زمین و چه خارج از زمین، تأثیر زیادی در فوتبال ایران داشته است. شاید اگر هر مربی دیگری جای او بود، با هرگونه شرایطی میساخت و تلاش میکرد که موقعیت خودش را حفظ کند اما کیروش در این 8 سالی که مربی تیم ملی بوده، استانداردهای تیم ملی را چه از نظر فنی و چه از نظر امکانات و پشتیبانی ارتقا داده و خیلی از ضعفهای مدیریتی را پوشش داده است. آنقدر هم زرنگ بوده که توانسته برای خودش قرارداد خوبی ببندد و تبدیل به یکی از گرانترین مربیان ملی دنیا شود؛ هرچند به اندازه پولی که گرفته برای فوتبال ما آورده نیز داشته است. به هر حال هر بار صعود به جام جهانی و موفقیت در بازیهای مهم رسمی، پاداشها و درآمدهای مختلفی از سوی فیفا و ایافسی نصیب فدراسیون فوتبال کرده که اگر این موفقیتها نبود چنین درآمدی نیز حاصل نمیشد. از طرفی تیم ملی در 8 سال اخیر نتایج خوبی گرفته که رضایت عمومی را در پی داشته است. هماکنون شکست دادن تیم ایران در آسیا کار بسیار مشکلی است و هواداران تیم ملی هم پیش از هر بازی آن استرس کمی دارند. رنکینگ فیفا نیز نشان میدهد که ما در نتیجهگیری خوب بوده و روند رو به رشدی داشتهایم؛ ضمن اینکه بازیکنان زیادی در چند سال اخیر برای تیم ملی بازی کردهاند و هر کدامشان که در ترکیب قرار گرفتهاند دست کمی از دیگری نداشتهاند که این باعث شده تیم ملی بیش از 25 بازیکن آماده و همسطح داشته باشد.
در کنار تمام موفقیتها و تأثیرات مثبت کیروش، باید به این موضوع هم اشاره کرد که تیم ایران هیچگاه با تیمهای استرالیا، ژاپن و عربستان بازی نکرده و عملکردش در جام ملتهای قبلی هم تفاوتی با تیمهای ملی قبلی نداشته است. حضور پیاپی در 2 جام جهانی، برای ایران موفقیت بزرگی بهحساب میآید اما به همان میزان صعود نکردن به نیمهنهایی و فینال جام ملتها هم میتواند یک ناکامی باشد.
بهانه نوشتن این یادداشت، مصاحبه اخیر کیروش است که به مسئولان ورزش کشور تاخته و مثل همیشه گوشه چشمی هم به برانکو داشته است. هدف هم دفاع از مدیر یا مربی یا فرد خاصی نیست بلکه نقد خود کیروش است که گاهی رفتار و گفتارش از چارچوب حرفهایگری خارج میشود و شعور و فهم دیگران را به سخره میگیرد. به همین دلیل هم از ویژگیهای مثبت او شروع کردم تا جانب انصاف رعایت شده باشد.
انداختن توپ به زمین دیگران، برای کیروش تبدیل به تاکتیکی دائمی شده است. او با این روش بهدنبال یک بازی دوسر برد برای خودش است. همیشه در هر تورنمنتی این کار را میکند که هم امتیازات لازم را بگیرد و هم درصورت ناکامی، دیگران را مقصر جلوه بدهد و افکار عمومی را متوجه سمت دیگری کند. اگر هم نتیجه گرفت و موفق بود، میتواند در قامت یک قهرمان، به مردم بگوید که در شرایط سخت هم توانسته کارش را به خوبی انجام دهد. این اما با اصول اخلاقی و حرفهای سازگار نیست و با روح ورزش منافات دارد. او باید در هر شرایطی مسئولیت موفقیت و ناکامی تیمش را بهعهده بگیرد و اگر مشکلاتی وجود دارد (که قطعا وجود دارد) از راه درست و در شرایط مناسب و حرفهای آنها را مطرح کند.
دیگر برای همگان مشخص و واضح است که مشکل اصلی کیروش با برانکو است. از هر فرصتی استفاده میکند که به برانکو بتازد و او را مسئول اصلی خصومتها و انتقادات از تیم ملی و کاستیهای موجود معرفی کند. البته برانکو هم کم از خجالت کیروش درنیامده ولی انصافا غولی که سرمربی تیم ملی از سرمربی پرسپولیس ساخته، به هیچ وجه واقعی نیست. کسی نمیتواند انکار کند که برانکو از نشستن روی نیمکت تیم ملی بدش نمیآید ولی فعلا سرمربی یک تیم بزرگ است و در حق تیم ملی کارشکنی نکرده است. از نظر حمایتهای دولتی هم به هیچ عنوان نمیتوان حمایتهایی که از تیم ملی در زمان کیروش شده را با زمانهای دیگر و مربیان دیگر مقایسه کرد. اگر او به یک پرواز فرستکلاس پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان اشاره میکند، میتوان به چندین پرواز اختصاصی تیم ملی هم اشاره کرد که اگر نگوییم بیسابقه، ولی در فوتبال ایران کمسابقه بوده است.
کیروش در حالی به شرایط بد اقتصادی ایران و حمایت از پرسولیس اشاره کرده که همین چند روز قبل، خبر پاداش حدود 500 هزار یورویی به بازیکنان تیم ملی در رسانهها منتشر شد. اشاره به این مسائل همانند مصاحبهای که او بلافاصله بعد از بازیهای تیم ملی در جام جهانی علیه برانکو انجام داد، غیراخلاقی است. بسیاری از ورزشکاران ایران در رشتههای مختلف برای گذران زندگیشان هم مشکل دارند ولی بازیکنان تیم ملی فوتبال برای پیروزی مقابل تیمهایی مثل یمن و ویتنام پاداش اینچنینی میگیرند، آن وقت مربیشان همچنان از شرایط مالی اعضای تیمش گلایه دارد.
تمام این مشکلات و معضلات ناشی از ضعف مدیریتی در فوتبال ایران است. بیتردید اگر وضعیت مدیریتی در ایران بهتر از این بود، بروز چنین مشکلاتی هم به حداقل میرسید ولی افسوس که چنین نیست و هر کسی مجبور است برای گرفتن حقش و تأمین منافعش از چنین روشهایی استفاده کند. کیروش هم در این راه به قواعد فوتبال ایران تن داده ولی چه خوب چه بد، از دایره اخلاق خارج شده و مسیر بدی را در پیش گرفته است. اگر انجام چنین کارهایی از سوی مربیان ایرانی پذیرفته نیست، نباید برای کیروش هم توجیه تراشید و گناه را به گردن دیگران انداخت.
شاید اگر از 10 کارشناس فنی صادق و بیغرض، درباره آینده تیم ملی بعد از کیروش سؤال کنیم، 8 نفر آنها بگویند که وضعیت بدتر میشود. بهاحتمال خیلی زیاد همینطور هم خواهد شد اما باید با این حقیقت کنار آمد که کیروش نمیتواند تا ابد مربی تیم ملی باشد. این اتفاق برای هیچ مربی دیگری هم نیفتاده است و تازه حضور 8 ساله روی نیمکت یک تیم ملی برای خودش رکوردی محسوب میشود. امیدواریم کیروش همچنان در تیم ملی بماند اما دیر یا زود او میرود و اگر هم تا به حال نرفته، احتمالا به این دلیل بوده که پیشنهادی به پرباری قرارداد فعلی نداشته است. ولی ایکاش حداقل در این مقطع از جام ملتها اخلاق و اصول حرفهای را رعایت میکرد تا یادگاری بهتری از خودش به جای میگذاشت. معروف است که کیروش معمولا از تیمهایی که سرمربی آنها بوده، دوستانه جدا نشده است، ایکاش اینبار تصمیم متفاوتی میگرفت و پایان بهتری برای داستان 8 سال حضور در تیم ملی ایران مینوشت.
یکشنبه 30 دی 1397
کد مطلب :
45202
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/kLMX
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved