پاچهخواران در تهران
پاورچین نقطه عطف کارنامه مهران مدیری بهعنوان یک کارگردان و بازیگر کمدی است. علی اصغر پورمحمدی- مدیر وقت شبکه تهران- قصد داشت که شبکه پایتخت را از میان 5شبکه سیما به پربینندهترین شبکه تبدیل کند. برادران آقاگلیان را که دفتر تبلیغاتی توانمندی داشتند فراخواند تا یک سریال با مهران مدیری کار کنند. گروه نویسندگان به سرپرستی پیمان قاسمخانی تشکیل شد و همه در یک خانه باغ بزرگ در خیابان فرشته جمع شدند تا یک سریال خانوادگی کمدی خلق کنند. ایده اولیه،زندگی یک داماد سرخانه، با بازی مدیری با همسر شاعرش سحر زکریا بود. همهچیز در قسمتهای اولیه کمجان و نپخته بود. تلاش قاسمخانی برای سرو سامان دادن به ایدهها برای رسیدن به یک کمدی روشنفکرانه فارسی چندان قابلتوجه نبود. علاقه قلبی قاسمخانی برای خلق یک فرندز هم در این میان او را برای رسیدن به ایدههای تازه یاری نمیکرد. تا اینکه یکباره همهچیز عوض شد. کشف برره همه را نجات داد؛ روستایی خیالی با مردمی فرصتطلب و چاپلوس که کاریکاتوری تمامعیار از ویژگیهای آدمهای جاهطلب اما کمهوش را میساختند. حضور جواد رضویان و سیامک انصاری و گسترش داستانها با موقعیتهای تازه، مردم را شیفته این شخصیتهای بامزه کرد. اصطلاحات سریال بهشدت در میان مردم گل کرد؛ از پاچهخواری و نوچوفسکو گرفته تا هفلشتکوه و یاسمنگولا. مردم در کوچه و خیابان به لهجه بررهای با هم حرف میزدند و برنامه همه شبکهها تحتتأثیر اقبال عمومی این سریال تغییرکرد. سریال با مساعدت پورمحمدی که خودش هم به نویسندگان داستان پیشنهاد میکرد (داستان قسمت مرگ عمهکتی پیشنهاد مدیر شبکه بود) بیش از 120 قسمت پخش شد. مدیری، رضویان، انصاری، زکریا و دهقان در اوج محبوبیت قرار گرفتند و پیمان قاسمخانی بهعنوان مغز متفکر این گروه مُهر خود را پای همه این موفقیت بزرگ تلویزیون گذاشت. پاورچین زمینه را برای ساخت سریالی شبیه با نام نقطهچین در شبکه 3 فراهم کرد که البته موفقیت پاورچین را تکرار نکرد. «شبهای برره» 3سال بعد قرار بود بازگشتی به شخصیتهای این داستان باشد؛ سریالی که با همه موفقیتش باز هم موفقیت غولآسای پاورچین را نداشت.