• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 26 دی 1397
کد مطلب : 44918
+
-

آغازی بر یک پایان

سال80 بحران بی‌آبی در ایران به شکل ملموس خود را نشان داد

آغازی بر یک پایان

شبنم سیدمجیدی

ایران از اول، بی‌آب نبود؛ البته در زمان‌هایی درگیر خشکسالی و قحطی می‌شد اما وضعیت هرگز به این بغرنجی نبود. زنگ‌ خطر بی‌آبی تازه از سال78 به صدا درآمد. مرور روزنامه‌های آن سال‌ها نشان می‌دهد که تا قبل از آن، کشور کمتر درگیر این بحران بود یا حداقل هنوز موضوع بی‌آبی جدی گرفته نمی‌شد. سفره‌های زیرزمینی هنوز آن‌قدر پرآب بودند که کسی فکرش را هم نمی‌کرد خیلی زود قرار است سدها، خالی و آب، جیره‌بندی و بحث‌ها درباره جدی‌گرفتن صرفه‌جویی و استفاده بهینه از منابع آب آغاز شود. زنگ خطر در سال78 به صدا درآمد و در سال80 ایران، بحران بی‌آبی را به شکل ملموس‌تری تجربه کرد. 80، سالی بود که جیره‌بندی آب‌‌ها آغاز شد؛ سالی که غلامرضا منوچهری، معاون وزیر نیروی آن زمان گفت: «برداشت از آب‌های زیرزمینی اگر برای تولید طلا هم باشد دیگر مقرون به صرفه نیست، چه رسد به تولید هندوانه و خربزه و گندم!». سال80 آغازی بود بر یک پایان.

از اردیبهشت‌ماه سال80 هشدارها برای گذر از بحران کم‌آبی تابستان آغاز شده بود. از مردم خواسته می‌شد تا فقط 15درصد در مصارف خود صرفه‌جویی کنند تا بحران بگذرد. می‌گفتند انتخاب کنید: صرفه‌جویی یا قطع آب! آخر سر مردم 15درصد را جدی نگرفتند و جیره‌بندی در تیرماه آغاز شد. در همین تهران هم آب جیره‌بندی می‌شد. برنامه قطع آب روز بعد در مناطق مختلف تهران هر روز در روزنامه چاپ می‌شد. از آن طرف انشعاب آب مشترکان پرمصرف هم قطع شد.

میزان بارندگی‌های بهار 80 و زمستان قبل از آن، بسیار ناچیز بود. چند استان کشور سومین سال خشکسالی را طی می‌کردند و تداوم این پدیده بحران کمبود آب را تشدید کرده بود. استان‌های فارس، سیستان و بلوچستان، خراسان، اصفهان، قم، تهران، کرمان، چهارمحال و بختیاری و بوشهر استان‌‌هایی بودند که با قطعی آب مواجه شدند. زاهدان را با تانکر آبرسانی می‌کردند. در اصفهان می‌گفتند اگر فقط 15درصد صرفه‌جویی کنید از بحران می‌گذرید. در قم قرار شد آب را با قطار به مردم برسانند. در شیراز خشکسالی باعث شده بود که کشت محصولات برای نخستین بار کاهش یابد. لامرد را درنظر بگیرید. آن سال لامرد 90درصد محصولات کشاورزی خود را از دست داد. فرماندار لامرد هشدار داد که توجه‌نکردن به کشاورزانی که از بازپرداخت وام‌هایشان درمانده‌اند، می‌تواند به مهاجرت آنها دامن بزند. حالا امروز را نگاه کنید. پیش‌بینی‌های فرماندار لامرد درست از آب درآمد. در لامرد و بقیه شهرستان‌های فارس آن‌قدر کشاورزان کوچ و زمین‌‌های خود را رها کرد‌ه‌اند که حالا زمین‌های آنها تبدیل به بحران دیگری شده است؛ بحران فرسایش خاک و ریزگرد و... . در کرمان خشکسالی 4هزار میلیارد ریال ضرر زده بود. آن‌قدر آب نبود که آبرسانی با تانکر به صدها روستا و شهر انجام می‌شد.

از آن زمان 17سال می‌گذرد. خیلی از روستاهای ایران، حالا دیگر خالی از سکنه هستند و زمین‌های کشاورزی رها شده‌اند و آخرین امیدهای حیات نیز از دست رفته است. اما بعضی از روستاییان هنوز هم به زادگاهشان پایبند مانده‌اند، با درد نداری و بی‌پولی ساخته، چشم به آسمان دوخته‌اند تا شاید دلش به رحم بیاید و بارانی ببارد. اما سال به سال که می‌گذرد، دریغ از پارسال. همچنان به آنها با تانکر آبرسانی می‌شود. همچنان از ممنوعیت کشت خربزه و گندم و هندوانه حرف زده می‌شود و همچنان بحران بی‌آبی دست از سر ایران برنمی‌دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید