محمدتقی حاجیموسی
صیانت از پول ملی- 8آبان 78، شورای پول و اعتبار تصویب کرد که سقف مجاز ورود و خروج ریال از کشور بیشتر شود و به 500 هزار ریال برسد! تا آن موقع مسافران میتوانستند حداکثر 200هزار ریال با خودشان حمل کنند و این قانون احتمالا برای این بود که از پول ملی صیانت کنند منتها همان موقع هم کسی ریال با خودش نمیبرد خارج، چون هیچ آدم خارجیای آن را قبول نمیکرد. نهایتا مردم عراق قبول میکردند که حالا آنها هم دیگر قبول نمیکنند. البته شما فکر نکنید که 500هزار ریال یعنی 50هزار تومان آن موقع پول کمی بوده، همان زمان متوسط حقوق کارمندان دولت حدود 100 هزار تومان و حداقل دستمزد ماهانه حدود 36هزار تومان بود؛ یعنی پول یک پیتزا دو نفره خیلی معمولی.
اسکناس بیار، سکه ببر- پول خرد از آن مواردی است که در کشور ما خیلی جدی گرفته نمیشود. به همین دلیل در سال 78، مردم شاکی بودند که چرا بانکها به ما پول خرد نمیدهند و ما سکه میخواهیم و کارمان گیر 10تومانی و 25تومانی است. بانک مرکزی هم بخشنامه کرد که بانکهای ملی، صادرات، ملت، سپه و تجارت باید هر اندازه مردم خواستند به آنها پول خرد بدهند و با این تدبیر هوشمندانه از پرداخت چسب زخم و آدامس خروسنشان توسط بانکها به جای پول خرد جلوگیری به عمل آمد.
ما که حال میکنیم - بیاعصابی جامعه مربوط به الان نیست و سال 78 هم ملت ناراحت و کج خلق بودهاند؛ نمونهاش بندهخدایی که از بلندبودن صدای بلندگوی مدرسه دخترانه کنار خانهشان شاکی بوده و در ستون پیام خوانندگان روزنامه اطلاعات درخواست داشته تا مسئولان کاری کنند. حالا سؤال ما این است مسئولان چه کار کنند؟ اکبری و اصغری و ارسنجانی و چمبرکی را که رفتهاند گوشه حیاط لیلی بازی میکنند صدا نزنند؟ برای صدا کردن از پرتاب سنگ استفاده کنند؟ بچه خودتان هم توی مدرسه بود همین را میگفتید؟ اصلا چرا پنجره خانهتان دوجداره نبوده؟ هم صدا کمتر میشد، هم انرژی کشور را تلف نمیکردید. بعد شما که اعصاب ندارید چرا دکتر نمیروید؟ چرا قرص نمیخورید؟ چرا خانهتان را عوض نمیکنید؟ والا! مشکل خودتان را گردن بلندگوی مدرسه نیندازید.
کسی پاسخگو نیست! - قبلا گفتیم که اوایل دهه 70 همه تبلیغ میکردند که نوشابه بخورید و بخرید و حال کنید. اواخر دهه 70 اما همانها گفتند نوشابه بد است و نخورید و دوغ بخورید که هزار و یک مرض را از بین میبرد. منتها همین دوغ را هم به قیمت بالا فروختند تا داد ملت دربیاید و بگویند چرا یک دوغ 300سیسی که 2لیوان هم نمیشود باید 150تومان باشد و هیچکس پاسخگو نباشد؟
حبس پایان کبوتر نیست - پرورش کبوتر و آموزش آن از دیرباز بین برخیها رواج داشته و طوری کبوتران را جلد میکردهاند که اگر 1000کیلومتر آن طرفتر هم ولشان میکردید باز برمیگشتند خانه خودشان. این پرندگان اما در ورای ظاهر مهربانشان، جنایاتی هم مرتکب شدهاند و آن مربوط است به برخورد با هواپیماها که منجر به کشتهشدن آدمها شده است. لذا سال 78 قانونی وضع شد که پرورش و نگهداری کبوتر در شعاع 40کیلومتری فرودگاهها ممنوع است و با متخلفین برخورد میشود و زندان میروند. قانونگذاران گرامی اما حواسشان نبود که 100متر آن طرفتر از باند فرودگاه مهرآباد، خانه و محله مسکونی است و هر پشتبام، محل زندگی یک گله کبوتر است و کبوتربازان عزیز اهل مطالعه قوانین نیستند. لذا این قانون هم به جای خاصی نرسید و به جمع قوانین دورهمی اضافه شد.
باز هم پای دهه شصتیها وسط است - شهابالدین صدر که زمانی رئیس سازمان نظام پزشکی بود سال 78 اعلام کرد که متأسفانه 14هزار ماما در کشور بیکار هستند و باید فکری کرد. این «باید فکری کرد» اما معلوم نبود اشاره به چه چیزی دارد . بچهها که داشتند به دنیا میآمدند. لذا بهنظر ما این مشکل هم زیر سر دهه شصتیها بود چون قبلا ولادت زیاد بود، ماماها زیاد شدند اما بعد از پایان دهه 60 و بازگشت آرامش به خانوادهها، ماماها بیکار شدند که میتوانند حقشان را از دهه شصتیها بگیرند که تا آخر عمرشان معضل کشور هستند.
سرت بهکار خودت باشه! - آقایی به روزنامه اطلاعات پیام داده که «واقعا مسئولان نمیدانند متوقفکردن خودروهای دودزا باعث کاهش آلودگی میشود؟». وی در ادامه گفته که این ابتداییترین راه برای مبارزه با آلودگی محیطزیست است و یکجورهایی مسئولان را به سخره گرفته است. این نشان میدهد که در سال 78 چقدر فضا گل و بلبل بوده که میشده در روزنامه این چنین همه را شست و پهن کرد روی بند رخت و اصلا همین آقا باید خودش از این کار شرمنده میشد و دیگر دنبال جواب سؤالش نمیرفت و به این فکر میکرد که سهم او در آلودگی هوای تهران چقدر است نه سهم مسئولان!
دو شنبه 24 دی 1397
کد مطلب :
44522
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/LwMj
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved