دستمزدهای نجومی برای نمایشهای فقیر
همشهری بحران صنفی نابرابری دریافتهای بازیگران تئاتر را تحلیل میکند
فهیمه پناهآذر/روزنامهنگار
دستــمــزدهـای چندصد میلیونی و حتی میلیاردی، سینما وارد تئاتر شده است. تئاتری که تا 7سال پیش چتر حمایتی دولت را داشت و با وجود همه کاستیها درگیر حاشیههای دستمزد نبود. اما حالا در تئاتر هم جملههایی میشنویم که یک بازیگر سینما در تئاتر دستمزدش کمتر از 100میلیون نیست، یا سرمایهگذاری اصرار دارد که یک بازیگر سینما با هر دستمزد پیشنهادی در نمایش حضور داشته باشد. داستان از جایی تلخ میشود که برخی بازیگران تئاتر که شغلشان بازی در تئاتر است، یا دستمزد بسیار اندکی دریافت میکنند یا برای دریافت دستمزد خود باید ماهها بدوند. در همین ماهها نمایشی در یکی از سالنها روی صحنه میرود که هزینه آن 300میلیون تومان است که از این رقم 200میلیون به 2بازیگر اصلی داده شده و در نهایت 100میلیون تومان میان عوامل و بازیگران تقسیم میشود.
تعریف آشفته از تئاتر خصوصی
بسیاری از بازیگران تئاتر معتقدند که با ورود بخش خصوصی دیگر متر و معیاری برای پرداخت دستمزدها وجود ندارد و این تنها مختص بازیگران تئاتر نیست و گریبان دیگر عوامل تئاتر را هم گرفته است. در این میان تنها خلأ موجود نبود یک قانون است؛ قانونی که شهرام کرمی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی بارها و بارها به آن اعتراف کرده و خانه تئاتر بهعنوان یک صنف که به عقیده وحید آقاپور، بازیگر تئاتر نتوانسته تاکنون کاری انجام دهد. وی به همشهری میگوید:« بهنظر من اگر نهادی بخواهد که درباره گروهبندی دستمزد بازیگران تصمیم و قانونی وضع کرده و تصویب کند، یک نهاد صنفی است که هماکنون این صنف وجود ندارد، اگر با تسامح بگوییم صنف خانه تئاتر است، باید خانه تئاتر مرکزی بتواند این هنر را بهعنوان شغل در وزارت کار معرفی کند. به همین دلیل این سوال پیش میآید که خانه تئاتر فارغ از بحث صنف بودن یا نبودن چرا نمیتواند تصمیم بگیرد؟» این بازیگر در پاسخ به سؤالش تأکید میکند:«چون تئاتر از شکل دولتی خودش که تولیدات دست مرکز هنرهای نمایشی بوده، خارج شده و بخش خصوصی وارد شده و سهمش از تولیدات خیلی بیشتر است.» بازیگر نمایش «مقام استادی» معتقد است که وقتی تئاتر خصوصی ورود پیدا میکند گیشه، عرضه و تقاضا معیار است و تئاتر خصوصی الزامی ندارد که حرف خانه تئاتر را گوش دهد. به عقیده آقاپور، عامل آشفتگی دستمزدها وجود تئاتر خصوصی است. وی اضافه میکند:«زمانی که تئاتر خصوصی شکل گرفت همه نگاهها به آن خوب بود چرا که به صندلیهای تئاتر اضافه و تولیدات تئاتر زیاد شد که البته کماکان این موارد وجه مثبت بخش خصوصی است اما نکته مهم آشفتگی بازاری بود که ایجاد شد. هر کسی به صرف داشتن سرمایه وارد حوزه تولید شد تا جایگاهی برای خودش بهدست بیاورد و ما نیز از ابتدا این آشفتگی را جدی نمیگرفتیم اما درحال حاضر خودم بهعنوان یک فرد تئاتری ترجیح میدهم که تئاتر دولتی باشد چون از نظر کیفیت نمایش، دستمزد و آسودگی خیال و محاسبات تکلیف مشخص است.»
دستمزدهایی که هرگز پرداخت نمیشود
آقاپور با بیان این مطلب که در شرایط فعلی هر بازیگری میتواند هر اندازه میخواهد دستمزد بگیرد، توضیح میدهد:«خودم نمایشهایی بازی کردم که دریافتیام یک پنجم دستمزد توافق شده بوده، گاهی رفاقتی کار کردهام و ترجیحم این بوده که نمایش به ثمر برسد و گاهی نیز دستمزد کامل گرفتم که در فروش موفق بوده و نمایش توانسته بار هزینههای خود را به دوش بکشد البته تعداد این نمایشها زیاد نبوده است.» آقاپور به ورود
«بازیگران چهره» به تئاتر اشاره میکند و اینکه هیچ مشکلی وجود ندارد اما باید این مورد درنظر گرفته شود که اگر بازیگر چهره در تئاتر تازهکار است باید براساس آن دستمزد دریافت کند و این به عدالت نزدیکتر است.»
وی به نقش مرکز هنرهای نمایشی نیز اشاره میکند:« ورود مرکز میتواند نقش مشاورهای و توصیهای داشته باشد چیزی که میتواند مؤثر باشد این است که انجمنی تاسیس شود که به تئاتر خصوصی بپردازد یا در کنار آن انجمن بازیگران خانه تئاتر حضور داشته باشد که به شکل مقبولتری در زمینه دستمزد باید بازیگران تصمیمات خوبی بگیرد. اما با همه اینها این واقعیت را بپذیریم مادامی که به تئاتر بهصورت کالا نگاه میشود و معیار عرضه و تقاضا ست، کار خاصی نمیتوان کرد. وقتی بازیگر سینمایی ادعا میکند که 60درصد تماشاگران بهخاطر او به سالن تئاتر میآیند بنابراین باید دستمزد بالایی داشته باشد، دیگر نگاه عادلانهای در زمینه دستمزد بازیگران وجود ندارد.»
جایی برای دیده شدن
در دنیای تئاتر که امروز پیچیدهتر هم شده، گاهی نیز اتفاقات عجیب و غریب میافتد، بازیگر تئاتر برای دیده شدن بهصورت رایگان تئاتر کار میکند و حتی از جیبش بلیت نمایش میهمان میخرد تا با دعوت از کارگردانان سینما، کارش دیده شود و بتواند به آرزویش که ورود به سینماست، برسد. درپایان اجرا هم علاوه بر آنکه دستمزدی نگرفته حتی چند میلیون تومان هم هزینه کرده و این بازارگرمی در تئاتر رواج یافته است. بازیگری در تئاتر از 5میلیون تومان شروع میشود و تا سقف 200میلیون تومان میرسد هر چند برخی از کارها مانند «بینوایان» حسین پارسایی استثنا بوده و بازیگران رقمهای بالا میگیرند اما دستمزدهای تئاتر قاعدهای ندارد.
دستمزد کلان برای بازیگرانی که تماشاگر میآورند
فرزین محدث از دیگر بازیگران تئاتری است که از بازیگری بهعنوان علم یاد میکند و علاوه بر استعداد و گذراندن دورههای بازیگری تجربه و علم نیاز است. وی میگوید:« کارگردان و عوامل تئاتر برای تولید یک نمایش کار میکنند تا تماشاگر راضی باشد اما امروز تنها دغدغه، فروش و کشاندن تماشاگر به سالنهای تئاتر به هر نحو و قیمتی شده است. زمانی چند سالن تئاتر و گروههایی که کار میکردند دولتی بودند. در همان زمان قرارداد تیپ با متر و معیار مشخصی تدوین شد و چون تئاتر دست دولت بود میتوانست عملیاتی شود اما بعد دولت خود را از حمایت تئاتر کنار کشید و تنها نقش ناظر را ایفا کرد، آن زمان بخش خصوصی وارد شد. ورود این بخش برای هر کسی اتفاق خوشایندی بود اما وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیگر کاری به تئاتر نداشت، ورود بخش خصوصی و در کنارش حضور تهیهکننده و سرمایهگذار چه تأثیری میتوانست داشته باشد. کم کم گروهها بهدنبال تولید آثار تئاتری بودند که بتوانند هزینهها را تامین کنند و در نهایت این موضوع به بازیگران ختم شد.» بازیگر نمایش «ماکاندو» ادامه میدهد: « زمانی سالنهای تئاتر با بازیگران تئاتری پر میشد اما حالا با وجود تهیهکننده و بخش خصوصی بازیگرانی آمدند که گفتند تماشاگر میآورند و همین امر باعث افزایش دستمزدهای بازیگران شد. بازیگرانی که بدون علم و پیشینه تئاتری به خواست تهیهکننده دستمزد بالا گرفتند و در کنار بازیگران تئاتری بودند که سالها در تئاتر کارکردند و نتیجه آن دستمزدهای ناعادلانه شد.« وی نیز مانند آقاپور میگوید مخالفتی با ورود بازیگران تئاتر به سینما و سینما به تئاتر ندارد اما باید این نکته توسط تهیهکنندگانی که کار میکنند درنظر گرفته شود که سرمایه و دستمزدها بر چه اساس به بازیگران تعلق میگیرد. این وضعیت در تئاتر امروز رقابت را بهوجود نیاورده بلکه باعث ایجاد یک حسادت شده ودیگر کیفیت تئاتر مهم نیست مهم پر کردن سالن به واسطه حضور «بازیگران چهره» است.
آینده خطرناک نسل جدید بازیگر
این بازیگر میافزاید:«مخالف درآمدزایی نیستم، برخی از سالنها با بازیگران تئاتر پر از تماشاگر هستند و بهنظر زیادهخواهی تهیهکنندگان تئاتر باعث ایجاد شرایط نابرابر شده است. نگرانیام برای بازیگران تئاتری جدید است که حضور دارند کسانی که الگوی آنها بازیگران پردرآمد بوده و این برای آینده تئاتر نمیتواند خوشایند باشد.»
در این میان برخی بازیگران تئاتر هم هستند که عموما بازیگران نسل دهه 40هستند و همچنان با علاقه و دستمزدهای معمولی نمایش اجرا میکنند و این بازیگران تعدادشان آنقدر نیست که بتواند با حجم ورود بازیگران جدید و بازیگران سینمایی مقابله کند. متر ومعیار بازیگران تئاتری همان عشق و علاقه است.
خانه تئاتر اهرم اجرایی ندارد
محمد صادق ملک از دیگر بازیگران تئاتر است که دلیل این اتفاق را نبود متولی میداند و به همشهری میگوید: «در این میان متولی اصلی مرکز هنرهای نمایشی معاونت هنری باید باشد و یک سازوکار و ساختار وجود داشته باشد اما هماکنون هیچ اصلی وجود ندارد و شخصا وارد مذاکره میشویم بنا به یادآوری نکاتی به عددی میرسیم و در نهایت بخشی از دستمزد نیز محقق نمیشود. متولی دولتی نداریم و دولت خود را کنار کشیده است.» وی به خانه تئاتر هم اشاره میکند:«متولیان بعدی صنف ما خانه تئاتر است که برش اجرایی ندارند و حتی خانه تئاتر در اندازه یک اداره ضعیف در یک دهستان است که بازوی اجرایی و قانونگذار ندارد. »
اشتباهی که از سینما وارد تئاتر شد
بازیگر نمایش «بوقلمون» به اشتباهاتی که در سینما رخ داده اشاره میکند که گریبان امروز تئاتر را گرفتهاند. ملک ادامه میدهد:« اشتباه دیگری که رخ داده از فرهنگ اشتباه گیشه سینما آمده است. غلط مصطلحی که در سینما جا افتاده، این است که باید از بازیگران گیشهای که درآمدزایی میکنند، استفاده کرد این اتفاق در تئاتر هم شدت گرفته و به عقیده من فرهنگ اشتباه از زمانی که تئاتر خصوصی شد ورود پیدا کرده است. این در حالی است که تعریف از تولید و اجرای تئاتر و تماشاگران با سینما متفاوت است.» با این اوصاف زمانی عدالت در پرداخت دستمزدها عملیاتی میشود که مرکز هنرهای نمایشی کمی از نظارت در اجراها کم و نظارت در شیوه قراردادها و دستمزدها را بیشتر کند و خانه تئاتر بهعنوان یک بازوی عملیاتی بتواند حامی بزرگ تئاتریها باشد و در این میان بخش خصوصی نیز از زیادهخواهیها کم کرده و به تئاتر فکر کند.
استنطاق تلخ بهخاطر تئاتر
بهزاد فراهانی از اتفاقات اخیر در صحنه نمایش میگوید. اهالی تئاتر امروز، ساعت 3بعدازظهر در اعتراض به مشکلات صنفی و حقوقی خود و همچنین حضور نهادهای غیرمرتبط با نمایش در صحنههای تئاتر در خانه تئاتر جمع میشوند. بهزاد فراهانی، که ریاست انجمن بازیگران خانه تئاتر را برعهده دارد، در گفتوگویی با همشهری درباره اتفاقات اخیر تئاتر کشور، این حواشی را غیرفرهنگی و بیاحترامی به جامعه هنری کشور دانست و عنوان کرد که اتفاقات نتیجه تصمیمات نادرستی است که در این سالها بر سر تئاتر آوردند و حالا توپ را در زمین هنرمندان میاندازند.
این کارگردان تئاتر در تحلیل حاشیهسازیهای اخیر، این جریان را بلایی دانست که سازماندهی شده جلو میرود و افزود: این اتفاقات نتیجه کارهایی است که سر تئاتر درآورند و حالا در زمین هنرمندان میاندازند. نخست سوبسید را از تئاتر برداشتند و سپس بخش خصوصی تئاتر را بهوجود آوردند بدون آنکه یاریگر آن باشند بدون هیچ وام و کمکی. از فروش هر نمایش 20درصد میگیرند و شبی 6تا 7میلیون دریافت میکنند. همه این اقدامات یک معنی دارد؛ خود کرده را تدبیر نیست.
بازیگر سریال «پس از باران» با تأکید بر اینکه ممیزی را در تئاتر راه انداختند و جلوی آثار پرمحتوا و دارای فکر و اندیشه را میگیرند، ادامه داد: 4 سال پیش در مصاحبهای گفتم دارید تئاتر را به دوران بعد از کودتا در لالهزار میکشانید. کشیده شد و حالا مدعی میشوند چرا در آن رقص دیده شده؟ چرا واژهای گفته شده است؟ همه این مسائل برآمده از اندیشه و تفکرات خودشان است.
فراهانی با بیان اینکه نهادهایی غیراز وزارت ارشاد نباید در حوزه تئاتر دخالت کنند گفت: کارگردانان را به استنطاق و بازخواست دعوت میکنند آن هم به نوع بسیار تلخ و بدون آنکه به ساحت مقدس انسان و هنر احترامی بگذارند. این واقعیت تلخ از پیش تعیین شده است و خودشان باید پاسخگو باشند.
بازیگر سریال «مدینه» اتفاقات اخیری را که در حوزه تئاتر بهوجود آمده حرکات غیرفرهنگی و بیاحترامی به جامعه هنری کشور دانست و اضافه کرد: هیچ نمایشنامهای بدون آنکه خوانده شود اجازه اجرا ندارد. هیچ نمایشی بدون بازبینی اجازه اجرا نمیگیرد. هیچ نمایشنامهای را بعد از اجرا برمبنای عکسالعمل تماشاگر سانسور نمیکنند ولی با تمامی این اقدامات باز جلوی اجرا گرفته میشود و این اتفاق تلخ را در تئاتر شاهدیم. نمیدانم چه شده تازه پس از اتمام اجرا، فیلم کار را میبینند و کارگردان را سین جیم میکنند و این در حالی است که وزارت ارشاد خود یک شورای نظارت دارد.