بشکن دندان سنگی را
مهرداد رهسپار
«مومیا و عسل» که فاصله میان چاپ اول و دومش 5سال بود و 17سال بیموجز ماند، همین چندماه پیش دوباره تجدیدچاپ شد و فرصتی پیشآمد تا دوباره خوانده و کشف شود؛ جهانی که شهریار مندنیپور با نثر بدیعاش میسازد و خواننده را به دل تاریخ میکشاند. مومیا و عسل و اساسا داستانهای شهریار مندنیپور حول نثر میچرخد و در این دههها بسیار بودهاند منتقدانی که تاختهاند به زبانورزی در داستان، بیآنکه توجه داشته باشند زبان هم یکی از عناصر مهم داستانی است و میتواند در قصهای حتی به محور روایی بدل شود. حسن میرعابدینی درباره ماجرای زبان در مومیا و عسل نوشته در این مجموعه داستان، نثر نهتنها مضمون و محتوای داستان را نمایان میکند که گاه به موضوع داستان تبدیل و گوهر داستانی محسوب میشود. در واقع شهریار مندنیپور با اتمسفری که به کمک نثرش میسازد فضای کهن و تاریخیاش را شکل میدهد.
شهریار مندنیپور نویسندهای است مهم، خاصه در داستان کوتاه که دهه70 نامش بارها تکرار شد و کتابهایش از او نویسندهای تثبیتشده ساخت. مومیا و عسل سومین کتاب این نویسنده شیرازی بود مشتمل بر 13داستان که هر کدام نام و روایتی جذاب دارند.
مجموعه داستان مومیا و عسل با داستان «بشکن دندان سنگی را» آغاز میشود که زبانی پاکیزه و آراسته اما روایتی درهم و کمی گنگ دارد؛ چرا که خواننده از نظرگاهی با داستان مواجه میشود که شخصیت اصلی نیست بلکه نامزد شخصیت اصلی است و کمی که داستان جلو میرود، جزئیات ابتدای داستان بهکار میآید و کلید روایت اساسا در همین کدهای ابتدای داستان نهفته است. خود داستان مومیا و عسل روایتی است از سنتهای خانوادگی و آدابورسوم کهن و مسئله ارث و انتقال آن و در این میان آدمهای متضادی که با سنت سر جدل دارند بخشی از کشمکش داستان میشود که با هفتمین روز درگذشت پدربزرگ آغاز میشود. در داستان «نارنجهای شریر شیراز» که یکی از بهترین داستانهای مجموعه است، نویسنده روایتش را از پایان آغاز میکند؛ یعنی با صحنه مرگ شخصیت محوریاش. مندنیپور با نشاندادن مرگ رومینا در آغاز، تکلیف خواننده را با اتفاق داستانی روشن و از طرفی او را دعوت به مشق علت مرگ و جزئیات دوران زندهبودن رومینا میکند.
به شهریار مندنیپور که فکر میکنم چه یادم میآید؟ اهمیت نثر و کاری که او با زبان در بدنه داستانهایش میکند مهمترینش است؛ داستانهایی که در افتتاحیه روایت شخصیت را معرفی میکند و چیزهایی اساسی دربارهاش میگوید و بعد با لحنی منحصر برای هر راوی فضای داستان و اتمسفر را شکل میدهد و با ایجاز صحنههای داستانی و با شیوایی کلام و نثری متمرکز بر جزئیات، داستانش را میسازد. اینها کلیات شمایل داستانهای نویسندهای است که ترجمه انگلیسی رمان تازهاش جایزه «پن» را گرفته، اما به فارسی منتشر نشده. هرچند مجموعههای قدیمیاش در این سالها یکییکی بازچاپ میشود و نشر نیلوفر هم خبر از چاپ کارهایی دیگر از او را داده است.