نگاهی دیگر به طرح احیا و ساماندهی رودخانههای شهر تهران
«کن» پیشقراول هفت خواهران
امیرحسین مرادبیگی/خبرنگار
از میان 7رودخانه پایتخت که همگی از رشتهکوههای البرز سرچشمه میگیرند، فقط یکی به دشتهای جنوب تهران میرسد؛ رودخانه کن. این رودخانه یکی از معدود رودخانههای همیشه جاری شهر تهران است که در مسیری 17کیلومتری، از شمال تا جنوب پایتخت جریان دارد. البته دلیل اینکه رودخانههای دارآباد، جمشیدیه یا فرحزاد به جنوب تهران نمیرسند، فصلی بودن آنها نیست؛ توسعه شهر نهتنها در تهران بلکه در بیشتر کلانشهرهای جهان، ابتدا این آبراهههای طبیعی را تبدیل به گنداب کرده و سپس آنها را با هدف پاکیزه ساختن محیط شهر از این پدیده نهچندان چشمنواز، به کانالهای زیرزمینی هدایت کرده است.
چه طرفدار پروپاقرص نظریههای توسعه تکخطی باشیم و چه قائل به خطی نبودن مفهوم توسعه، باید بپذیریم نحوه مدیریت رودخانههای شهری در کشورهای مختلف جهان، الگوی نسبتا واحدی داشته است. در واقع این فقط کرهایها نبودهاند که رودخانه جاری در پایتخت کشورشان را ابتدا زیر یک بزرگراه طبقاتی مدفون ساخته و سپس با هدف آشتی دادن شهر و شهروندان با طبیعت، به شرایط پیش از توسعه شهر بازگرداندهاند. بهعبارت دیگر، احیای رودخانهها نقطه پایانی نمودار نحوه مواجهه بشر با این فرصتهای طبیعی است.
طی هفتههای اخیر ایرج معزی، معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران در نشست مشترک با شهرداران مناطق پهنه غربی پایتخت که رودخانه کن در آنها جریان دارد (شامل مناطق 5، 9، 18، 21و 22)، از رو به اتمام بودن مطالعات طرح احیا و ساماندهی رودخانه کن خبر داد و در عین حال ابراز امیدواری کرد که تلاش برای احیای این رودخانه، از سال آینده وارد مرحله اقدامات اجرایی شود. به این ترتیب مطالعات طرح احیا و ساماندهی 7رودخانه شهر تهران (موسوم به هفت خواهران) که در طول سالیان متمادی جز در مقاطعی از رودخانه فرحزاد فرصت تبدیل شدن به نقشههای اجرایی را نداشته است، این بار در مورد طولانیترین رودخانه پایتخت، رنگ و بوی اجرایی خواهد گرفت.
احیای کن و چالشهای پیش رو
واقعیت آن است که احیای رودخانه کن یا حداقل نزدیک ساختن شرایط این رودخانه به روزگار پیش از توسعه شهری، فرایندی پرچالش است. پسماند و فاضلابی که منشأ آن شهرکهای مسکونی و پساب تصفیهخانههاست، ماهیت آن را بهویژه در بخشهای پاییندست، به مسیلی برای هدایت فاضلاب تبدیل کرده است.
از دخل و تصرفات انجام شده در حریم و بستر رودخانه نیز که بگذریم، شنچالهها و گودهای معادن شن و ماسه در حاشیه رودخانه و ناپایداری ترانشهها، چالش دیگری است که در نتیجه برداشتهای بیرویه معادن شن و ماسه، در کنار حریم و بستر رودخانه کن ایجاد شده است؛ این عوارض که عمق آنها گاه به 50تا 60متر نیز میرسد درصورت وقوع سیلاب، احتمال آب شستگی و حتی تغییر مسیر رودخانه را افزایش داده و به این ترتیب حیات بسیاری از پلها و مستحدثات موجود در مسیر رودخانه کن را تهدید میکند. در چنین شرایطی هنوز هم بسیاری از آگاهان مسائل شهری، احیای رودخانه کن را یکی از آخرین فرصتهای بهبود کیفیت زندگی در شهر تهران میدانند. از اینرو سراغ سعید احمری، مدیر گروه آبهای سطحی سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران رفتیم تا این پرسش اساسی را با او مطرح کنیم که چگونه میتوان از رودخانهای که حیاتش در تهدید است، امید زندگی بخشیدن به شهر داشت؟
بهرهگیری از طراحی شهری حساس به آب
با بهرهگیری از راهکارهای طراحی شهری حساس به آب، میتوان ضمن بهرهبرداری حداکثری از روانابها، چرخه آبی موجود در رودخانه کن را به یک چرخه طبیعیتر نزدیک ساخت؛ بهعبارت دیگر تلاش کرد تا «حداقل حقابه زیستمحیطی» که تضمینکننده حیات این رودخانه است، حفظ شود. احمری ضمن بیان مطلب فوق، معتقد است: در چنین دیدگاهی، فاضلاب دیگر نه یک تهدید زیستمحیطی بلکه یک فرصت بالقوه است چرا که میتوان با استفاده از تصفیهخانههای محلی و استقرار سیستم پیشتصفیه در واحدهای صنعتی، کیفیت پسابهای ورودی به رودخانه را ارتقا داد و در محیط کمآب تهران، حداقل حقابه زیستمحیطی تنها رودخانه همیشه جاری این شهر را تأمین کرد. احیای رودخانه بر مبنای طراحی شهری آبمحور، نهتنها به کنترل فرونشستها در شهر تهران کمک میکند بلکه امکان بهرهبرداری از آب رودخانه در مواقع بحرانی را نیز فراهم میسازد.
شنچالهها، بستری برای طراحیهای آتی
مهار سیلاب در مسیر رودخانه کن، رفع گلوگاهها، جلوگیری از ورود آب به شنچالهها و همچنین پایدارسازی دیواره این گودالها ازجمله اقداماتی است که تاکنون در قالب برنامههای کوتاهمدت و میانمدت به سرانجام رسیده است. حالا پایدارسازی رودخانه، مهمترین استراتژی پیش رو برای کمک به احیای رودخانه کن در بازه مجاور معادن شن و ماسه است؛ اقدامی که باید با پرهیز از کانالیزه ساختن بستر رودخانه و صرفا از طریق اعمال تمهیداتی همچون اصلاح شیب بستر و دیوارهها و نیز کاهش سرعت جریان آب پیگیری شود.
مدیر گروه آبهای سطحی سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران معتقد است: همین که فعالیت معادن شن و ماسه مانع بارگذاریهای گسترده مسکونی یا صنعتی در حاشیه رودخانه شده است، میتواند بهعنوان یک فرصت تلقی شود. این عرصهها به شرط پایدارسازی دیواره گودها و تعامل فراگیر با مالکان و ذینفعان، قابلیت خواهند داشت تا به فرصتی برای توسعه شهری تبدیل شده و میزبان کاربریهای تفرجی یا حتی تجاری منطبق بر ملاحظات احیای رودخانه باشند.
جای خالی یک نهاد متولی
در شرایطی که شهرداریهای کشور، اعمال سیاستهای کوچکسازی را در پیش گرفتهاند، شاید پیشنهاد تأسیس نهادی بهمنظور راهبری موضوعات مربوط به احیای رودخانهها چندان جدی گرفته نشود اما واقعیت آن است که پیشبرد فرایند دشوار احیای رودخانهها آنگونه که در مرور تجربیات موفق جهانی نیز مشهود است، نیازمند یک نهاد متولی و البته اعمال مدیریتی یکپارچه است.
احیای رودخانه، یک پروژه مقطعی نیست بلکه فرایندی مستمر و دامنهدار است که میبایست طی آن مجموعهای از مناسبات هدفمند با مشارکت شهرداریها، نهادهای حاکمیتی و جوامع محلی پیش برده شوند. چنین نهادی خواهد توانست ضمن ساماندهی به سازوکارهای انجام کار، اولویتهای احیا در میان 7رودخانه پایتخت را مشخص و برنامههای تدوین شده در زمینه احیا و ساماندهی رودخانههای شهر تهران را تبدیل به پروژههای اجرایی کند. به اعتقاد احمری، ایجاد یک نهاد متولی که تقریبا تمام مطالعات انجام شده در زمینه احیای رودخانهها نیز بر آن صحه گذاشتهاند، امری است که به موازات تصویب برنامه اقدام احیا و ساماندهی رودخانهها باید مورد توجه قرار گیرد.