• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 21 اردیبهشت 1402
کد مطلب : 191514
+
-

روایت خواندنی خواهران کارآفرین از دنیای دوقلویی

خواهران غریب

خواهران غریب

مریم باقرپور

از دوره راهنمایی سعی کردند لباس متضاد بپوشند، برای دانشگاه یکی سمت مهندسی رفت و دیگری مدیریت. حتی برخوردهایشان هم با آدم‌ها تفاوت دارد اما پای خواهری که می‌رسد ژن دوقلو بودن غلبه می‌کند و آنقدر به هم نزدیک می‌شوند که خاطره‌ها، احساسات و خواسته‌هایشان هم یکی می‌شود. اینها ویژگی خواهران دوقلو الناز و سولماز ناصری است که ‌عنوان بانوان جوان، فعال و کارآفرین را در انجمن دوقلوها به‌خود اختصاص داده و حداقل برای 30هزار نفر کار ایجاد کرده‌اند.

تفاوت‌ از 11سالگی
الناز و سولماز این روزها هر دو ازدواج کرده و زندگی مستقلی دارند اما ساکن یک محله در شمال شهر هستند. البته این همسانی در دوران مدرسه و گذشته چندان زیاد نبوده و سولماز می‌گوید: «ما با بسیاری از دوقلوها فرق داشتیم.  از 11سالگی و زمانی که مادرمان در خرید لباس نظر نداد، تصمیم گرفتیم لباس شبیه هم نپوشیم. یا به درخواست خودمان در کلاس‌های جداگانه شرکت می‌کردیم. حتی رشته‌های دانشگاهی متفاوتی را انتخاب کردیم و هدف‌مان این بود که استقلال را تجربه کنیم. چیزی که در میان دوقلو و چندقلوها کم است و متأسفانه می‌بینیم گاهی دوقلوها خیلی وابسته هم هستند. چون از کودکی با همان پوشش به آنها تحمیل می‌شود که باید مثل هم باشند.» این خواهرها هم گاهی به‌دلیل تشابه سر به سر دوستان‌شان هم گذاشته با یادآوری خاطرات روزهایی که یکی جای دیگری پای تلفن صحبت کرده، خنده‌شان می‌گیرد. سولماز هم خاطره‌ای از دوران مدرسه به یاد می‌آورد؛ «امتحان ریاضی داشتم و به‌دلیل بیماری نتوانستم شرکت کنم. در روز دیگر معلم‌مان اجازه نمی‌داد که به کلاس دیگر بروم امتحان بدهم. الناز جای من به کلاس رفت و امتحان داد تا قبول شوم.»

کارآفرینی برای 30هزار نفر
پیداکردن همزمان الناز و سولماز دوقلوی33ساله کار چندان راحتی نیست. چون گاه یکی به شهر و شهرستانی برای آموزش می‌رود و گاهی آن دیگری در خارج از کشور برای توسعه کار و صادرات محصول‌ها مشغول رایزنی است. البته کوچک‌ترین فراغتی آنها را در کنار هم قرار می‌دهد تا از کارهای انجام شده و نشده با هم گپ و گفت کنند. خواهران دوقلو از یک دهه قبل وارد یکی از شرکت‌های بزرگ تولید محصولات بهداشتی شده و در زمان کمی توانسته‌اند علاوه برسوددهی و افزایش سرمایه، با آموزش‌هایشان افرادی را مشغول کار کنند به‌طوری‌که اکنون الناز بیش از 27هزار نفر و سولماز حدود 3هزار نفر را زیر پوشش دارد. در این مسیر هم الناز یا همان قل اول وارد شده و معرف خواهرش هم بوده است. او می‌گوید: «آدم‌ها خوب‌ترین و بهترین کارها را برای نزدیک‌ترین و عزیزترین فرد زندگی‌شان انجام می‌دهند و در این مسیر بهترین فرد برای من خواهرم بود که با وجودش توانستم موفق شوم و در آینده کارمان را در کشورهای همسایه هم گسترش می‌دهیم.»

اختلاف در رفتار
با وجود تفاوت‌های ظاهری و پوشش غیرهم شکل و رفتار متفاوت، شباهت دوقلوها و صداهایشان آنقدر زیاد هست که بسیاری از کارکنانشان هم برای تشخیص دچار اشتباه شوند. سولماز می‌گوید: «بر خلاف شباهت، در زمینه رفتاری من و الناز با هم فرق داریم. مثلا او جدی و به قولی اخمو است و من خنده‌رو. برای همین گاهی پیش آمده که افراد تحت نظرم که من با آنها می‌خندم، به الناز برخورده‌اند و با این تصور که من هستم از رفتارم تعجب کرده‌اند.»
 سولماز هم خاطره دیگری به یاد می‌آورد: «یک روز یکی از کارکنان تازه وارد سراغم آمد و خواست که حلالش کنم. وقتی ماجرا را پرسیدم، گفت؛ من نمی‌دانستم شما خواهر دوقلو دارید. چندبار دیده بودم که وقتی سرکار هستید اول لباسی و بعد لباس دیگری دارید. با خودم می‌گفتم این آدم چقدر تازه به دوران رسیده است و اینجا را با مهمونی اشتباه گرفته و سرکار هم مدام لباس عوض می‌کند تا اینکه متوجه ماجرا و اشتباه خودم شدم.»

دیدگاه‌های غیرمشترک
کار مشترک خواهران دوقلو، به معنی داشتن ایده‌ها و دیدگاه‌های مشترک میان آنها نیست و چه بسا در بسیاری از موارد با هم اختلاف‌نظرهایی هم دارند. سولماز دراین‌باره می‌گوید:«تا دلتان بخواهد در این سال‌ها ما با هم دعوا می‌کردیم. مثلا الناز به جزئیات اهمیت می‌داد و حساب شده کار می‌کرد اما من پیگیر خیلی چیزها نبودم. همین موضوع باعث می‌شد تا با هم دعوا کنیم. گرچه یک لحظه تحمل ناراحتی هم را نداشتیم و اگر اتفاقی می‌افتاد با هم گریه می‌کردیم تا در نهایت آرام شویم و بخندیم. این روند همین حالا هم ادامه دارد.» اما این تفاوت‌ها باعث نشده که خواهران دوقلو به قولی آتش نسوزانند و شیطنت نداشته باشند. الناز خاطره‌ای به یاد می‌آورد: «مادرم همیشه از ما شاکی بود. چون اگر می‌خواستیم خرابکاری کنیم، با هم متحد شده و پایش می‌ایستادیم. مثلا یک روز هر دو در خیابان دلمان بستنی خواست. مادرم موافقت نمی‌کرد. ما هم از جایمان تکان نخوردیم. مادرم برای ترساندن ما تا سرکوچه رفت اما چون من و خواهرم همدیگر را داشتیم نترسیدیم و خواسته‌مان در نهایت عملی شد.»

سورپرایز خانواده
اگر وقت فراغتی برای بانوان دوقلوی کارآفرین باشد، ترجیح‌شان به با هم بودن است. اما الناز و سولماز سلیقه‌های مختلفی دارند. به‌طوری که قل بزرگ‌تر به ورزش، بازیگری، تئاتر و... علاقه‌مند است و خواهر کوچک‌تر با همه شیطنت‌هایش به طراحی لباس و کارهای هنری. سولماز که با خواهرش یک ربع اختلاف در تولد دارد می‌گوید: «شاید اختلاف 15دقیقه‌ای باعث شده این تفاوت‌ها باشد. چون اصلا دکتر و خانواده‌ام در جریان تولد من نبودند و در سونوگرافی فقط یک بچه اعلام شده بود. اما در روز تولد 2دختر به پدرم دادند. برای همین به من همیشه می‌گوید که تو سورپرایز خانواده هستی.» با این حال خواهران دوقلو حامی هم هستند و تلاش دارند تا در آینده نزدیک فعالیت‌شان را در کشورهای ترکیه، عراق و.. گسترش بدهند تا نه‌تنها خود، بلکه عده بیشتری مشغول کار شوند. الناز می‌گوید: «امیدواریم بتوانیم برای کشورمان مؤثر باشیم. همانطور که انجمن دوقلوها مؤثر بوده و با برپایی دورهمی‌ها باعث شده که بتوانیم با افراد بیشتری آشنا شویم.»




 

این خبر را به اشتراک بگذارید