• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 18 دی 1397
کد مطلب : 43943
+
-

23سال پس از افتتاح عکسخانه شهر؛ به روایت مدیر و مؤسس آن

فریم دستکاری‌شده یک موزه

فریم دستکاری‌شده یک موزه

نگار حسینخانی

خردادماه سال 74 بود که گزارشی درباره افتتاح نخستین موزه کاربردی-تخصصی عکاسی ایران با عنوان «عکسخانه‌ شهر» در منطقه 7شهرداری در روزنامه همشهری منتشر شد. این موزه همان‌طورکه از این گزارش پیداست قرار بود مکانی برای اوقات فراغت جوانان باشد و پس از آن موزهای تخصصی دیگری مثل موزه زمان و... در سطح شهر ایجاد شود. پس عکسخانه‌ شهر نخستین موزه‌ تخصصی تاریخ عکاسی در خاورمیانه شد که وابسته به سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران فعالیت می‌کرد. این‌ عکسخانه‌ اردیبهشت 1374 همزمان با روز جهانی موزه در مساحت250مترمربع افتتاح شد؛ موزه‌ای‌ با موضوع تخصصی تاریخ عکاسی ایران، گنجینه‌ای از عکس و سایر میراث تصویری عکاسی (کارت‌پستال، نگاتیوهای شیشه‌ای و...)، دوربین‌‌ها و سایر ابزار و ادوات عکاسی.

عکاسخانه شهر چگونه موزه شد؟

رعنا جوادی می‌گوید: «فکر ساخت موزه‌های کوچک در شهر ایده محمدحسن خوشنویس‌- مدیر دفتر پژوهش‌های فرهنگی- بود. من آن زمان مدیر بخش عکس آن اداره بودم، چنان‌که اکنون هستم. آن زمان بهمن جلالی، همسرم ،نیز به این محل رفت‌وآمد می‌کرد. من و بهمن بسیاری از اشیای‌ قدیمی عکاسی را جمع‌آوری می‌کردیم. وقتی قرار شد چنین موزه‌ای احداث شود، چون ما در آن دفتر مشغول بودیم، این مشغولیت که عشق ما بود، به ما سپرده شد؛ یا بهتر است بگویم خودمان این مسئولیت را به‌عهده گرفتیم. طرحی نوشتیم که مکانی برای احداث این موزه در اختیار ما گذاشته شود. شهردار آن دوران غلامحسین کرباسچی و معاون فرهنگی- هنری او محمد حقانی بود. قرار شد جای مناسب را خودمان به شهرداری معرفی کنیم». رعنا جوادی و بهمن جلالی که آن زمان در خیابان ملک زندگی می‌کردند، هر روز از کنار پارکی می‌گذشتند که ساختمان ویران‌شده‌ای در دل خود داشت و به محل رفت‌وآمد معتادان بدل شده بود. جوادی می‌گوید: «در پارک ابتدای بهار شیراز ساختمانی قرار داشت که پیش از انقلاب کتابخانه بود و به آتش کشیده شده بود.  این پارک سال‌ها بود که در تصرف معتادان درآمده و معضل محله شده بود. این ساختمان را به شهرداری پیشنهاد کردیم و شهرداری این محل را خرید و داخل آن را به بهترین شکل ممکن بازسازی کردیم».

مدیر و یکی از اعضای هیأت امنای این موزه، رعنا جوادی، مشاور عالی عکسخانه بهمن جلالی و اعضای دیگر هیأت مدیره محمدحسن خوشنویس، شهردار وقت منطقه7 و... بودند. جوادی می‌گوید:«‌فضای عکسخانه به‌گونه‌ای بود که پس از آن صدا‌و‌سیما در دکورهای برنامه‌های خود از آن طرح‌ها خیلی استفاده کرد؛ گلدان‌های شمعدانی و هشتی‌ها و...».

خبرهایی از فضای بهداشتی موزه

کم‌کم مردم متوجه ‌شدند که نباید عکس‌های قدیمی‌شان را دور بریزند. با این موزه، در محله، فرهنگسازی می‌شد و فضای متفاوتی ایجاد شده بود و کارگاه و کلاس‌های مختلفی برای مردم برگزار می‌شد؛ تاریکخانه‌ای برای ظهور عکس و کتابخانه‌ای که رفت‌وآمد در آن آزاد بود. جوادی می‌گوید: «همیشه به ما انتقاد می‌کردند که ممکن است کتاب‌ها را بدزدند و من می‌گفتم اگر می‌خواهند بدزدند چه اشکالی دارد کتاب بدزدند. ما دوباره کتاب جایگزین می‌کنیم. در آن زمان غیراز عکسخانه، اتوبوس دو‌طبقه‌ای را به‌عنوان واحد سیار، با کتابخانه و تاریکخانه به مدارس می‌فرستادیم». اما این ‌رؤیا 2سال بیشتر طول نکشید و مثل دیگر کارها که مسئولان فکر می‌کنند بلدند، این مسئولیت رانیز به عهده گرفتند و از همان وقت بود که اتوبوس را دیگر هیچ‌کس ندید. موزه عکسخانه شهر را که کاربری متفاوتی داشت در حد گالری استفاده کردند و ماهیت آن را به کلی تغییر دادند؛ این در حالی بود که بخشی از وظیفه آن موزه جمع‌آوری و آرشیو عکس‌های قدیمی بود. حالا از آن نمایشگاه عکس‌های آلبوم قدیمی و خانوادگی ای که کاوه گلستان در اختیار موزه گذاشته بود، چه باقی مانده است؟

آن موزه‌های کوچک که روزی با همین عکسخانه شروع شده بود، در همین موزه کوچک هم خاتمه پیدا کرد. اما حالا تصویر ما از موزه سرویس‌های بهداشتی مدرن آن است. رعنا جوادی می‌گوید: «در سالن عکسخانه دوربین بزرگی قرار داشت که نگاهش به پارک روبه‌رو بود؛ فضای تابستانی‌ای که نمایشگاه‌های محیطی و بیرون از عکسخانه در آن برگزار می‌شد. آن زمان  2چشمه توالت در انتهای پارک درنظر گرفته شده بود که کسی نخواهد به این منظور از محیط عکسخانه استفاده کند. اما حالا دقیقا همان محیط متعلق به عکسخانه در اختیار سرویس‌های بهداشتی نوینی قرار گرفته که مدیران عکسخانه، خلاف انتظاری که از آنها می‌رفت، اعتراضی به احداث آن نکردند؛‌عملیاتی که فضای عکسخانه را برای همیشه کور کرد».
 

این خبر را به اشتراک بگذارید