• شنبه 22 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 3 ذی القعده 1445
  • 2024 May 11
چهار شنبه 27 دی 1396
کد مطلب : 4391
+
-

توان زلزله و تاب ما

بعد از زمین‌لرزه‌های اخیر کشور، سلسله نشست‌های مرتبط با بررسی آسیب‌های زلزله و راه‌های مقابله با آن برگزار می‌شود

زلزله
توان زلزله و تاب ما

فرزانه واعظی:

 

زلزله‌های پی‌درپی هفته‌های اخیر در کشور نه‌تنها اما و اگرهای فراوانی در ذهن مردم ایجاد کرده بلکه سبب شده کارشناسان و مسئولان نیز به تکاپو بیفتند و دائم این پرسش مطرح شود که شهرهای بزرگ ایران چقدر در برابر زمین‌لرزه‌های قوی تاب می‌آورند؟ شاید اغلب ما یک‌پاسخ فوری برای این سؤال داشته باشیم؛ «شهر ما و خانه‌هایش آنچنان تاب تحمل زلزله‌ با قدرت بالا را ندارد»؛ به همین دلیل خیلی‌ها دست‌به‌دعا می‌شوند که فقط لرزه‌های شدید به جان شهرشان نیفتد. اما واقعیت این است که شاید ترس در برابر زلزله، از خود زلزله ویرانگرتر باشد؛ پس بهتر است به جای اینکه خداخدا کنیم که زلزله نیاید، خودمان را در برابر زلزله آماده کنیم. نکته دیگر، این است که این آمادگی لزوما نیازمند هزینه‌های بالا نیست و پول و زمان زیادی هم نمی‌خواهد؛ برخی از اقدامات لازم، فقط نیازمند همت هستند. البته که سازه‌ها باید مستحکم باشند و نباید این میزان بافت فرسوده در شهرها وجود داشته باشد اما زلزله باید و نبایدهای زیاد دیگری هم دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

در واقع همان‌قدر که نوسازی و ساخت‌وساز با اصول مهندسی، یک ‌حلقه مهم برای آمادگی در برابر زمین‌لرزه‌ها محسوب می‌شود، آموزش، داشتن اطلاعات از جغرافیای شهر، ارتباط‌گرفتن با مدیران محله‌ای در حوزه مدیریت بحران، تهیه تجهیزات لازم، پرهیز از کارهای غیراصولی در خانه و ساختمان و ده‌ها حلقه دیگر نیز لازم هستند تا یک زنجیره مستحکم در برابر این پدیده طبیعی شکل بگیرد. حال اگر این حلقه‌ها با هم و نه به‌ صورت جدا و تکی، زنجیره‌ای را تشکیل دهند، می‌توانیم بگوییم که شهرمان در برابر زلزله، ایمن است و مقابل زمین‌لرزه‌های شدید هم تاب می‌آورد. پس بایدها و نبایدهای ایستادگی در برابر زلزله را با هم باید در نظر گرفت وگرنه به قول معروف «یک‌حلقه ترک‌خورده، کل زنجیر را می‌شکند». در روزهای اخیر هم نشست‌های مختلفی در این رابطه برگزار شده و می‌شود؛ نمونه‌اش هم نشست «زلزله؛ بایدها و نبایدها» است که با حضور بهرام عکاشه (بنیانگذار علم زلزله‌شناسی ایران)، کامبد امینی حسینی (رئیس پژوهشکده مدیریت خطرپذیری و بحران)، علی بخشی (عضو هیأت علمی دانشکده مهندسی عمران صنعتی شریف)، مهدی زارع (مدیر گروه زلزله‌شناسی مهندسی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی) و محمد سالاری (رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران) برگزار شد.

سال‌هاست که هر جا نامی از زلزله برده می‌شود، نام بهرام عکاشه هم به میان می‌آید؛ کسی که زلزله را یکی از مهم‌ترین موضوعات در تهران می‌داند و معتقد است: «متأسفانه با وجود اینکه چندین هزار سال است که در سرزمین ما زلزله اتفاق می‌افتد هنوز در برابر این حادثه مصون نیستیم. ۹۰درصد سرزمین ما زلزله‌خیز است و طی سالیان گذشته در معرض خسارات ناشی از زلزله بوده‌ایم؛ بنابراین باید این پدیده را جدی بگیریم و سعی کنیم که شهرهایمان در برابر زلزله مصون شوند».

 

 

برنامه‌ها جامع نیست اما امیدواریم

نکته‌ای که پدر علم زلزله‌شناسی ایران به آن اشاره می‌کند، بسیار مهم است؛ اینکه در سایر کشورها جمعیت مراکز استان‌ها کم است اما در ایران، مراکز استان‌ها بسیار پرجمعیت هستند. بنا به نظر او «ما با 3تهران روبه‌رو هستیم؛ یک تهران که توسط شهرداری خدمت‌رسانی می‌شود،تهران دیگری که شامل حومه هم هست و تهران سومی که شهرک‌های چسبیده به پایتخت را هم شامل می‌شود؛ پس اینکه برای این 3تهران چه باید کرد بسیار قابل تامل است».

از نظر عکاشه وضعیت لرزه‌خیزی منطقه یک به شکلی حاد ‌است که در صورت وقوع زلزله،گسل شمال و شمال‌شرق تهران، این منطقه را از بین می‌برد؛ به همین دلیل می‌توان گفت منطقه یک روی یک بمب قرار گرفته است. او تأکید دارد که در شهر تهران، بایدها و نبایدهای زیادی وجود دارد که رعایت نشده است. کامبد امینی‌حسینی نیز که از وضعیت نامناسب آسیب‌پذیری تهران در زمان بحران نگران است، می‌گوید: «از سویی بسیاری از ساختمان‌ها و مستحدثات و زیرساخت‌های شهر در برابر زلزله به‌شدت آسیب‌پذیر هستند و از سوی دیگر، خود زیرساخت‌های مدیریت بحران ما (مانند بیمارستان‌ها و مراکز آتش‌نشانی) هم در برابر زلزله آسیب‌پذیرند   و ظرفیت انجام خدمات در زمان بحران را ندارند».

او با یادآوری اینکه بعد از زلزله سال82، مجمع تشخیص مصلحت نظام یک‌سری سیاست‌های کلی را برای کاهش خطرپذیری زلزله تدوین کرد، می‌گوید: «در برنامه چهارم توسعه خیلی از سیاست‌ها اعمال شد؛ چراکه زلزله بم تازه اتفاق افتاده بود و کشور در جو زلزله قرار داشت اما کم‌کم این موضوع به فراموشی سپرده شد و در برنامه پنجم توسعه، به نصب چند دستگاه لرزه‌نگار ختم شد. در برنامه ششم هم تأکیداتی شده که جامع نیست».

امینی می‌پرسد: «آیا امیدی هست که بشود برای ایمنی شهر تهران در برابر و پس از وقوع زلزله کاری کرد؟» و خودش پاسخ می‌دهد: «باید گفت ما ناامید نیستیم و راهکارهایی وجود دارد که خیلی از آنها باید به‌دست خود مردم اجرا شود تا بتوانیم به ایمنی نسبی دست پیدا کنیم».

به نظر او باید سعی کنیم برای بهبود وضعیت، تا جایی که می‌توانیم، منابع را در ابعاد مختلف تقویت کنیم تا نیازهای زمان حادثه کم شود و به همین دلیل معتقد است که «ما باید از مدیریت بحران سنتی مبنی بر اینکه اتفاق بیفتد و بعد برای امداد و نجات وارد عمل شویم، بگذریم و بسیاری از امکانات و ظرفیت‌ها را ایجاد کنیم تا بتوانیم در زمان بحران پاسخ مناسبی ارائه کنیم و این شامل ارزیابی و شناخت ریسک، تهیه نقشه‌های وضعیت هر محل و قراردادن آن در اختیار شهروندان، ارتباط با مردم و جلب اعتماد آنها، پایدارسازی اقدامات و نهادینه شدن اقدامات است».

 

اول، مردم باید آماده شوند

یکی از مهم‌ترین تجربه‌های حاصل از زلزله‌های اخیر ـ به‌خصوص رخ‌دادن 2زلزله 4/2 و 5/2 ریشتری در تهران ـ این بوده که نشان داده اکثر قریب به اتفاق شهروندان در برابر زلزله، آمادگی لازم را ندارند. خروج باعجله و هراسان از خانه هنگام رخ‌دادن زلزله، هجوم به پمپ‌بنزین‌ها، انتشار اخبار غیرموثق، همراه‌نداشتن تجهیزات لازم، نا‌آگاهی از وضعیت محله خود، نداشتن اطلاعات راجع به مکان‌های امن نزدیک محل سکونت، ایجاد ترافیک‌ در معابر شهری و... بخشی از آنچه بوده که در رفتار بسیاری از شهروندان دیده شده است؛ رفتارهایی که کارشناسان، آنها را بدترین اقدامات در برابر زلزله می‌دانند.

رئیس پژوهشکده مدیریت خطرپذیری و بحران، به عنوان یگانه راهکار مدیریت بحران در شهر تهران در وضعیت فعلی و به صورت کوتاه‌مدت، بر ارتقای آمادگی مردم انگشت تاکید می‌گذارد. به باور کامبد امینی‌حسینی «ما در شهر تهران، انباشت آسیب‌پذیری داریم که اصلاح آن در کوتاه‌مدت، امکان‌پذیر نیست؛ بنابراین باید فرهنگ ایمنی مردم را تقویت کنیم تا بتوانند در زمان بحران، در فرایند امداد مشارکت کنند. در بسیاری از کشورها مانند ژاپن و آمریکا نیز هم‌اکنون برنامه اصلی در این حوزه است تا مردم در مقابل حادثه آماده باشند؛ چراکه مردم نخستین کسانی هستند که می‌توانند همدیگر را نجات دهند و نقاط آسیب‌پذیر را بشناسند». به گفته وی اما سیستم کنونی ما اینگونه است که هر اتفاقی که رخ می‌دهد مردم، اول به حاکمیت مراجعه می‌کنند در حالی که حاکمیت در زمان زلزله بزرگ تهران امکان پاسخگویی زیادی برای امدادرسانی نخواهد داشت. وی اعتقاد دارد نخستین موضوعی که مردم باید از آن آگاه باشند این است که در زمان زلزله، چگونه پناهگیری درستی انجام دهند. متأسفانه امروز در فضای مجازی، اطلاعات غلطی در این خصوص در حال انتشار است؛ مانند «مثلث حیات» که توسط هیچ مرجع جهانی مورد تأیید قرار نگرفته اما در شبکه‌های مجازی ما در حال تبلیغ است.

 

45درصد جمعیت در خطرند

اما مهدی زارع ـ مدیر گروه زلزله‌شناسی مهندسی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی ـ در خصوص تجربه تهران از نظر زلزله مواردی را مطرح می‌کند؛ «اگر زلزله‌های تاریخی مهم تهران و اطراف تهران را در نظر بگیریم مشاهده می‌کنیم که در تمام مناطق خود تهران و پیرامون آن، زلزله مهم داشته‌ایم ‌جز در گسل شمال تهران. این گسل در 7000سال گذشته 3زلزله بزرگ داشته که 2مورد آن مربوط به 3200سال گذشته است؛ بنابراین از نظر دوره زمانی، ما در دوره زمانی رخداد زلزله‌ای مهم با بزرگای 7ریشتر یا بیشتر هستیم.» زارع در مقایسه‌ای بین تهران امروز و تهران1326 می‌گوید: «در این مقایسه مشخص می‌شود که  تهران 70سال پیش معرضیت کمتری در برابر زلزله داشته است؛ چراکه جمعیت کمتری در آن زندگی می‌کرده‌اند. اکنون در 5 منطقه بالایی تهران و مناطق 21 و 22 روی پهنه گسل شمال تهران 2میلیون و 200هزارنفر زندگی می‌کنند و در پهنه گسل‌های جنوبی تهران، حدود یک میلیون نفر؛ بنابراین حدود 3میلیون و 200هزار نفر روی پهنه گسل‌های فعال تهران سکونت دارند». وی می‌افزاید: «2میلیون و 100هزار نفر از جمعیت تهران هم در بافت فرسوده ساکن هستند که اگر نیمی از آنها را مشترک با جمعیت ساکن در گسل‌ها برآورد کنیم و به رقم بالا بیفزاییم، می‌توان گفت جمعیتی حدود 4میلیون و 200هزار نفر از کل جمعیت 9میلیونی تهران (معادل 45درصد جمعیت تهران) به‌صورت اولیه در معرض بالاترین آسیب‌های ناشی از زلزله هستند».

 

موانعی برای امدادرسانی

چنان که از شواهد و قرائن پیداست، دوره جدید مدیریت شهری با توجه به وعده‌های انتخاباتی‌اش بیشتر روی نظرات شهروندان تمرکز کرده است و اعضای شورای شهر تهران نیز دائما تأکید می‌کنند که شهردار تهران و تیم کاری وی باید روی برنامه‌هایی که پیش از آغازبه‌کار خود اعلام کرده‌اند متمرکز باشند و بر سر وعده‌هایشان باقی بمانند. در این بین، شهروندان نیز از مدیریت شهری انتظار دارند که به منظور تقویت مدیریت بحران و افزایش آمادگی در برابر زلزله، بیش از پیش، اقدامات لازم انجام شود؛ اگرچه مدیریت بحران یک موضوع بین‌بخشی محسوب می‌شود و برای آمادگی کامل در برابر چنین پدیده‌ای، لازم است که دیگر نهادها هم از سوی دولت، مکلف به اجرای برنامه‌های ضروری شوند.

رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران هم در سخنانش بر این موضوع تاکید می‌کند و می‌گوید که در دوره پنجم مدیریت شهری، هم شورا و هم شهرداری تهران با توجه به وعده‌هایی که در فرایند برگزاری انتخابات به مردم داده‌اند ‌باید متفاوت از رویه گذشته مدیریت شهری ازجمله درباره مدیریت بحران عمل کنند. محمد سالاری می‌افزاید: «آنچه مسلم است اینکه متأسفانه کشور ما و کلانشهر تهران در طول دهه‌های گذشته در یک نابهنجاری تمام‌عیار و بدون رعایت اصول شهرسازی و معماری و مقررات ملی ساختمان و استانداردهای مربوط به پدافند غیرعامل شکل گرفته و تنها 2دهه است که مقررات ملی ساختمان در کشور اجرا می‌شود که آن هم به صورت کامل و جامع نیست؛ چراکه بسیاری از آیین‌نامه‌ها و مفاد آنها ناقص بوده و آنهایی هم که درست بوده به صورت کامل و جامع اجرا نشده است».

به نظر وی دلایل این اشکالات، هم به مجموعه مدیران و مسئولان کشور و هم به مردم برمی‌گردد؛ چراکه اساسا موضوعاتی مثل استانداردهای ایمنی، پدافند غیرعامل و رعایت اصول شهرسازی و معماری و... برای آنها اولویت نبوده است. این عضو شورای شهر تهران در ادامه با اشاره به گزارش سازمان زمین‌شناسی درخصوص وضعیت پروژه‌های شهر تهران یادآور می‌شود: «در این گزارش آمده بود که تمام بزرگراه‌ها، تونل‌ها، پل‌ها و پروژه‌های بزرگ‌مقیاس پایتخت، بدون پیوست‌های مطالعاتی و پیوست‌های پدافند غیرعامل احداث شده‌اند». او می‌افزاید: «اگر پل‌های بتنی که در سطح شهر ایجاد شده، بر اثر سیل یا زلزله تخریب شوند و خیابان‌ها را مسدود کنند به هیچ عنوان امکان برش و انتقال آنها به‌منظور امدادرسانی وجود ندارد؛ به همین دلیل است که در مطالعات تخصصی آمده که ترجیحا به جای پل‌های بتنی باید از عرشه‌های فلزی استفاده شود؛ چراکه در زمان حادثه، امکان برش و حمل آنها با هلی‌کوپتر وجود دارد». رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران در ادامه ضمن تأکید بر لزوم آموزش مردم می‌گوید: «لازم است که تمام مسئولان و سازمان‌های مربوطه، آگاهی‌ها و آموزش‌های درست و علمی و استاندارد را به مردم ارائه دهند؛ چراکه مردم، اکنون پذیرای این آموزش‌ها هستند».

وی همچنین تأکید کرد که باید اعتبارات حوزه ایمنی شهرها و زیرساخت‌های اصلی شهر و پدافند غیرعامل افزایش یابد و بین صدها اولویتی که برای کار در شهرها و شهرداری وجود دارد، ایمن‌سازی‌ شهر در اولویت قرار گیرد. سالاری همچنین تاکید می‌کند:‌ «باید سازه‌ها و زیرساخت‌هایی که در گذشته ایجاد شده و پیوست‌های پدافند غیرعامل در آنها لحاظ نشده، بر حسب اولویت، احصا و نسبت به نحوه ایمن‌سازی‌ آنها تدابیر لازم اتخاذ شود. مهم‌تر از همه اینکه این موضوع دغدغه مردم، صاحب‌نظران، مسئولان و رسانه‌ها شود تا میزان خسارات وارده بر اثر وقوع زلزله، کاهش یابد».

این خبر را به اشتراک بگذارید