سه روایت از مردی که ...
بیژن تلیانی
«سه روایت از مردی که خدا دوست داشت او را کشته ببیند» را داود غفارزادگان نوشته است. نشر نیستان ناشر و فرزاد ادیبی طراح جلد آن است. این کتاب 172صفحه دارد و قیمت آن 14هزار تومان است.
جز اطلاعات شناسنامهای اما، داستان کتاب چنانکه از نام آن هم میتوان حدس زد مربوط به واقعه جانسوز کربلا و حضرت اباعبدالحسین(ع) است. داستانی آشنا که نویسنده آنرا بیمقدمه آغاز میکند: «مقصد کوفه بود: این را دیگر مرغان آسمان هم میدانستند.» با این همه خواننده میتواند امیدوار باشد که طراوت آثار عاشورایی که چنین آثاری را نامکرر میکند در این اثر هم حس شود؛ بهویژه با متن آغاز آن که چون پیشدرآمدی، قبل از آغاز داستان آمده است:
«نیمروز بادیه؛ چله آفتاب...
باد، خرههای عطشناک اسبان را در فراخنای بادیه گم میکرد و سمچالها را باشنریزهها میپوشاند. گویی طبیعت به ماندن هیچ نشانی از این شمشیرآختگان نمییارست؛ اما دشت در سُماسُم هزار سوار میلهید: سایهسارانی رزمنده بر ریگزار که بهتاخت میگذشتند و در هرم آفتاب، موج برمیداشتند و میشکستند، با تلألو هزار نیزه جهنده در دستها و بیدقکهایی ملون، گره خورده در گلوگاه نیزهها، از دوردست انگار پهنه برگهایی در باد!
چه سرابی.»