10 بحران مهم جهان درسال 2019
جهان در سال2018 میلادی همچون سال قبل و قبلتر از آن درگیر بحرانهای دامنهدار بیسابقه بود؛ همچنان که خاورمیانه در آتش جنگ میسوزد، آفریقا نیز با درگیریهای داخلی و بحرانهای انسانی دست به گریبان است. آمریکا در چند جبهه با دیگر قدرتهای جهانی روبهرو شده است. دولت این کشور از طرفی قصد دارد در مرزهای جنوبی خود با مکزیک دیوارکشی کند، از طرف دیگر با متحدان اروپایی خود دیگر آن روابط سالهای بعد از جنگ جهانی دوم را ندارد و از سوی دیگر با چین، رقیب بزرگ اقتصادیاش در جهان دچار کشمکش شده است. سال2018 بدون تغییر چندانی بحرانهایش را به سال2019 هدیه داده است. جهان امروز ما بیش از هر زمان دیگری درگیر بحران است؛ بحرانهایی که ساخته دست انسانها به شمار میروند و باز هم انسانها بزرگترین قربانیانشان هستند. در میان بحرانهای متعددی که پیش روی ما در سال جدید میلادی است، 10بحران از بقیه جدیتر است و گستره بزرگتری از انسانها را در بر میگیرد. این 10بحران به انتخاب «گروه بینالمللی بحران» مستقر در واشنگتن در ادامه آمده است.
یمن
اگر بخواهیم تنها یک نقطه از جهان را نام ببریم که تاوان آشفتگی در نظم بینالمللی را میدهد، آن یمن است. درصورتی که طرفهای درگیر در جنگ یمن از فرصت پیش آمده برای صلح استفاده نکنند، بدون شک بحران انسانی پیش آمده در این کشور که بدترین بحران انسانی حال جهان است، میتواند در سال2019 وخیمتر شود. پس از 4سال جنگ، بیش از 16میلیون یمنی بر اثر محاصره عربستان به غذا و آب آشامیدنی دسترسی ندارند. فشار غربیها و موضع ضعف عربستان بهخاطر قتل خاشقجی شاید در نهایت به حل مسئله یمن منتهی شود.
افغانستان
افغانستان اکنون شاهد خونینترین دوران در طول چندین دهه جنگ است. در سال2018، بیش از 40هزار نفر از مردم و نیروهای نظامی در افغانستان کشته شدهاند. تصمیم ترامپ برای خروج نیمی از نیروهای آمریکایی مستقر در این کشور، بحران افغانستان را وخیمتر کرده است. اساسا چنین تصمیمی میتوانست به پیشروی روند صلح در افغانستان کمک کند اما مسئله این است که تصمیم ترامپ ناگهانی و بدون مشورت و هماهنگی با دیگر کشورها ازجمله کشورهای منطقه اتخاذ شده است. این میتواند صحنه سیاسی داخلی افغانستان را دچار تلاطم بیشتر کند.
آمریکا و چین
تنش میان آمریکا و چین به کشتار ختم نشده اما گفتمانی که میان دوطرف در جریان است رنگ و بوی جنگ هم میدهد. ادامه تنش میان این دو کشور ممکن است تبعات ژئوپلتیکی داشته باشد که به تمام بحرانهای بینالمللی در سال2019 سرایت کند. با وجود شکاف عمیق سیاسی در آمریکا، همه با این موضوع که چین رقیب استراتژیک این کشور است اتفاق نظر دارند. آمریکا اکنون چین و روسیه را تهدید اول امنیت ملی خود میداند. ریسک رویارویی مستقیم آمریکا و چین در سال2019 بسیار کم است اما تقابل این دو در دریای چین جنوبی موضوعی جدی است.
عربستان، آمریکا، اسرائیل و ایران
در سال2019 نیز خطر رویارویی میان عربستان، آمریکا، اسرائیل و ایران بالاست. واشنگتن از توافق هستهای با ایران خارج شده و تحریمهای سختی را علیه تهران اعمال کرده است. ریاض اعلام کرده در منطقه و حتی در خاک ایران با تهران مقابله خواهد کرد. تلآویو بر سوریه متمرکز است و برخی مواضع ایران را در این کشور هدف قرار داده است. ایران اما به روندهای طولانیمدت معتقد است. این رویکرد ایران اما ممکن است برای همیشه ادامه پیدا نکند. کنترل دمکراتها بر کنگره در سال2019 میتواند بر این بحران تأثیرگذار باشد.
سوریه
سال2018 که به پایان نزدیک میشد، بهنظر میرسید جنگ سوریه نیز رو به پایان است؛ بشار اسد پیروز میشود، داعش شکست میخورد و نیروهای خارجی در چند نقطه از این کشور به حضورشان ادامه میدهند تا وضع موجود حفظ شود. اما گفتوگوی تلفنی ترامپ و رئیسجمهور ترکیه شرایط را تغییر داد. اگرچه از ابتدا حضور نیروی 2هزار نفری آمریکا در شمال سوریه با تردیدهایی بر سر تأثیرگذاری آنها در معادلات این کشور روبهرو بود اما در شرایط جدید و با آشفتگی احتمالی ایجاد شده، ممکن است بار دیگر شاهد سربرآوردن داعش باشیم. توقف حمله ترکیه به کردها و پیوستن آنها به دولت اسد از یک خونریزی دیگر جلوگیری کرده است؛ اتفاقی که میتواند در نهایت بهمعنای کنترل دولت سوریه بر سراسر خاک این کشور و جلوگیری از فروپاشی آن باشد.
نیجریه
نیجریهایها تا یک ماه دیگر در انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات محلی به پای صندوقهای رأی میروند. انتخابات در نیجریه اغلب با درگیری و خونریزی همراه بوده است. برگزاری انتخابات را باید در کنار دیگر بحرانهای داخلی نیجریه دید.
میزان بالای جرم و جنایت در نیجریه یکی از چالشهای اساسی پیش روی دولت است. گروه تروریستی بوکوحرام در شمال شرق این کشور همچنان حضور دارد و درگیریها در این منطقه بلای جان مردم شده است.
سودان جنوبی
طی 5 سال گذشته یعنی از زمانی که جنگ داخلی در سودان جنوبی در گرفته، بیش از 400هزار نفر کشته شدهاند. آتشبس میان نیروهای وفادار به رئیسجمهور و نیروهای وابسته به نخستوزیر پیشین این کشور اکنون باعث کاهش خشونتها شده است. دوطرف توافق کردهاند تا انتخابات2022 درگیریها را متوقف کنند اما مسئله اصلی ادامه این آتشبس است. توافق سال2015 این دو، یکسال بعد نقض شد.
کامرون
کامرون زمانی در آفریقای درگیر بحران، سرزمین آرامش بود اما بحران تازه در مناطق انگلیسیزبان این کشور، آن را در آستانه یک جنگ داخلی قرار داده است.
اعتراضهای معلمان و وکلا به استفاده از زبان فرانسه در مدارس این مناطق باعث بروز اعتراضهای گستردهتر بهوجود تبعیض علیه مناطق انگلیسیزبان از سوی دولت مرکزی شد. این مناطق یکپنجم کامرون را تشکیل میدهند. دولت مرکزی اکنون با 10گروه شبهنظامی درگیر است.
اوکراین
برای بحران اوکراین، پایانی نمیتوان متصور بود. جنگ داخلی اوکراین در سال2014 آغاز شد و حمایت روسیه از جداییطلبان آنرا وارد مسیری دیگر کرد.
از آن زمان روسیه و غرب دچار یک بنبست ژئوپلتیک شدهاند که راهحلی برای آن تاکنون ارائه نشده است. درگیری میان نیروهای دریایی روسیه و اوکراین در سال2018 بر پیچیدگی وضعیت افزوده است. درگیریهای پراکنده در شرق اوکراین ادامه دارد و مردم عادی هزینه اصلی این جنگ را میدهند.
ونزوئلا
اقتصاد ونزوئلا به سرعت در سراشیبی سقوط قرار دارد. فقر و سوءتغذیه بلای جان مردم شده و بیماریهای واگیردار بار دیگر به این کشور نفوذ کرده است. از جمعیت 31میلیونی ونزوئلا حدود 3میلیون نفر از این کشور به کشورهای همسایه گریختهاند. سازمان ملل پیشبینی کرده است شمار این افراد طی سال2019 از مرز 5 میلیون نفر عبور کند. نیکلاس مادورو امسال دومین دوره ریاستجمهوریاش را آغاز میکند. بسیاری عملکرد او را عامل وضعیت آشفته ونزوئلا میدانند. او اما آمریکا را عامل اصلی میداند.
آشفتگی در جان نظم بینالمللی
رابرت مالی
مدیر گروه بینالمللی بحران
نظم بینالمللی در شرایطی که آمریکا دیگر قدرت برتر جهانی نیست، درگیر آشفتگی شده است. در این شرایط، در میان رهبران سیاسی جهان عده بیشتری وسوسه میشوند با دخالت در بحرانهای بینالمللی، برد قدرت خود را محک بزنند و برای افزایش نفوذ خود و کاهش نفوذ رقبا تلاش کنند. چندجانبهگرایی اکنون بیش از هر زمان دیگری به چالش کشیده شده است.
ابزارهای اقدام دستهجمعی ازجمله شورای امنیت سازمان ملل ناکارآمد شده و ابزارهای حقوق بینالملل ازجمله دیوان بینالمللی کیفری نیز از سوی کشورهای جهان مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
حس نوستالژی البته میتواند گمراهکننده هم باشد. اعتباربخشی بیاندازه به دورهای که جهان تحت هژمونی غرب اداره میشد، ما را به بیراهه خواهد برد. استفاده عراق از سلاح شیمیایی علیه ایران در دهه1980، قتلعام در بوسنی، رواندا و سومالی در دهه1990، جنگ افغانستان و عراق پس از حملات 11سپتامبر2001 و فروپاشی لیبی و سودان جنوبی جزو مواردی هستند که در دورهای رخ دادند که آمریکا و در نتیجه غرب قدرت برتر جهان بود. نظم لیبرال جهان نتوانست سیاستمداران را مهار کند؛ سیاستمدارانی که هر زمان اراده کردند قواعد حاکم بر نظم و امنیت جهانی را زیر پا گذاشتند.
خوب یا بد، قدرت آمریکا و اتحادها حول این کشور، طی سالها روابط میان کشورهای جهان را تعریف کرده و نظم منطقهای را در نقاط مختلف شکل داده است. اکنون در شرایطی که دونالد ترامپ، آمریکا را به انزوا کشانده و اروپا به دام برگزیت و تفکرات ملیگرایانه افتاده، رهبران سیاسی جهان مشغول زورآزمایی هستند تا ببینند تا کجا میتوانند در بحرانهای بینالمللی پیش روند. اینها البته در فضای داخلی نیز همزمان بر استبداد خود افزودهاند و به ملیگرایی دامن زدهاند. شدت این رفتارها در کشورهای مختلف متفاوت است اما همه یک سمت و سوی مشترک دارند و آن مقابله با نهادهای بینالمللی است. به چالش کشیدن نظم بینالمللی، موضوع جدیدی نیست اما مسئله این است که اکنون این رفتار ریشه در پوپولیسم سیاستمداران دارد.
این پدیده، مقابله با پناهجویان، قانونگریزی و محدودیت رسانهها را نیز با خود به همراه داشته است. ترامپ شاید بارزترین نمونه در میان این دسته از سیاستمداران در جهان باشد اما افرادی هستند که بسیار فراتر از او رفتهاند. رفتار دولت میانمار با روهینگیاییها که باعث آوارگی بیش از 700هزارنفر از آنان شده، نمونهای از اقدامات این رهبران است. تمام چیزهایی که پیش از این برای رهبران سیاسی چراغ قرمز بودند، اکنون چراغ زردی بیش نیستند.
رهبران سیاسی امروز دامنه اقدامات خود را به خارج از مرزهایشان نیز کشاندهاند. روسیه بخشهایی از گرجستان و اوکراین را به خاک خود ضمیمه میکند، چین تردد کشتیها در دریای چین جنوبی را تحت کنترل درمیآورد، عربستان به یمن حمله میکند و نخستوزیر یک کشور دیگر را به گروگان میگیرد و در سفارتخانهاش در خاک یک کشور دیگر، مخالف سیاسیاش را به فجیعترین شکل به قتل میرساند، اسرائیل نیز در ماجرای فلسطین هر آنچه میخواهد انجام میدهد. این اقدامات آنقدری تازه و عجیب نیست؛ عجیب آن است که همه اینها با گستاخی تمام انجام میشود. تمام سیاستمدارانی که به اینگونه اقدامات دست زدهاند یک نقطه اشتراک دارند و آن هم اینکه برآوردشان این است که تجاوز به هنجارهای بینالمللی، دیگر تبعات سنگین نخواهد داشت. در این میان، دولت آمریکا نیز چندان بیگناه نیست. تمایل شدید ترامپ به زیر سؤال بردن سازوکارهای حقوق بشری و نقض پیمانهای بینالمللی یک فضای منفی در جهان ایجاد کرده است. خروج او از توافق هستهای با ایران و بدتر از آن، تحت فشار قرار دادن کشورهایی که همچنان بهدنبال اجرای این توافق هستند، نمونهای از رفتارهای غیرمنطقی و منفی رئیسجمهور آمریکا در فضای بینالمللی کنونی است.
خطری که وجود دارد اما فراتر از آشفتگی امروز در نظم بینالمللی است. خطر جدیتر، مربوط بهاحتمال وقوع خطای محاسباتی است. رفتار کشوری که در مورد قدرت خود دچار خطای محاسباتی شده، ممکن است با واکنش کشوری دیگر مواجه شود. چنین اتفاقی ممکن است در نهایت در نبود یک کشور سوم که بتواند نقش میانجی را بازی کند، به درگیری میان دوطرف منجر شود. آنچه واضح است اینکه، نظم بینالمللی اکنون رو به زوال است.