کِلک
کِلک
وقتی بالاخره تصمیم گرفتم دست از تمدن و ارزشهای قلابیاش بردارم و پناه ببرم به جزیرهای در اقیانوس آرام، روی یکی از این جزیرهنماهای مرجانی، در ساحل یک مرداب آبی، در دورترین نقطه ممکن از دنیایی پولکی که کاملا سمت و سوی منافع مالی گرفته بود، دلایلم کسی را غافلگیر نکرد جز آنها که از ته دل خوگرفته بودند به این نوع زندگی.
مرگ و چند داستان دیگر، رومن گاری، ترجمه: سمیه نوروزی، صفحه67