قند مکرر
سعید مروتی| منتقد و روزنامه نگار
کمدی سرخوش، روان و راحت «اجارهنشینها» نمودی بارز از توانایی مهارت و هوشمندی داریوش مهرجویی در بهترین دوران حرفهایاش است. در حالی که کمدیهای دهههای 60 اغلب در حد «مردی که موش شد» (احمد بخشی) و «ماموریت» (حسین زندباف) بود و اساسا ساختن فیلم طنز رونق چندانی نداشت، مهرجویی با ساخت اجارهنشینها قریحهای از طنازی را به نمایش گذاشت که در فیلمهای قبلیاش (و حتی در «آقای هالو») مسبوق به سابقه نبود. تماشاگران پرتعداد اجارهنشینها در اکران سال66، با تصویری تازه از مهرجویی مواجه شدند.کارگردانی فاصله گرفته از نخبهگرایی «گاو» و «پستچی» و «دایره مینا» همه هنرش را خرج درست درآوردن لحن کمدی خوشساختش کرده بود. این مهرجویی تازه، دفتر کد و رمز و تمثیل و استعاره و عوالم روشنفکری و مفاهیم عمیقه را بسته و سراغ قصهگویی روان رفته بود. هرچند ماجرای خانهای بیصاحب، روابط پرتنش مباشر با مستاجران و رقابت 2 بنگاه معاملات ملکی، به کفایت، حاشیه برای اجارهنشینها درست کرد ولی همه این حرف و حدیثها و نمادتراشیها (که میتوانست ابعادی خطرناک برای فیلم سازندهاش فراهم کند) در نهایت مشکل درست نکرد. اجارهنشینها آنقدر مفرح و دوستداشتنی بود که همه ترجیح دادند در روزگار جدیت و عصبیت، به تماشایش بنشینند و کیفش را ببرند. اینکه مثلا شخصیت سالک (یارتا یاران) وصله ناجوری بود یا یکی دو کاراکتر فرعی، زیادی در حاشیه و محو بودند اهمیتی نداشت، ساختمان کمدی اجارهنشینها برخلاف خانهای که مستاجران فیلم در آن ساکن بودند، آنقدر محکم بود که این ترکهای ریز، خدشهای بر آن وارد نمیکرد. شیرینی و حلاوت فیلم تمامنشدنی است و تماشای مکررش همچنان لذتبخش.