سیمرغها دنبال آشیانه
داستان دنبالهدار اجارهنشینی معتبرترین جشنواره سینمایی ایران، امسال هم ادامه دارد
مسعود میر/روزنامهنگار
بعد از آن 6دوره برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم تهران در سالهای 1351تا 1356دیگر جایی به نام کاخ جشنواره به مفهوم واقعی آن جشنوارههای سینمایی کشور را میزبانی نکرد. در آن سالها سینما آتلانتیک(آفریقای فعلی) بهعنوان کاخ برگزاری جشنواره میزبان اهالی فیلم و رسانهها بود اما در سالهای بعد از انقلاب و همزمان با آغاز بهکار جشنواره فیلم فجر، این ثبات در محل برپایی جشنواره بدل به تغییری مدام و سلیقهای در ادوار مختلف جشنواره شد. قدیمیها سینما قدس و بهمن را بهعنوان سینمای اصلی نمایش فیلم برای اهالی رسانه بهخاطر دارند و نسلهای بعدی با سینما فلسطین و صحرا خاطرههایشان را سر و شکل دادند. در همه آن سالها هم هر کدام از گروههای مرتبط با فیلم در کشور اعم از تهیهکننده و کارگردان و مدیران دولتی در یک سالن فرعی به تماشای فیلمهای برگزیده سینمای ایران نشستند. در دهه90 یکهتازی برج میلاد آغاز شد. مرکز همایشهای برج برای چند سال پیاپی بدل شد به کاخ عاریتی جشنواره فیلم فجر و اهالی رسانه و اصحاب سینما برای 10روز مهمان این نقطه از شهر میشدند. سال گذشته اما جشنواره فیلم فجر بیوفایی پیشه کرد و بهجای میلاد سراغ ملت را گرفت تا پردیس سینمایی خوشرنگو لعاب اما پردردسر بزرگراه نیایش هم کاخ جشنوارهبودن را در فهرست روزهای سینماییاش یادداشت کند. جشنواره سیوهفتم در راه است و هنوز مدیران سازمان سینمایی و جشنواره فیلم فجر بهطور قطعی اعلام نکردهاند که کدام سینما قرار است بهعنوان کاخ جشنواره میزبان رسانهها و فیلمسازان باشد و بهرغم اینکه دبیر جشنواره در یک گفتوگو تلویحا از پردیس سینمایی ملت بهعنوان میزبان خوب جشنواره سال قبل یاد کرده، اما هنوز قطعیتی درباره وضعیت کاخ جشنواره وجود ندارد؛ کاخی که قاعدتا برای یک جشنواره با 37سال سابقه برگزاری، میبایست جایگاه و اعتباری درخور میداشت. با یک پرسوجوی ساده میتوان به این مهم پی برد که در جشنوارههای معتبر فیلم بنایی که بهعنوان کاخ جشنواره معرفی میشود، چنان با دوراندیشی و سلیقه انتخاب یا ساخته میشود که تا دههها از آن با همان عنوان کاخ جشنواره استفاده میشود. کاخهای جشنواره فرصتی طلایی هستند برای عرضه داشتههای فرهنگی یک کشور حال اینکه در ایران اصلا چنین مقری وجود ندارد و هنوز هم کسی به فکر ساخت یا انتخابش نیست. از سوی دیگر، جمعیت رو به افزایش به ظاهر خبرنگاران و عکاسانی که تنها رسانهشان سایت شخصی یا صفحه اینستاگرامشان است، سبب شده تا هر سال تعداد آنهایی که قرار است در کاخ جشنواره مهمان شوند، افزایش یابد؛ موضوعی که در کمتر جشنواره معتبری در دنیا قابل پیگیری است.
فارغ از همه این موارد، انتخاب یک مقر دائمی برای جشنوارهای که هنوز مدیران سینمایی کشور معتقدند چشم و چراغ سینمای ایران است، ضروری بهنظر میرسد اما جشنواره فیلم فجر هنوز میان چند گزینه برای رفع و رجوع سالانه بحرانی به نام کاخ جشنواره سرگردان است.
گروهی از پردیس ملت حرف میزنند و استدلالشان میزبانی سال قبل این مجموعه سینمایی از جشنواره است اما نمیتوان فراموش کرد آنهایی که نه برای وقتگذرانی یا تماشای موردی یکی، دو فیلم بلکه برای 10روز درگیر تماشای چند فیلم در این پردیس بودند، هر روز با بحرانهایی خندهدار نظیر صفهای طویل ورود به پردیس، ورود به سالنها، ورود به سرویسهای بهداشتی و البته ورود به طبقهای که برای پذیرایی درنظر گرفته شده بود، دست به گریبان بودند.
گروهی دیگر دم از برج میلاد میزنند و معتقدند اهالی رسانه و فیلم در این سالها با مشکلات این کاخ کنار آمدهاند و نباید کاخ جشنواره را بعد از چند سال عوض کرد اما یادشان رفته زمستانهای برفی را که رسیدن به برج میلاد چیزی از فتح اورست کم نداشت و البته هزارویک راه ورود و خروج اضطراری که سبب میشد سالنهای نمایش مملو باشد از مهمانان ناخواندهای که بهخاطر آشنایی با مختصات نقشه برج سر از کاخ جشنواره فیلم فجر در میآوردند.
گروهی دیگر هم به اعتبار برگزاری 2دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در مجتمع چارسو معتقدند که این نقطه باید بهعنوان کاخ جشنواره انتخاب شود اما ناگفته پیداست که چارسو بهرغم امکانات خوبش، با مشکل جدی محدودیت ظرفیت سالنها و امکان برگزاری نشست و همایش مواجه است. ضمن اینکه در کدام نقطه دنیا مهمترین جشنواره سینمایی کشور در طبقه پنجم مجتمعی برپا میشود که در طبقات دیگرش دلالان موبایل و فروشندگان لوازم دیجیتال مشغول کاسبی هستند.
این روزها گروهی هم حرف از مجموعه سینمایی ایرانمال میزنند و اینکه تعدد سینماها، ظرفیت قابل توجه سالن کنفرانس و امکانات بهروز پخش فیلم در این مجموعه میتواند جشنوارهای متفاوت را رقم بزند اما در پاسخ به این افراد فقط میتوان نشانی مجموعه ایرانمال را یادآوری کرد. قرارگرفتن این مجموعه در مسیر تهران- کرج و البته توجه به این موضوع که نزدیکترین ایستگاه مترو به این سینماها ایستگاه متروی ایرانخودروست، احتمالا میتواند هر مشتاق رسانهای و فرهنگی را برای نوکردن سال سینمایی ایران بیانگیزه کند.
باید تردید را کنار گذاشت و تصمیمی قطعی گرفت. اگر بناست جشنواره فیلم فجر با همه تاریخچه و اعتبار نسبیاش ادامه داشته باشد، نیاز به یک کاخ اختصاصی و واقعی دارد. اجارهنشینی معتبرترین جشنواره سینمایی ایران در پردیسها و سالنها در این سالها هیچ آوردهای نداشته و باید یکبار برای همیشه سنگ بنای کاخ جشنواره فجر گذاشته شود؛ کاخی برای اهالی رسانه و فیلم و برگزاری درجه یک جشنوارهای که نامش فجر است؛ بدون کمبود، بدون محدودیت و بدون تردید... .