خاک زوهر
«خاک زوهر یا وقت چیدن گیسها» عنوان داستان بلندی از نرگس مساوات است که نشر ثالث بهتازگی آنرا منتشر کرده.
نثر ساده و پاکیزه و روایت جذاب، این کتاب را خواندنی کردهاست. کتابی که از همان ابتدا بنا دارد خواننده را در پیچ و خم روایت با خود همراه کند. از اینرو چنین شروع میشود: «نسیم همانجور که اشک میریزد، خم میشود و مدارکش را از توی کولهپشتی درمیآورد و کوله را میاندازد روی پشت و دسته چمدان کوچک سفری را میگیرد و باز بغلم میکند و بی خداحافظی از گیت میگذرد. امشب هیچکدام حرفمان نمیآمد که چه بهتر!
مثل راهی کردن بقیه نبود که هی باید جان میکندم مزخرف نگویم، بامزه نباشم، دلداری ندهم و حالا که دچار این مرض مسخره شدهام که گریهام نمیگیرد، هیچ چیز دیگرم هم نگیرد...»
در پشت جلد این کتاب 101صفحهای هم آمده است: «رمان «خاک زوهر» داستان خون دادن یا تکیه زدن است با و بیاتفاقی که در کار بوده یا نبوده.
کتاب را نشر ثالث با شمارگان 1100نسخه و قیمت 12هزار تومان منتشر کرده است.