محمد بلوری /روزنامهنگار پیشکسوت
بیشتر صاحبنظران و کارشناسان مسائل اجتماعی، همچنین کسانی که در زمینه مسائل تربیتی تحقیق و مطالعه میکنند نقش جامعه، خانواده، فشارهای اقتصادی و عواملی از این دست را در ارتکاب جرایم و بزهکاری مهم میدانند.
به همین ترتیب معتقدند فردی که دست به جرم و جنایت میزند، اگر در محیط یا مسیری قرار بگیرد که وجدان و فطرت انسانیاش را تحریک کند، ایبسا از گذشته سیاه خود دست بکشد و پا در راه زندگی سالمی بگذارد. در طول سالهایی که به فراخور شغل روزنامهنگاری و حرفه حوادثنویسی در محاکم و بازداشتگاهها و صحنههای جرم حضور داشتهام چنین نمونههایی را به چشم خودم دیدهام. از جمله اینها سارق سابقهداری بود که دیگر جوان نبود. با این حال، دست از سرقت و دزدی برنمیداشت. این شخص یک روز در مسیر خودش میبیند که یخچال بزرگ و سفیدی را دارند به خانهای میبرند. نشانی را به یاد میسپارد و شب به قصد دزدی وارد خانه میشود. برخلاف تصورش، ساکنان درون خانه که چراغهایش خاموش بود، بیدار بودند. سارق جایی پنهان میشود تا آنها بخوابند و خانه را لخت کند. در این حین میشنود که ساکنان خانه که مادر و دختری بودهاند، درباره عروسی و اینکه دیگر حتی یک ریال برای تهیه جهیزیه نمانده، صحبت میکنند، لحن پرغصه مادر و گریههای دختر آتش به جان سارق میزند. همین آقا بعدها آدم سالم و سربهراهی میشود. چه کمکها که به این مادر و دختر نمیکند و در ادامه آن کارهای خیری هم انجام میدهد.
بیداری وجدان اتفاق عجیب و شگفتآوری است و معمولا در مواقعی و برای کسانی رخ میدهد که ما اصلا انتظارش را نداریم.
بیداری وجدان
در همینه زمینه :