آفتاب در میان سایه
میلاد حسینی| روزنامه نگار
وقتی به قاسم هاشمینژاد فکر میکنم چه یادم میآید؟ جز شعرهای دفتر «تکچهره در دو قاب» پررنگترین چیزی که هاشمینژاد را با آن بهیاد میآورم جلد سبزروشن «فیل در تاریکی» است و 12 دایره طرح جلدهای یکسان کتاب زمان که پیوندخورده با بهترین آثار داستانی دهههای قبل. وقتی به «فیل در تاریکی» فکر میکنم کدام تکهاش فورا در سرم مجسم میشود؟ قطعا اولینش دیالوگها و لهجههایی است که نویسنده با مهارت تمام از پس نوشتناش برآمده. لهجههای شیرازی و ارمنی و... با دقت فراوان در متن آمده و صدایی واقعی در دل رمان میسازد و بعد صحنهای پیشرو میآید که «صبح روز پنجشنبه بود و جلال امین صبح زودتر از معمول بیدار شده بود و خودش را در آینه نگاه میکرد. با چشمی ورمکرده و کبود و دماغی که پهنتر از همیشه شده بود و بریدگیهای پای لثه پایین و لب بالایش زقزق میکرد. جلال امین صبحانهاش را تند خورد و عینک حسین را به چشم گذاشت و به حرف عصمتخانم فکر میکرد که اصرار کرده بود در خانه بماند و استراحت کند. اما جلال امین به تصادف شب گذشته فکر نمیکرد و منتظر تلفن مهستی ماند»؛ زنی جذاب اما شکننده که بخشی از کشمکش داستانی بر دوش او بود و آن تکهای که صبح با او آغازمیشد.
فیل در تاریکی چهجور رمانی است؟ رمانی است پلیسی که برخلاف جریان مرسوم رمانهای دهه50 نوشته شد و به سرگرمی با رمان توجه داشت و در چارچوبی مهندسیشده روایتش را پیشروی مخاطب گذاشت.
اما تمام چیزی که رمان دارد وجه سرگرمیاش نیست و روحی از شعر مولوی که بر پیشانی رمان آمده هم در آن نقش بسته. برادر جلال از آلمان به ایران بازگشته و ماشینی آخرین مدل برای جلال امین هدیه آورده و او که گاراژدار است و شیفته ماشین، طی اتفاقاتی به ماشین مشکوک میشود و سعی میکند معما را پیداکند؛ راز گروه تبهکار که گره خورده به ماشین و برادر و چیزهایی در ماشین که از آلمان آمده.
به این رمان که فکر میکنم نسخه اصلیاش میآید توی ذهنم. هنوز مشهد بودم و خبر سیزدهبهدر، درگذشت قاسم هاشمینژاد بود. خبری از دروغ سیزده نبود و نویسندهای که بارها به ننوشتن نقد ادبی بعد خواندن «بوته بر بوته» فکرکرده بودم، از دنیا رفته بود. به کتابفروشی دانشور رفتم و روی کتابها دست کشیدم. یک جلد فیل در تاریکی اصل برداشتم. اینبار نه افست، نسخه اصل کتاب زمان. قیمتش 5 برابر افست بود. 50هزار تومان.