
لیگ ادبیات ایران
گردانندگان جایزههای ادبی میخواهند همچنان در بازار کتاب ایران مؤثر باشند

مرتضی کاردر/روزنامهنگار
پاییز و زمستان، بهار جایزههای ادبی است. جایزههای خصوصی و دولتی یکی یکی به نقطه پایان میرسند و برگزیدگانشان را معرفی میکنند. عدماستمرار و تعطیلی جایزههای ادبی خصوصی سبب شده است که در سالهای اخیر جایزه تأثیرگذاری نداشته باشیم که همه مخاطبان جامعه ادبی منتظر اعلام نتایج آن باشند. به فهرست جایزههای خصوصی که نگاه میکنیم شمار جایزههایی که به هر دلیل تعطیل شدهاند از شمار جایزههایی که هنوز برقرارند بیشتر است. جایزه گلشیری، جایزه یلدا، جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات ازجمله جایزههاییاند که در سالهای گذشته تعطیل شدهاند. جایزههای دولتی نیز بهدلیل تغییر سیاستها و رویکرد اغلب محافظهکارانهای که دارند هنوز نتوانستهاند به جایزههای تأثیرگذار یا جریانساز تبدیل شوند. در این گزارش جایزههای ادبی سالجاری را مرور کردهایم.
حاشیه های یک جایزه محافظه کار
یازدهمین دوره جایزه جلال آلاحمد 17آذر در کتابخانه ملی برگزار شد و بدون انتخاب کتابی در بخش داستان کوتاه و مستندنگاری، جایزه بخش رمان را به «رهش» اثر رضا امیرخانی داد.
انتخاب رهش شاید جنجالیترین انتخاب جایزه جلال در سالهای اخیر بوده است. امیرخانی در روزگار پس از انتشار رهش با موضعگیریهای مکرر علیه برخی نهادها مثل مجمع ناشران انقلاب اسلامی تلاش کرد تا راه خود را از دوستداران و مخاطبان گذشتهاش جدا کند و همین مخالفان زیادی را در این نهادها مقابلش قرار داد؛ مخالفانی که در روزهای اخیر بعضی از آنها به جای مخالفت با کتاب رهش به زیرسؤال بردن مبانی جایزه پرداخته و مسائلی را مطرح کردهاند که انگار پس از 11 دوره تازه متوجه آن شدهاند. البته اشتباه مدیر بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان در یکی از مصاحبههای چندماه گذشتهاش که تلویحاً به رهش بهعنوان یکی از نامزدهای احتمالی جایزه جلال اشاره کرده در این حاشیهها بیتأثیر نبوده است. منتقدان جایزه فراموش کردهاند که جایزه جلال آلاحمد که در سالهای اخیر جایگزین بخش داستان جایزه کتاب سال شده است باید بیشتر یک جایزه ملی باشد نه جایزهای که برگزیده آن بهگونهای انتخاب شود که موجب رضایت و تأیید همه نهادهای روزافزون وابسته به مجمع ناشران شود. فراموش کردن چنین اصلی سبب میشود که هر سال مخالفان جایزه مواضعی مشابه را با صورتبندیهای گوناگون تکرار کنند. با این همه، محافظهکاری و فقدان رویکرد مشخص مشکل اصلی جایزه جلال آلاحمد است. برگزیده جایزه جلال یک سال از میان نویسندگان جوان انتخاب میشود و سال دیگر از میان نویسندگان شناخته شده.بهنظر میرسد، تلاش برای پرهیز از حاشیه و انتخاب نویسندگانی که یا از نویسندگان شناخته شده نیستند یا اگر شناخته شدهاند چندان اهل حاشیه نیستند، رویکرد اصلی جایزه جلال است. جایزه جلال با چنین رویکردی پس از 11 دوره هنوز نتوانسته است جریانساز باشد. از این جهت انتخاب رهش را باید نوعی خروج از رویه محافظهکارانه دانست؛ هرچند با حاشیههای پیش آمده بعید است که جایزه جلال در سال بعد همین رویه را ادامه دهد.با پایان یافتن جایزه جلال، داوری جشنواره شعر فجر انتخاب شده است. مسئله اصلی درباره جایزه جلال آلاحمد و شعر فجر این است که مدتزمان داوری و ارزیایی کوتاه است و بررسی همه آثار در مدت زمان تعیین شده برای اعضای هیأت داوران ممکن نیست، مگر اینکه داوران دیگری پیش از آن آثار را بررسی و انتخاب کنند که بنیاد شعر و ادبیات داستانی همواره در پاسخ به چنین پرسشی سکوت اختیار کرده است.
فارغ از جریانها و پسندها
کمکم باید جایزه شعر شاملو را بهعنوان جدیترین جایزه خصوصی شعر به شمار آورد؛ جایزهای که آرام و بیحاشیه آغاز کرد و راه خودش را رفت و بهعنوان یک جایزه جدی در حوزه شعر دارد جا میافتد. اختتامیه چهارمین جایزه ادبی شاملو چهارشنبه گذشته در بنیاد موقوفات افشار برگزار شد و مجموعه شعر «خط سیاه متروی لندن» از علیرضا آبیز بهعنوان برگزیده جایزه انتخاب شد و مجموعه شعرهای «اسفندیاری در چشم چپ» سروده آنا رضایی، «نامههایی از کازابلانکا» سروده شهریار بزرگمهر و «بینظمی» سروده آرمین یوسفی شایسته تقدیر شدند.
انتخاب علیرضا آبیز بهعنوان شاعری که در طول این سالها فارغ از جریانها و پسندهای جامعه ادبی، راه خودش را رفته و کارنامهای درخور توجه و شایسته احترام دارد، یکی از درستترین انتخابهای جایزه در طول 4سال اخیر بوده است؛ رویهای که امید میرود در دورههای آینده نیز ادامه داشته باشد.
در میان چند ناشر
احمد محمود، نامزدهای دومین دوره خود را چندی است اعلام کرده است. رمانهای «آتشِ زَندان» ابراهیم دَمشناس، «آلوت» امیر خداوردی، «بالزنها» محمدرضا کاتب، «بندِ محکومین» کیهان خانجانی، «تهرانیها» امیرحسین خورشیدفر، «راهنمای مُردن با گیاهان دارویی» عطیه عطارزاده، «سالِ سی» احمد ابوالفتحی، «سرزمینِ عجایب» جعفرِ مدرسصادقی، «شهرهای گمشده» آیدا مرادی آهنی و «غروبدار» سمیه مکیان بهعنوان نامزدهای نهایی جایزه اعلام شدهاند. مسئله اصلی جایزه احمد محمود این است که نامزدهای جایزه اغلب محدود به کتابهای 2، 3 ناشر است. طیف انتخابکنندگان جایزه که چندده نفر از نویسندگان یا اهالی ادبیات هستند هم اعلام نمیشود و معلوم نیست که آیا انتخابکنندگان همه کتابهای منتشر شده را خواندهاند یا نه؛ دستکم نامزدهای جایزه که چنین چیزی را نشان نمیدهند.
الگویی برای همه جایزهها
جایزه مهرگان را باید دقیقترین و روشمندترین جایزه ادبی این سالها دانست. جایزهای که از سال 1378آغاز شد و با وجود فراز و فرودهایی که هر جایزه ادبی خصوصی ممکن است به آن دچار شود در سالهای اخیر دوباره قدرتمندانه به عرصه بازگشته و حالا در غیبت جایزههای خصوصی دیگر قدیمیترین جایزه ادبی ایران است. نامزدهای جایزه در چند مرحله معرفی و فهرستها
هر بار کوتاهتر میشوند تا برگزیدگان جایزه در مراسم نهایی معرفی شوند. نحوه بررسی و معرفی آثار در جایزه مهرگان میتواند الگویی برای دیگر جایزههای ادبی دولتی و خصوصی باشد. هنوز نامزدهای امسال جایزه معرفی نشدهاند و بهنظر میرسد چند مرحله بررسی آثار سبب شود که برگزیدگان جایزه در روزهای پایانی سال یا ابتدای سال آینده معرفی شوند.
جایزهای برای گونههای فراموششده در ادبیات
جایزه نوفه جایزهای است که امسال نخستین دوره خود را آغاز کرده است؛ جایزهای که هنوز بین 3 نام جایزه نوفه، جایزه گمانهزن و جایزه پیدایش مردد است و 25کتاب را بهعنوان نامزد نهایی خود اعلام کرده است. اصلیترین وجه تمایز جایزه نوفه اختصاص آن به ژانر علمی-تخیلی و فانتزی، وحشت و جنایی است؛ گونههایی که در ادبیات سالهای اخیر فراموش شدهاند. از این جهت شاید بتواند خود را بهعنوان جایزهای متفاوت در ادبیات ایران تثبیت کند.کتابهای «آدابِ دنیا» از یعقوب یادعلی، «آلوت» نوشته امیر خداوردی، «اقامت ابدی» از ساناز زمانی، «اقیانوس نهایی» نوشته دانیال حقیقی، «الفبای مرگ» اثر مهرداد مراد، «بیتابوت» از لاله زارع، «پنهان در تاریکی» نوشته فرزانه کرمپور، «تراتوم» اثر رؤیا دستغیب، «جمجمه جوان» از لاله زارع، «خاک آدمپوش» نوشته ضحی کاظمی، «خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی» از بهزاد قدیمی، «در سیدخندان کسی را نمیکشند» اثر مهام میقانی، «رزونانس» نوشته م.ر. ایدرم، «زنی با سنجاقِ مرواری نشان» از رضیه انصاری، «سرمهسرا» نوشته رامبد خانلری، «شهرآفتاب» اثر پرویز صمدی مقد م، «عصبکشی» نوشته محمدهاشم اکبریانی، «کاجزدگی» از ضحی کاظمی، «کاجها وارونهاند» اثر سامان نورایی، «گاوهای برنزی» از محمدآصف برنزی
«گوزن طولانی» نوشته داوود قنبری، «ما اینجا داریم میمیریم» از مریم حسینیان
«ما و را» از م.ر. ایدرم، «مرداد دیوانه» نوشته محمدحسن شهسواری و «مردمکهای قرمز» از جیران ماهتابی بهعنوان نامزدهای نخستین دوره جایزه نوفه یا جایزه پیدایش یا گمانهزن معرفی شدهاند. معرفی 25 کتاب برای دوره نخست شاید قدری بیش از مقدار متعارف جایزههای ادبی باشد. با توجه به اینکه از بعضی نویسندگان 2 کتاب در میان نامزدهاست، به گمانم این فهرست میتوانست کوتاهتر از این شود. شاید معرفی 25 کتاب تلاش برگزارکنندگان جایزه برای درگیر کردن طیف گستردهتری از نویسندگان در دوره اول جایزه است.باید دید که جایزه نوفه یا پیدایش یا گمانهزن کی برگزیدگان خود را اعلام میکند و آیا میتواند سبب شود که کتابهای علمی-تخیلی و وحشت و فانتزی مورد توجه و اقبال بیشتر مخاطبان قرار بگیرند یا نه؟