گمشدگی کوهستانها در غبار شهرها
عباس اسدی، / روزنامهنگار
مجمع عمومی سازمان ملل، از سال2003 روز 11دسامبر برابر با 20آذر را «روز جهانی کوهستان» نامیده است. روز جهانی کوهستان فرصتی به ما میدهد تا آگاهی خود در مورد اهمیت کوهستان در چرخه زندگی و فراهم ساختن زمینهای که بتواند موجب تغییر و نگرش مثبت در نواحی کوهستانی جهان شود را افزایش دهیم.
کوهستانها و نقاط کوهپایهای که از یکسو به کوه تکیه دادهاند و از دیگرسو رو به دشت دارند از دومنظر مورد توجهاند. نخست اینکه ظرفیت بسیار زیادی برای گردشگری دارند و دیگر اینکه از حیث زیستمحیطی نقش فزایندهای در تلطیف فضای آبوهوایی شهرها ایفا کرده و در فعلوانفعالات ابر، دریا و آسمان، بارش تولید میکنند. ضمن آنکه در موارد بسیار زیادی سرچشمه آب مصرفی شهروندان هستند.
کوهها، بزرگترین گردشگاهها و ورزشگاهها را در خود جای دادهاند و با داشتن چشمانداز باشکوه و هوای پاک، امکان پیادهروی و ورزش در یک محیط دلانگیز را برای طبیعتدوستان و ورزشکاران فراهم میآورند. این همه فوایدی که برای کوهستان برمیشمریم، به ما این نکته را یادآور میشود که ظرفیت کوهستان ظرفیت بکر و بیمانندی است، قابلیتها و استعدادهای گردشگری، صنعتی، تجاری و فرهنگی بسیاری برای ما ایرانیان به ارمغان آورده است و میتواند ظرفیت غنی و ارزشمندی برای کشور محسوب شود.
کوهها در ایران بهرغم بسیاری از کشورها که از کوههایشان درآمد کسب میکنند و منابع تولید ثروت محسوب میشوند، مورد تاختوتاز واقع شدهاند و هرجا که بشر خواسته است با زیادهخواهی و تنوعطلبی، دامنه نفوذ خود را گسترش دهد و حدومرزی برای زیادهخواهی نشناسد، عرصه را بر کوهستانها تنگ کرده است. تو گویی این یکی را بیصاحب و بدون متولی دانسته و تا توانسته بر آن تازیانه زده است. بهجای کوهروی به کوهخواری روی آورده و جای آنکه محیط مصفای کوهستان را دستنخورده باقی بگذارد، آسمانخراشهایی در دامنه کوهستان علم کرده که کوه با آنهمه صلابت و استحکام از سر ناچاری سر تعظیم فرود آورده است. به حدی آلودگی به فضای شهرهای «تکیه داده بر کوهستان» پمپاژ کرده که کوه را حتی از نگاهها محروم ساخته است. شاید بیراه نباشد که بگوییم با صدتأسف و دریغ، کوهستانها در غبار زیادهخواهی شهرنشینان گم شدهاند.
کشور آفریقای جنوبی یکی از معدود کشورهایی است که بهخاطر بهرهمندی از دماغه امید نیک و نقطه اتصال اقیانوس هند و اقیانوس اطلس از پیوند کوه و دریا، بزرگترین درآمد گردشگری را از کوهستان و پوشش گیاهی دارد. در بسیاری از کشورهای اروپایی، جنوب شرق آسیا، آمریکای مرکزی و چین به کوهها بهعنوان یکی از بزرگترین فرصتهای سرمایهگذاری، گردشگری و درآمدزایی مینگرند، تا جایی که میزان درآمد آنها از توریست کوهنوردی بهمراتب بیشتر از توریست آثار تاریخی است.
نگارنده بهعنوان کسی که 3قله مرتفع ایران، دماوند، علمکوه و سبلان را صعود کرده و از نزدیک دخالت بشر را در این 3قله مشاهده کرده است، تأسف میخورد که چگونه مواهب طبیعی در حوزه عمومی چنین مورد بیمهری قرار گرفتهاند و در حوزه خصوصی و نفع شخصی، تا جایی که امکانات اجازه داده است، کوهستانها از تعرض افراد مصون نماندهاند. این همه در حالی است که کوهستان، اقلیم فرصتآفرین است. از جنبههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، طبیعی، گردشگری و حتی نظامی، اگر بخواهیم به کوه و کوهستان توجه کنیم، درخواهیم یافت که منطقه کوهستان، همچون منطقه بیابان، میتواند ظرفیتهای گردشگری فراوانی برای مردم و کشور به ارمغان آورد.
صفای کوهستان یادآور یکرنگی وجود انسانهاست که در شلوغی شهر گمشده و فرصتی است برای بازگشت بهخود و صیقل دادن روح، روان و زدودن آلودگیها، تا جایی که خستگی لذتبخشی به جسم میدهد و تکاپوی اراده انسان در مواجهه با سختی در فتح قله را به نمایش میگذارد، اغلب کلانشهرها در سویی از خود از کوهستان بهره دارند و کوهها چونان نگینی بر بالای این شهرها قامت افراشتهاند. قامتی سترگ که اغلب منبع بسیار غنی از منابع آبی و پوشش گیاهی هستند. رشته کوه البرز در این میان، بربلندای پایتخت، ثروت گرانسنگی است که همه را مجاب میکند بهشایستگی و بهدرستی از آن مراقبت کنیم و نگذاریم در غبار بیتفاوتی آسیب ببیند.