شبنم سیدمجیدی
تا خانه تمیز میشود، بچه غذایش را میریزد، وسایل سیاه و چرک تعمیرکاری که آمده یخچال را درست کند، همه جا را کثیف میکند، روغن غذا میپرد و همه جا پخش میشود، پسر بزرگ لباسهایش را همه جا پرت میکند و...؛ این چرخهای است که هرگز پایان نمییابد. فضای دنج، گرمابخش و راحتی که میگویند یک خانه خوب و دلپذیر باید داشته باشد، نیازمند کار و رنجی است که معمولاً زنان بیشتر متحمل آن میشوند.
کار خانه؛ مشکل همه زنان دنیا
زن شاغل و غیرشاغل ندارد، هنوز در همه دنیا مسئولیت انجام بیشتر کارهای خانه برعهده زنان است. حتی تحقیقی که در دانشگاه آلبرتای کانادا میان 900داوطلب انجام شد، نشان میداد که هیچ اهمیتی ندارد که زنان، خارج از خانه شاغل باشند یا نباشند، کارشان زیاد باشد یا نباشد، درآمد بالا داشته باشند یا نه، در هر صورت همچنان بیشتر از مردان در خانه کار میکنند.
این تحقیق که بین سالهای 1992تا 2010 انجام گرفت، داوطلبان را در طول سنین مختلف یعنی وقتی 25ساله و در حال ورود به دنیای بزرگسالی بودند، 32سالگی یعنی وقتی وسط مسئولیتهای زندگی قرار داشتند و در 43سالگی یعنی وقتی در میانه عمر قرار داشتند، بررسی کردند. زوجها براساس میزان درآمد، ساعات کاری و مسئولیتهای نگهداری از فرزندان بررسی شدند. الگوهای نهایی نشان میداد زنان در هر سنی که باشند و با هر میزان بار مسئولیت و کار خارج از خانه، همچنان بیشترین ساعات کار خانه را برعهده دارند.
البته تحقیق جدیدتری که در استرالیا انجام شده نشان میدهد که در سالهای اخیر مردها میزان مشارکت خود در کارهای خانه را 55دقیقه در هفته افزایش و زنها میزان ساعت کارشان در خانه را 5/2ساعت در هفته کاهش دادهاند.
بهنظر میرسد که در برخی کشورها این فاصله جنسیتی در انجام کار خانه در حال کمرنگشدن است. با این حال تحقیق میگوید همچنان زنان هر هفته، 7ساعت بیشتر از مردان، کار خانه انجام میدهند. آیا واقعاً زنان بیش از مردها عاشق تمیزکردن و شستن و پختن هستند؟ آیا مردها نسبت به کثیفی بیتفاوتند و قابلیت دیدن بههمریختگیها را ندارند؟ پاسخ هر دوی این سؤالها منفی است.
کار خانه، فرسایشی است
زهره یک زن خانهدار 28ساله است. او میگوید: «مشکل کار خانه این است که هیچ وقت تمام نمیشود. برای یک روز یا یک ماه یا چند سال نیست، همیشگی است و میدانید که تا آخر عمر باید آن را انجام دهید. کار خانه 24ساعته است درحالیکه کاری که یک مرد کارمند در بیرون انجام میدهد 8ساعت است و ممکن است آن کار اصلاً از نظر جسمی یا فکری انرژی زیادی به اندازه کار خانه نبرد». وجیهه زن دیگری است که کارمند است و چندماه از زندگی مشترکش میگذرد. او میگوید: «کار خانه از نظر عاطفی، ذهنی و جسمی شما را خسته میکند. برای همین خیلی وقتها فکر میکنید انرژی و انگیزه کافی برای انجامش ندارید. همچنین اینکه کار خانه بیارزش تلقی میشود و این حس مهمنبودن کار خانه، زن را فرسودهتر میکند. در اینجا مشارکت مرد در کار خانه اهمیت مییابد. حتی اینکه شوهر من در کار خانه مشارکت میکند، باز هم استرس زیادی به من وارد میکند چون در نهایت مدیریت کارها و اینکه چیزی از قلم نیفتد و همه راضی باشند، با زن خانه است». او ادامه میدهد: «احساس میکنم حتی در درازمدت روی روابط من با همسرم تأثیرگذار است و تنشهای میان ما را بالاتر میبرد».
کار بیمزد و مواجب
بنفشه جمالی، فعال حقوق زنان درباره کار خانه میگوید: «براساس تعریف گیدنز «کارخانه کار بیمزدی است که بدون پرداخت مستقیم و خارج از حوزه یک شغل خاص انجام میگیرد.» در اقتصاد، کار به فعالیتی گفته میشود که فرد در قبال انجام آن مزد دریافت کند. بر این اساس، کار خانه ارزش اقتصادی ندارد و در تولید ناخالص ملی بهحساب نمیآید. واقعیت این است که تأمین هریک از فعالیتهای حوزه کار خانه از بازار آزاد، نیازمند پرداخت پول و صرف هزینه است. اما زنان بهصورت رایگان در محیط خانه این کارها را انجام میدهند». او درباره اینکه چرا کار خانه برای مردها جایگاهی ندارد، میگوید: «براساس تقسیمبندیهای کلیشهای جنسیتی، بسیاری از مردان کار خانه را کاری زنانه میدانند ».
این فعال حوزه زنان ادامه میدهد: «تقسیم جنسیتی کار خانه از کلیشههایی است که تقریباً در همه جای دنیا وجود دارد. بهرغم تلاشهای بسیاری که برای تغییر این نگرش در سالهای گذشته انجام شده، امری مرسوم است. زنان با اینکه در سالهای گذشته در حوزههای مختلف و در بیرون از خانه مشغول بهکار شدهاند اما همچنان بنا بر نقشهای جنسیتی پذیرفته شده در جامعه، نقش مراقبتی از کودکان و انجام کارهای خانه را بیشتربهعهده دارند». او درباره اینکه چطور میتوان در آینده این نگرش را تغییر داد، بیان میکند: «پرورشدادن کودکان- پسر و دختر- به شیوه متفاوت و سپردن کارهای خانه بهصورت غیریکسان به آنها میآموزد که زنان و مردان توانایی و قابلیت انجام کارهای متفاوتی نسبت به هم را دارند. دختران براساس الگوهای کلیشهای جنسیتی که در خانه با آن مواجه هستند بیشتر تمایل به کمک در شستن ظرفها و مرتبکردن خانه دارند. تعیین زمان معینی برای انجام کارهای خانه هنگامیکه همه اعضای خانواده حضور دارند به کودکان میآموزد که انجام کارهای خانه فارغ از جنسیتشان بخش جداییناپذیر زندگیشان است. سپردن مسئولیت کار خانه بهطور یکسان به دختران و پسران از سنین کودکی در فرایند شکلگیری و پذیرفتن نقشهای جنسیتی در آنها بسیار مؤثر است». در نهایت، اگر شما از آن زنهایی هستید که کارهای خانه را بهصورت مشارکتی با شوهرتان انجام میدهید، بخت با شما یار بوده و یک موقعیت ایدهآل است .
* تربیت فرزند تنها بر عهده زنان نیست
خیلی وقتها دیدهایم زنان شاغل علاوه بر مسئولیتهای مربوط به امور خانهداری، بعد از تولد فرزند نیز بار اصلی وظیفه پرورش او را برعهده میگیرند. هر چند ممکن است مردها در این زمینه همکاری کنند اما هرگز مشارکت آنها به میزان برابر نیست. در چنین حالتی گفته میشود زن دچار اضافه نقش شده است. شیرین محمدی-روانشناس- درباره تعارضات زوجین در جامعه در حال گذار از سنت به مدرنتیه ما میگوید: «در چنین جامعهای موضوع تقسیم مسئولیتهای خانواده و بهویژه مسئولیتهای مالی بیش از گذشته به چشم میآید. از طرفی افزایش آگاهی از حقوق برابر باعث ایجاد توقعات جدیدی میشود که تا چند سال پیش و در سبک زندگی سنتی معنایی نداشت». او ادامه میدهد: «در مورد تکالیف خانهداری بهعنوان یک راهکار پیشنهاد میشود زوجهایی که هر دو نانآور هستند به دور از تعصبات خاص مربوط به سنت یا مدرنیته و به دور از مقایسه زندگی خود با زوجهای دیگر، فقط با تمرکز بر منابع مالی و حمایتی و فرصتهای شغلی در بافت جامعه خود برای مشارکت در تکالیف خانهداری برنامهریزی کنند؛ یعنی دقیقاً براساس آنکه هر کس چه مهارتهایی دارد و چه میزان وقت خالی، نه براساس کلیشههای جنسیتی و فرهنگی». او ادامه میدهد: «بهنظر میرسد قبل از هر چیز باید هر دو نفر یعنی هم پدر و هم مادر با خود صادق باشند که آیا توانایی برقراری تعادل بین کار و خانواده را دارند یا نه».
زنان شاغل چه مشکلاتی برای نگهداری از فرزندان و کارهای خانه دارند؟
کار بیمزد و تماموقت زنان
هنوز هم در جوامع مختلف کار خانه وظیفه اصلی زنان تلقی میشود، حتی اگر شاغل باشند
در همینه زمینه :