• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
یکشنبه 18 آذر 1397
کد مطلب : 40226
+
-

حدیده؛ کلید صلح یمن

گفت‌و گو با جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه

گفت وگو
حدیده؛ کلید صلح یمن

سیاوش فلاح‌پور | خبر‌نگار

این روزها خبرهای یمن کمی از تحولات نظامی دور شده و بر مذاکرات صلح این کشور در سوئد متمرکز است، اما تا چه اندازه می‌توان امیدوار بود این گفت‌وگوها به سرنوشت سایر ادوار مذاکرات صلح یمن در کویت یا سوئیس دچار نشود. انصارالله حاضر است چه امتیازاتی در این مذاکرات به طرف مقابل تقدیم کند و اصولا چرا حالا برای مذاکره انتخاب شده است؟ این پرسش‌ها را با جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل منطقه در میان گذاشته‌ایم.

طرفین اصلی جنگ یمن بر چه اساسی و با چه انگیزه‌هایی حاضر به شرکت در مذاکرات صلح سوئد شده‌اند؟ آن هم در شرایطی که تنها چند هفته پیش شدت درگیری‌های نظامی در بخش‌هایی از این کشور به نقطه اوج خود رسیده بود؟

آنچه جریان انقلاب در صنعا را به انعطاف عربستان و حرکت این کشور به سوی صلح امیدوار کرده، از یک سو افزایش فشارهای جهانی علیه ریاض و از سوی دیگر وضعیت اقتصادی این کشور است. بر این اساس هم در همین مدت زمانی محدود از آغاز مذاکرات، مسائل تبادل اسرا و همچنین ورود کمک‌های غذایی و بهداشتی به مناطق تحت محاصره در یمن به‌طور جدی مورد مذاکره قرار گرفته است؛ مسائلی که نشان می‌دهد می‌توان به این دور از مذاکرات صلح یمن بیش از سایر ادوار گذشته امیدوار بود. این در حالی است که مقامات ارشد آمریکا و کشورهای اروپایی(به‌طور مشخص انگلیس، فرانسه و آلمان) از حدود یک‌ماه گذشته علنا خواستار پایان جنگ یمن شده‌اند، امری که بدون شک در حضور عربستان بر سر میز مذاکره نقش داشته است.

البته از یک نکته مهم نباید چشم‌پوشی کرد؛ عربستان و امارات همچنان به ادامه جنگ تمایل دارند اما ممکن است این ابراز تمایل صرفا نمایشی و با هدف کسب امتیاز بیشتر در مذاکرات باشد اما در غیر این صورت به عاملی تأثیرگذار در روند مذاکرات سوئد تبدیل خواهد شد.

مذاکرات صلح سوئد نخستین برنامه سیاسی برای پایان جنگ یمن نیست و پیش از این مذاکرات مشابهی در کویت و سوئیس با شکست روبه‌رو شده است. آیا می‌توان برای مذاکرات سوئد سرنوشتی متفاوت پیش‌بینی کرد؟ موانع موجود بر سر راه موفقیت این مذاکرات چیست؟

فعلا تلاش سازمان ملل بر اقناع طرفین برای حضور در مذاکرات متمرکز است؛ مذاکراتی که به‌احتمال زیاد طولانی خواهد بود. تا این مرحله صرفا دستور کاری از مسائل دارای اولویت و حیاتی برای مردم یمن به پیشنهاد سازمان ملل در مذاکرات مطرح شده است. من تا به امروز نشانه‌ای از عدم‌موفقیت و یا دست‌کم عدم‌امکان استمرار روند مذاکرات ندیده‌ام و بر این اساس فکر می‌کنم مذاکرات صلح سوئد به‌کار خود ادامه خواهد داد. البته موانع پیش روی مذاکرات کم نیست، پیش از هر چیز طرفین همدیگر را به رسمیت نمی‌‎شناسند، برای مثال هیأت دولت هادی طرف مقابل را شورشی و شبه‌نظامی دانسته و هیأت انصارالله نیز طرف مقابل را دست نشانده عربستان به‌حساب می‌آورد. حل چنین نزاعی میان دو کشور متخاصم به‌مراتب آسان‌تر از اداره گفت‌وگوهای یمنی- یمنی برای پایان جنگ 4ساله است.

عربستان و امارات از طریق منابع سیاسی و رسانه‌ای خود بارها تأکید کرده‌اند خواهان بازگشت شرایط یمن به قبل از سال 2014هستند. آیا از دید شما اصولا چنین شرطی قابل تحقق است. انصارالله حاضر است در این مذاکرات چه امتیازاتی به طرف مقابل تقدیم کند؟

ابتدا باید تأکید کنم نه‌تنها در مورد صنعا، بلکه حتی درباره حدیده نیز هیچ نشانه‌ای از آمادگی انصارالله برای پذیرش شروط ائتلاف عربی دیده نمی‌شود. اما درباره مطالبات طرف مقابل از انصارالله؛ نخستین مطالبه آنها خلع سلاح این جنبش است. ائتلاف عربی همچنان انصارالله را به‌عنوان یک جریان شبه‌نظامی شورشگر به شمار می‌آورد که علیه دولت قانونی یمن کودتا کرده است، این نگاه در ساختار حاکم بر دیپلماسی و رسانه‌های رسمی عربستان و امارات کاملا مشهود است. این مطالبه، مقدمه‌ای برای مطالبه دوم آنها یعنی بازگشت دولت قانونی(از دید آنها دولت منصور هادی) به مناطقی است که از سال 2014در اختیار انقلابیون قرار گرفته است.



در اینجا باید به یک نکته مهم توجه داشت؛ این مطالبات عملا دور از واقعیت و غیرعملی است، به‌عبارت دیگر انصارالله نه‌تنها حاضر به تسلیم شهرهای خود به ائتلاف نیست بلکه طبیعتا هرگز سلاح خود را زمین نخواهد گذاشت. پس این مذاکرات بر چه اساس شگل گرفته است؟

پاسخ به این سؤال را باید در نقش سازمان ملل در مذاکرات اخیر جست‌وجو کرد. به‌عبارت دیگر، مطالبات مطرح شده عملا موضوعیتی در مذاکرات سوئد ندارد و این گفت‌وگوها بر پیشنهادهای سازمان ملل برای آتش‌بس متمرکز است. اصلی‌ترین پیشنهاد سازمان ملل نیز ورود نیروهای UN به بندر و فرودگاه شهر حدیده به‌عنوان گلوگاه بخش غربی یمن و تنها پل ارتباطی برای مردم این مناطق با جهان خارج است. درصورت عملی شدن این پیشنهاد کنترل غذا و دارو در بخش‌های محاصره شده در اختیار سازمان ملل قرار می‌گیرد، به این ترتیب سازمان ملل از یک‌سو می‌تواند مانع از تشدید بحران انسانی بی‌سابقه در یمن شده و از سوی دیگر، به ابزاری جدید برای چانه‌زنی با انصارالله دست پیدا کند. اما خارج از این پیشنهادها، هرآنچه از سوی منابع ائتلاف عربی درباره جزئیات مذاکرات سوئد مطرح می‌شود غیرواقعی بوده و احتمالا با هدف مصرف داخلی است.

4سال پیش ولیعهد عربستان در توجیه آغاز چنین جنگ بزرگی مدعی بود به‌دنبال بازگرداندن دولت هادی به صنعا، تامین امنیت تنگه باب‌المندب و از بین بردن تهدید نظامی در مرزهای جنوبی عربستان است. اکنون و درصورت پایان جنگ یمن، عربستان چه دستاوردها و خسارت‌هایی دارد؟

واقعیت این است که نه‌تنها هیچ‌یک از اهداف راهبردی عربستان در این جنگ محقق نشده بلکه این کشور بسیاری از امتیازات ویژه خود در یمن را نیز از دست داده است، ازجمله متحدی به نام علی عبدالله صالح و از سوی دیگر نیز جریانات مختلفی که با محوریت عربستان سعودی در داخل یمن و به‌طور مشخص صنعا نقش‌آفرینی می‌کردند. علاوه بر تمام اینها، 2چالش بسیار بزرگ در آستانه پایان جنگ یمن پیش روی ریاض قرار دارد. از یک سو عربستان طی این جنگ 4ساله، ارتش خود را به نیرویی ناراضی تبدیل کرده است. این یک تجربه تاریخی ثابت شده است؛ ارتش‌های ناکام هنگام بازگشت به کشور مشکلاتی را همراه با خود وارد می‌کنند. این نگرانی از هم‌اکنون میان رهبران عربستان مشاهده می‌شود. از سوی دیگر این جنگ 4ساله باعث شده تجربه حاکمیت جنبش انصارالله در یمن از مسئله‌ای بالقوه به واقعیتی بالفعل تبدیل شده و دیگر امکان بازگشت به پیش از این مرحله برای عربستان سعودی و متحدان این کشور وجود ندارد. این در حالی است که پایگاه مردمی قابل توجهی نیز از این تجربه راضی است و از استمرار آن حمایت می‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید