جفا به حیاتیترین عنصر هستی
اسماعیل کهرم /بومشناس و فعال محیطزیست
انسان به محض تولد، از بطن مادر جدا میشود و در آغوش هوا، آب و خاک میافتد. اما از این سه، انس و پیوند او با هوا بیشتر است، چنانکه هفتهها گرسنگی و چند روزی تشنگی را تاب میآورد اما هجران هوا را بیش از دو سه دقیقه برنمیتابد. با این همه، همین موجود دو پا، چهها که با این حیاتیترین عنصر هستی نمیکند. پیش از دخالت گسترده انسان در محیطزیست، تنها عامل آلودگی هوا آتشفشانها بودند. با هر آتشفشان هزاران تن دود و دوده و دیاکسیدکربن وارد هوا میشد. اما از آنجا که طبیعت به معنی واقعی کلمه میداند که چه میکند این آلودگیها با اولین بارش شسته یا توسط نزدیکترین جنگلها جذب میشدند. – هر هکتار جنگل 5/7 تن ذرات معلق را جذب میکند- اما از آنجا که انسان نمیداند چه میکند، سرعت تولید آلودگیها توسط او بسیار بیشتر از زمانی است که طبیعت لازم دارد تا آن را از عرصه هستی پاک کند. از این رو آلودگی هوا مهمان بسیاری از نقاط کره زمین است. از انقلاب صنعتی تا به امروز بیش از 500 هزار ترکیب مضر وارد اتمسفر شده است- فقط 200 ترکیب مربوط به سیگار است و کمی بیشتر مربوط به دود قلیان میوهای است- و 85 درصد از آلودگیها مربوط به ماشینهای متحرک است؛ خودروهایی که میلیونها دستگاه از آنها مشغول آلودهکردن هوا هستند. به این تعداد باید موتورسیکلتها را هم اضافه کرد که هر یک از آنها به اندازه 8 خودرو آلودگی تولید میکنند. گرچه خودروها و موتورسیکلتها فقط عامل آلودگیهای تنفسی نیستند بلکه در آلودگیهای صوتی هم نقش فعالی دارند.
به هر روی با در نظر گرفتن فعالیت بیش از یک سوم کارخانههای کشور در اطراف تهران اوضاع پایتخت از نظر آلودگی هوا وخیمتر میشود. اگر به همه اینها فصلی را که در آنیم اضافه کنیم – در ماههای سرد هوای آلوده بالا میرود ، به جبهههای هوای سرد در ارتفاع بالا میخورد و برمیگردد؛ یعنی وارونگی هوا رخ میدهد- واقعا جا دارد که دلمان به حال خودمان بسوزد.
اما واقعا چاره چیست؟ با چند راهکار میتوان از شدت آلودگیهای تنفسی کاست؛ تردد نکردن خودروهای تکسرنشین، ادامه ترغیبها برای معاینه فنی خودروها، بیشترشدن وسایل نقلیه عمومی، افزایش فضای سبز و ادامه تلاشها برای انتقال واحدهای آلاینده هوا به نقاطی دور از محلهای مسکونی.