استارتآپی در خدمت معلولان
«وحید رجبلو» جوان کرجی در گفتوگو با همشهری از حمایت نشدن وکممهری مسئولان استان گلایه میکند
خدیجه ستارزاده| البرز-خبرنگار:
جوان معلول البرزی که بارها به عناوین مختلف نامش در رسانهها مطرح شده که مهمترین آن بنیانگذاری و مدیریت یک استارتآپ به نام «توانیتو» است، نشان داد در نهایت سختی و مشکلات هم میتوان بهترین بود و بهترینها را خلق کرد.
«وحید رجبلو» به واسطه استعداد و فعالیتش مورد توجه مسئولان استانی و کشوری قرار گرفته است، اما نتیجه این توجهها فقط دریافت تقدیرنامههایی است که از جانب مسئولان به وی اهدا میشود و باری از مشکلات او برنمیدارد و وعدههایی هم که داده میشود در حد قول باقی میمانند؛ در حالیکه وحید میتواند با اندکی حمایت و سرمایه به قشر معلول جامعه خدماتی ارائه کند تا باری از دوش جامعه برداشته شود، اما دریغ که تاکنون هیچ حمایتی از این جوان معلول و توانمند نشده است.
از خودتان برایمان بگویید.
متولد 1366 هستم و حدود 13 سال است در حوزه آیتی کار میکنم و تخصص برنامهنویسی تحت وب دارم. حدود 4 سال است وارد اکوسیستم استارتآپی شدهام و بنیانگذار و مدیر یک استارتآپ به نام «توانیتو» هستم. معلولیت من نوعی بیماری ژنتیک به نام «اسامای» است. این بیماری تحلیلدهنده عضلانی است و عضلههایی که ضعیف هستند چون از مغز فرمان نمیگیرند به مرور زمان ضعیفتر میشوند. این بیماری کمکم باعث از بین رفتن بدن میشود.
توانیتو تنها موفقیت شماست؟
سایت دیگری به نام «توانیش» دارم که دورههای آموزشی غیررایگان را به طور ویژه در اختیار معلولان قرار میدهد و جدا از سایت استارتآپ توانیتو است. در این مدت توانستم با جلب موافقت برخی تاکسیهای اینترنتی برنامههایی برای مناسبسازی برخی خودروها به منظور استفاده معلولان ارائه دهم. به برخی دوستان که در حوزه شهرسازی فعالیت میکنند نیز اطلاعات برای مناسبسازی شهر میدهم.
نقش خانواده در موفقیت شما چطور بوده است؟
خانوادهام عامل اصلی موفقیت من هستند؛ بهویژه برادرم که همیشه کنارم است و با وجود داشتن زندگی مستقل، برای رفع مشکلات جامعه معلولان به من کمک میکند. او نقش مهمی در موفقیتهای من دارد و امیدوارم با حمایتهای همشهریان و مسئولان، شرایط طوری شود که بتوانم به او حقوق بدهم؛ چراکه اگر او به علت مشکلات اقتصادی از کنار من برود، فعالیتهایم متوقف میشود.
چه حمایتهایی از جانب مسئولان دریافت کردهاید؟
تنها دکتر «سورنا ستاری»، معاون علمی و فناوری رئیسجمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان از من حمایت کرد و یک دفتر کار به مدت 2 سال در تهران در اختیار من گذاشت، اما مسئولان کرج هیچ حمایتی از من نکردند و فقط لوحتقدیرهای کاغذی به من دادند که هیچ کمک و دردی از من دوا نمیکند و باعث پیشرفت کار من نمیشود. قولهایی که به من داده شده در حد وعده مانده است، اما دوستانم همیشه در کنارم و حامی من هستند.
چندی پیش گفتید به دنبال سرمایه هستید، آیا توانستید جذب کنید؟
من نیازمند نیستم و نمیخواهم خود را نیازمند جلوه دهم، اما همه کارآفرینان نیاز به حمایت و سرمایهگذار دارند. امیدوارم این مسئله درک شود. سرمایهگذاری داوطلب نشده است و در حال مذاکره با چند نفر هستم که هنوز به نتیجه
نرسیده است.
چه صحبتی با معلولان دارید؟
حرفی که با همنوعان دارم نصیحت نیست، ولی باید قبول کنیم قسمت یا عضوی از بدن ما ناقص است و باید با آن بجنگیم. من به این فکر نمیکنم چه چیزی ندارم بلکه به این فکر میکنم با آنچه دارم چطور میتوانم بهترین زندگی را داشته باشم. به همنوعانم پیشنهاد میکنم که به داشتههای خود فکر کنند و به کمبودها فکر نکنند.
با افرادی که از نظر جسمانی سالم هستند، چه صحبتی دارید؟
آنها هم به داشتههای خود فکر کنند و بدانند این داشتهها همیشه ماندنی نیست و شاید دست، پا و دارایی فردا نباشد، پس باید با داشتهها کاری کنیم که بازتاب آن برای جامعه باشد و در نظر داشته باشیم که «اگر همسایه ما چراغی روشن داشته باشد حتما حوالی خانه من نیز روشنتر خواهد بود». پس باید قدردان داشتههایمان باشیم.
چه اهداف و برنامههایی دارید؟
پیش از این دنبال استارتآپ بودم اما اکنون به سخنرانیهای زیادی دعوت میشوم که خیلی تاثیرگذار است و تصمیم دارم در این حوزه فعالیت بیشتری کنم. به شهرهای مختلف دعوت میشوم و دوست دارم خود را قویتر کنم. در واقع به دنبال فرهنگسازی هستم تا بتوانم بر جامعه معلولان تاثیرگذار باشم.
و صحبت پایانی ...
دوست دارم مسئولان در کرج از من و امثال من حمایت کنند تا مجبور نشویم از شهر خودم برویم. برای اینکه به راهم ادامه دهم و برای شهر و کشورم افتخار کسب کنم، به شدت به حمایت مسئولان نیاز دارم.
مشکل بزرگ رفتوآمد
وحید رجبلو، برنامهنویس معلول ساکن کرج، میگوید: عمده مشکلات من تامین هزینه درمان و مراقبت و رفتوآمد هر روزه از کرج به تهران برای کار است. هر روز صبح با هزینه خودم از کرج تا تهران به دفتر میروم و در جلسات مختلف شرکت میکنم. برادرم با ماشین خود مرا میبرد و گاهی هم مجبورم داخل طرح تردد کنم، برای همین از بهزیستی درخواست پلاک محدودیت کردم اما موافقت نشد.
درخواست وام کردم اما مرا به دفترخانه فرستادند تا تایید کنم در صورت دریافت وام، بهزیستی هیچ حمایتی نکند. برای اینکه کارآفرینی و فعالیتم از بین نرود، پروژههای دیگری هم میگیرم تا بتوانم هزینههای توانیتو را تامین کنم. اگر شرایط به همین شکل ادامه پیدا کند، مجبورم از شهرم بروم.