• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
سه شنبه 13 آذر 1397
کد مطلب : 39707
+
-

طارمی و خنده در عزا

رسول بهروش

یکشنبه‌شب الغرافه قطر در حضور مهدی طارمی به مصاف السد رفت و با نتیجه باورنکردنی 8بر یک برابر این تیم شکست خورد. دست بر قضا تک گل غرافه در جریان این باخت وحشتناک خانگی را خود طارمی زد؛ بازیکنی که اخیرا هواداران قطری خواهان اخراجش از این تیم شده‌اند. البته گل استاد از روی ضربه پنالتی به‌دست آمد که این هم خودش حکایتی دارد. دقیقه 50است و الغرافه 5بر صفر عقب افتاده. در چنین شرایطی بازیکن تیم تحقیر‌شده حتی یارای ایستادن هم نباید داشته باشد. چنین بازیکنی اگر پشت پنالتی هم ایستاد، قاعدتا سعی خواهد کرد با ساده‌ترین ضربه ممکن دروازه را باز کند و قدری از تلخی وحشتناک نتیجه بکاهد. قصه طارمی اما مثل همیشه فرق داشت. او توپ را با یک ضربه چیپ بلند به سمت دروازه فرستاد؛ ضربه‌ای که به ثمر نشست و اتفاقا گل قشنگی هم شد، اما تناسبی با حس و حال بازی نداشت. داستان شبیه این است که یک نفر وسط مراسم خاکسپاری جوک بگوید یا دماغ پسربچه فامیل را بکشد و بپرسد: «پدرسوخته هنوز شب‌ها سر جات بارون می‌آد؟» چیپ سرخوشانه طارمی قشنگ در همین فضا بود. او یک مرتبه دیگر نشان داد فقط آدم خودش است و ارزشی برای حس و حال گروه قائل نیست. دوست عزیزمان لابد در آن لحظات پیش خودش گفته: «ما که پنج تا عقبیم. چیپ می‌زنم، گل هم نشد به درک». نسخه‌ای دیگر از پارادایم خیریت؛ آنچه السدی‌ها را سر لج آورد و باعث شد آنها 3گل دیگر در کیسه غرافه جا بدهند. حالا پنالتی چیپ طارمی خنده‌دارتر هم شده است، اما چه اهمیتی دارد؟ او فقط می‌خواست با آن لحظه و آن ضربه تفریح کند که کرد. خلاص!

خندیدن بر مصیبت، انگار بخشی از شخصیت طارمی است. شاید بعدها خاطره یک سال بی‌کسی و محرومیت پرسپولیس که نتیجه‌اش از دست رفتن فینال آسیا و برجاماندن مشتی رباط و مینیسک پاره بود از یادها برود، اما فراموش کردن مصاحبه طارمی بعد از اعلام حکم فیفا محال است. آن آرامش عصبی‌کننده، آن لحن شل و بی‌خیال و آن ندامت غایب در چهره آدمی که ندانم‌کاری‌اش میلیون‌ها نفر را محزون کرده بود، همچنان پیش چشم هواداران است. آنچه طارمی با شراکت طاهری بر سر پرسپولیس آورد، کوه یخی بود که تنها بخشی از آن دیده شد. در این مدت حتی تیم‌های پایه این باشگاه هم نتوانستند بازیکن بگیرند و هر کدام با نفرات معدود به‌جا مانده از رده‌های سنی پایین‌تر، انواع شکست را ازجمله در دربی‌های تهران پذیرفتند. این همان حکایت سنگی است که یک نفر به چاه انداخت و هرگز هم در نیامد، فقط افسوس که آن یک نفر حتی «عذر» هم نخواست. چیپ مفرح طارمی در شب حقارت کشیدن الغرافه، شاید یادآور روزی بود که او پنالتی بازی مرگ و زندگی پرسپولیس برابر الریان را با ضربه چیپ از دست داد. سرخپوشان آن روز مساوی کردند و در آستانه حذف از مرحله گروهی قرار گرفتند، اما استاد طارمی در واکنش به اعتراض جزئی هواداران دستش را روی دماغش گذاشت و «هیس» نشان داد.

یادآوری اینها بیشتر از آن باب است که اخیرا شایعاتی در مورد بازگشت قریب‌الوقوع طارمی به پرسپولیس مطرح شده. وضع او در قطر خوب نیست. هواداران، پیشکسوتان و روزنامه‌نگاران تقریبا هر روز علیه‌ او موضع می‌گیرند و چیز عجیبی نیست اگر در زمستان چند‌ماه باقی‌مانده از قراردادش فسخ شود. در آن صورت ممکن است جناب خیریت دوباره یاد پرسپولیس بیفتد و با چند مصاحبه سوزناک فیتیله خشم هواداران را پایین بکشد. اختیار با خود پرسپولیسی‌هاست و اگر بخواهند می‌توانند پروژه بازگشت طارمی را استارت بزنند، اما فقط کاش یادشان بماند او چه خلق‌وخویی دارد و بیخود توقعات آنچنانی نداشته باشند. به علاوه السدی که یکشنبه‌شب الغرافه را شخم زد، همان تیمی بود که در تهران داغ فینال را به دل کشید. پرسپولیس بدون طارمی و طارمی‌ها اشک بغداد و شرکا را درآورد و مانع از آن شد که دشمنان مستاصل، حداقل پرچم قطر و امارات را به ورزشگاه‌های ایران بیاورند و پشت آن سنگر بگیرند. حالا این یار جفاکار، قرار است کدام معجزه را سوغات بیاورد؟

این خبر را به اشتراک بگذارید