عیسی محمدی
آمارهای رسمی مرکز آمار ایران نشان میدهد که نرخ بیکاری در بهار امسال مانند سال 96بوده است؛ یعنی 12.1درصد. همچنین 41.1درصد از جمعیت 10 سال و بیشتر کشور فعال بودهاند که نسبت به بهار سال گذشته نیمدرصد افزایش را نشان میدهد. بهار امسال همچنین جمعیت بیکار کشور، نزدیک 45هزار نفر کاهش داشته تا به 3 میلیون و 322هزار نفر برسد. همچنین جمعیت شاغلین 10ساله و بیشتر کشور در بهار امسال، نسبت به سال گذشته و در همین دوره، 756هزار نفر افزایش داشته است. میزان بیکاری جوانان، یعنی 15تا 29سالهها نیز25.5درصد بوده. اما آخرین آماری هم که اعلام شده متعلق به تابستان امسال بوده است. نرخ بیکاری جمعیت فعال 10 سال و بالاتر، 12.2درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار) بوده که 0.7درصد افزایش را نسبت به تابستان 96 و یک درصد افزایش را نسبت به بهار 97 نشان میدهد. در این آمار، 237هزار نفر به جمعیت بیکاران کشور اضافه شده و به 3میلیون و 326هزار نفر رسیده است. جمعیت فعال کشور در رده بالای 10سال نیز 40.9درصد بوده. نرخ بیکاری جوانان نیز به کمتر از 25درصد رسیده است. کوتاه سخن اینکه با مقایسه سردستی همه این آمارها، به این نتیجه میرسیم که وضعیت اشتغال در بهار و تابستان امسال، نسبت به سال گذشته تغییر چندانی نداشته است. در رده آمارهای میلیونی نیز افزایشهای چند صدهزار موردی چندان مورد توجه نیست و نمیتواند اعداد و ارقام مهم کلی را جابهجا کند. پس به این نسبت، میتوان ادعا کرد که وضعیت اقتصادی فعلی، تأثیر چندانی روی اشتغال نگذاشته است. اما آیا چنین چیزی از نظر منطقی امکان دارد؟ پس این مشکلات اقتصادی حاد، اثر خودش را کجا گذاشته است؟
نگاهی به پیشرو
حالا بیایید از منظری دیگر به این ماجرا نگاه کنیم. برای پیشرفت کشورمان، برنامههایی تدوین شده است که حرکت کشور باید طبق این برنامهها صورت بگیرد. این برنامهها، به برنامههای توسعه کشور معروفاند که در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تدوین یافتهاند. این برنامههای 5ساله، توسط دولتهای وقت تنظیم یافته و به تصویب مجلس هم میرسند تا شاقولی باشند برای حرکت کشور. هماکنون، ما در برنامه ششم توسعه قرار داریم که از سال 1396 شروع شده و تا سال 1400تداوم خواهد یافت. برنامههای قبلی، در بازههای زمانی 5ساله، از سال 1368شروع و تا 1394 تداوم داشته است. وقتی به متن برنامه ششم توسعه مراجعه میکنیم، با انبوهی از پیشبینیهایی روبهرو میشویم که باید تا سال 1400 عملیاتی شده باشند. از میان شاخصهای مطرح شده در این برنامه، رشد اقتصادی 8درصد، تولید سرانه 6.7درصد، صادرات غیرنفتی 21.7درصد، واردات کل 16.9درصد، نرخ تورم 8.8درصد و نرخ بیکاری 10.2درصد دانسته شده است. چرا این شاخصها را مطرح کردهایم؟ زیرا اشتغالزایی، حاصل جذب سرمایههای خارجی، افزایش تولید، اشتغالزایی، صادرات، نیز واردات مورد نیاز برای صنایع و... است. این متغیرها، بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر اشتغالزایی اثر گذاشته و موجب کاهش بیکاری نیز خواهند شد.
پیشبینیهای نیمبند
اما در عمل چه اتفاقی افتاده است؟ نرخ بیکاری در برنامه 5ساله ششم، طبق نرخ پایه سال 1395 در نظر گرفته شده که12.6درصد بوده است. در سال 96 این عدد باید به 12درصد میرسید که البته درست است. اما طبق پیشبینیهای دولت، این رقم در سال 1400باید به 8.6درصد برسد. این در حالی است که طبق پیشبینی مرکز پژوهشهای مجلس در سال گذشته، ما امسال باید نرخ رشد 3درصدی را تجربه میکردیم که با نرخ پیشبینی شده 8درصدی برنامه توسعه ششم تفاوت معناداری دارد. حالا به تفسیر جالبتر پاراگرافهای قبلی میرسیم که عدمتغییرات معنادار در نرخ بیکاری را، طبق اعلام مرکز پژوهشهای مجلس، میتوانیم ناشی از رشد 12.5درصدی تولید در سال 1395 بدانیم که این اتفاق نیز بهواسطه افزایش صادرات نفت و اجراییشدن برجام و حضور سرمایهگذاران ریز و کلان خارجی در کشور رخ داده است. پس به تعبیری دیگر، ما هنوز در حال چیدن بذرهایی هستیم که در سال 95 و قبلتر از آن کاشته شده است و اینکه هنوز عدد بیکاری جابهجا نشده، اینچنین معنا و مفهوم مییابد. بد نیست بدانید که رشد اقتصادی درسال 95 را 4.1 درصد دانسته بودند.
آینده خاکستری اشتغال
اما نکته وحشتناکتر اینکه، همانطور که برجام و اجرای آن موجب گشایش اقتصادی در ایران شد، خروج آمریکا از برجام و نیمهمعلق بودن این معاهده بینالمللی، تأثیر خودش را بر اقتصاد ایران گذاشته است. طوری که باز هم مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، رشد اقتصادی ایران در سال 97 را منفی 0.5درصد در سناریویی بدتر، منفی 2.8درصد اعلام کرده است. رشد منفی اقتصادی را، بیشتر کارشناسان اقتصادی نیز پیشبینی کردهاند. رشد پیشبینی شده اقتصادی این مرکز برای ایران 98 نیز، منفی 3.8در سناریوی اول و منفی 5.5در سناریوی دوم است؛ البته درصورتی که دولت، کماکان نقش فعالی را در مدیریت وضع فعلی نداشته باشد. ظاهرا این رشد بیثبات و حتی منفی، بعد از این اثر خودش را روی نرخ بیکاری خواهد گذاشت. سال گذشته بود که خبرگزاریهای رسمی از قول مرکز پژوهشها، از رقم 16تا 26درصدی بیکاری تا سال 1400خورشیدی گفتند. البته همه این پیشبینیها، درصورتی است که ما آمارهای اعلامی را موثق بدانیم وگرنه از نگاه برخی از کارشناسان اقتصادی، باید آمارهایی دیگر و تفسیرهایی دیگر را مدنظر قرار داد؛ آمارها و تفسیرهایی که نشان میدهد در آینده 4-3 ساله پیش رو، با سونامی بیکاری و اشتغال ناقص روبهرو خواهیم شد.
بحرانهای اقتصادی اخیر نرخ بیکاری در ایران را به چه روزی خواهد انداخت؟
پیشبینیهایی شبیه خوشبینی
با تهدید نرخ رشد اقتصادی، اشتغالزایی با چالش مواجه شده است
در همینه زمینه :