• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 20 دی 1396
کد مطلب : 3763
+
-

13 نقل‌قول از پشت‌پرده کاخ سفید ترامپ

دونالد ترامپ
13 نقل‌قول از پشت‌پرده کاخ سفید ترامپ

دونالد ترامپ، چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهور آمریکا و احتمالا «اشتباهی‌‌ترین» آنهاست. او مثل هیچ‌کدام از روسای جمهور پیشین آمریکا نبوده و نیست؛ نه پیش از حضورش در کاخ سفید، نه طی یک سالی که از حضورش در جایگاه ریاست‌جمهوری می‌گذرد. آمریکا در طول یک سال رقابت‌ انتخابات ریاست‌جمهوری، به یک جامعه به‌شدت قطبی‌شده تبدیل شد که محورش ترامپ بود. این کشور طی سال اول ریاست‌جمهوری ترامپ نیز بی‌سابقه‌‌ترین تنش‌‌های سیاسی را تجربه کرده است.  یک سال پیش، هیچ‌کس در آمریکا چنین روزهای ملتهبی را پیش‌بینی نمی‌کرد. طی روزهای پیش از انتخابات، زمانی که رفته‌رفته ترامپ جمهوریخواه در نظرسنجی‌ها فاصله‌اش را با هیلاری کلینتون دمکرات کم می‌کرد، نه خود ترامپ، نه رئیس ستاد تبلیغاتی‌اش، نه دامادش که دست راستش بود و نه اعضای تیم مشاورانش شک نداشتند که به‌زودی پرونده انتخابات، با شکست‌ آنها بسته می‌شود. حتی کلیان کانوی ـ رئیس ستاد تبلیغاتی ترامپ ـ از چند روز پیش از برگزاری انتخابات، مشغول مذاکره برای کار بعدی‌اش بود.

یکی‌دو روز مانده به انتخابات، ترامپ به سم نانبرگ ـ یکی از دستیارانش ـ گفت: «به‌زودی معروف‌‌ترین آدم دنیا می‌شوم». البته منظور او شهرت از طریق رسیدن به ریاست‌جمهوری نبود؛ ترامپ به نانبرگ گفته بود که او در انتخابات شرکت کرده تا بعد از پایان رای‌گیری بتواند در یکی از برنامه‌های معروف تلویزیونی آمریکا جایی برای خودش دست‌وپا کند. این یکی از روایت‌های مایکل وولف، نویسنده کتابی‌است که طی یک هفته گذشته، واشنگتن و کاخ سفید را به لرزه درآورده است.کتاب «آتش و خشم» روایتی‌است از رویدادها و گفت‌و‌شنودها در طول حدود یک سال حضور ترامپ در کاخ سفید. طبق گفته وولف، او ابتدا قرار بوده وقایع‌نگاری 100روز اول حضور «موفق» ترامپ در قدرت را انجام دهد اما بعدا مسائل آن‌قدر پرحاشیه و جنجالی پیش‌ رفته که تصمیم گرفته به حضورش در کاخ سفید ادامه دهد و همه‌‌چیز را ثبت کند. روایت وولف از پشت پرده این‌روزهای سیاست و حکومت در کاخ سفید، بی‌سابقه است. به نوشته او، بسیاری از نزدیکان دونالد ترامپ ازجمله استیو بنن که نقش مهمی در پیروزی‌اش داشته‌اند، معتقدند که ترامپ برای ریاست‌جمهوری آمریکا آماده نبوده و درباره ملزومات کار، هیچ اطلاعاتی نداشته است؛ به همین دلیل دیگران دائما پشت سرش به او می‌خندند.

در این کتاب، دونالد ترامپ به نقل از دستیاران و مشاورانش اینگونه توصیف شده است: برای رینس پریبیوس (رئیس دفتر پیشین ترامپ در کاخ سفید) او یک «احمق» بود؛ گری کوهن (مشاور اقتصادی ترامپ) دائما پشت سر رئیس‌جمهور آمریکا او را «کودن» می‌نامید و از نظر مک‌مستر (مشاور امنیت ملی ترامپ) او یک آدم «گیج» بود. مایکل وولف که کتابش فعلا محور التهاب‌های‌ سیاسی در آمریکاست، پیش از این هم با انتشار کتابی جنجالی، پشت پرده امپراتوری بزرگ رسانه‌ای رابرت مرداک را افشا کرده بود. او حدود 10سال پیش از طریق یکی از مشاوران مرداک وارد شرکت رسانه‌ای نیوز کورپوریشن شد که از آن به‌عنوان «امپراتوری مرداک» یاد می‌کنند. این شرکت دومین گروه رسانه‌ای بزرگ جهان است. ورود وولف به کاخ سفید هم از طریق فردی انجام شد که جزو مشاوران بسیار نزدیک ترامپ بود. استیو بنن ـ مشاور محبوب و سپس مغضوب ترامپ ـ وولف را به کاخ سفید آورد تا در جهت تقویت وجهه رئیس‌جمهور آمریکا، کتابی بنویسد اما زمانی که کتاب چاپ شد، اندک چیزی که از وجهه دونالد ترامپ باقی‌ مانده بود هم فرو ریخت. کتاب آتش و خشم پر از اطلاعات و نقل‌قول‌هایی‌است که نشان‌ می‌دهد جنجالی‌ترین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکا، پرتنش‌ترین دوران حکومت‌داری در کاخ سفید را رقم زده است. جالب است که بسیاری از اطلاعات دست‌اول کتاب علیه دونالد ترامپ و اطرافیانش، از قول بنن آورده شده است؛ یکی از کلیدی‌ترین اعضای تیم ترامپ که 5‌ماه قبل اخراج شد. کتاب جنجالی مایکل وولف درباره جنجالی‌ترین چهره این‌روزهای آمریکا، اکنون پرفروش‌ترین کتاب این کشور است. 13نقل قول و روایت مهم این کتاب 336صفحه‌ای را در این گزارش می‌خوانید.

1- بازی برد- برد برای ترامپ و محمد‌بن‌سلمان

وولف، روابط ویژه بین محمد‌بن‌سلمان (ام‌بی‌اس) ولیعهد عربستان و ترامپ و خانواده او را محصول این حس مشترک می‌داند که هر دو طرف واقعا نمی‌دانند چه می‌کنند. او همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که دو طرف، به صورت آگاهانه، از این روابط ویژه در بازی قدرت استفاده کرده‌اند؛ «دیپلماسی واقعا سلطه‌طلبانه‌ای بود؛ ام‌بی‌اس از روابط با ترامپ به‌عنوان بخشی از بازی قدرت در پادشاهی استفاده می‌کرد و موضع کاخ سفید ترامپ، بدون اینکه این موضوع را تکذیب کند، این بود که بگذارید هر کاری می‌خواهد انجام دهد! در مقابل، ام‌بی‌اس سبدی از معاملات را ارائه داد که همزمان با سفر ترامپ به عربستان (نخستین سفر خارجی ترامپ) به نتیجه می‌رسید. ترامپ، قرار بود به یک برد دست پیدا کند».

2- دیدگاه خاورمیانه‌ای دولت ترامپ

بر اساس آنچه که وولف در کتابش از بنن نقل می‌کند، ترامپ از همان روز اول کاری، تصمیمش را برای انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس گرفته بوده است. در یک ضیافت شام، بنن در گفت‌وگو با راجرز ایلز ـ مدیرعامل فاکس‌نیوز ـ دیدگاه ترامپ درباره اسرائیل و بیت‌المقدس را اینگونه بازگو می‌کند: «بگذار اردن کرانه غربی را بگیرد؛ بگذار مصر غزه را بگیرد؛ بگذار آنها سرشان با این چیزها گرم باشد یا اصلا در این مسائل غرق شوند. طاقت سعودی‌ها تمام شده؛ طاقت مصری‌ها تمام شده؛ همه آنها تا حد مرگ از پرشیا (ایران) می‌ترسند... به‌خاطر همین است که روسیه، کلیدی‌است... آیا روسیه بد است؟ آنها آدم‌های بدی هستند اما دنیا پر از آدم‌های بد است».

3- جبران خرابکاری اوباما به روش ترامپ

در سفر معروف ترامپ به عربستان در ‌ماه می 2017 ـ جایی که آن اتفاق معروف دست‌گذاشتن روی گوی، توجه دنیا را جلب کرد ـ خانواده رئیس‌جمهور ـ ازجمله جرد کوشنر و همسرش ـ در ماشین‌های گلف طلایی گردانده شدند و سعودی‌ها مهمانی‌ای 75میلیون‌دلاری به افتخار ترامپ ترتیب دادند و صندلی‌ای که بیشتر شبیه تخت بود برای ترامپ تدارک دیدند. وولف می‌گوید که ترامپ به‌شدت تحت تأثیر این رفتار سعودی‌ها قرار داشت و در تماس با آمریکا، از حل مشکل خاورمیانه خبر داد؛ «رئیس‌جمهور به آمریکا زنگ زد تا به دوستانش بگوید که اوضاع، کاملا طبیعی و ساده است و اوباما به صورت غیرقابل توضیح و مشکوکی، همه‌‌چیز را خراب کرده است.»

4- ترامپ به زنان، بیشتر از مردان اعتماد دارد

وولف با وجود اشاره به اینکه نوعی زن‌ستیزی در نهاد ترامپ وجود دارد، این نکته را بازگو می‌کند که او در محیط‌های کاری، خیلی بیشتر از مردان، به زنان نزدیک است؛ «زنان، از نظر ترامپ، وفادارتر و قابل‌اعتمادتر از مردان بودند. مردان شاید نیرومندتر و صالح‌تر باشند اما این احتمال بیشتر هم درباره آنها صادق است که برنامه‌های خودشان را داشته باشند. درباره زنان، بر اساس طبیعت‌شان یا طبیعت‌شان از منظر ترامپ، این احتمال، بیشتر وجود دارد که هدفشان را با تمرکز روی یک مرد دنبال کنند؛ مردی مانند ترامپ».

وولف در این کتاب همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که ترامپ، به داشتن رابطه با همسران دوستانش افتخار می‌‌کند؛ «ترامپ دوست داشت بگوید که یکی از چیزهایی که زندگی‌اش را باارزش کرده، متقاعدکردن همسران دوستانش برای داشتن رابطه با خودش بوده است. او برای این کار، سعی می‌کرد آنها را متقاعد کند که همسرشان، ‌احتمالا چیزی که دوست داشته‌اند و فکرش را می‌کرده‌اند، نیست»!

5- درخواست برای نصب قفل روی در اتاق خواب

وولف می‌‌گوید که ترامپ علاوه بر درخواست 2تلویزیون اضافی برای اتاق خوابش، یک سنت دیگر را هم شکست و درخواست کرد که روی درهای اتاق خواب، قفل نصب شود. او همچنین از زمان جان‌اف‌کندی به بعد، نخستین رئیس‌جمهوری‌است که در اتاقی جدا از اتاق همسرش می‌خوابد؛ «در روزهای اول، او دستور داد 2تلویزیون، علاوه بر یک دستگاهی که آنجا بود، به اتاق خواب اضافه شود و روی در هم قفل زده شود. مورد دوم، با مقاومت کارکنان سرویس مخفی مواجه شد که اصرار داشتند به این اتاق دسترسی داشته باشند.»

6- ترامپ از ترس مسموم‌شدن مک‌دونالد می‌خورد

وولف در کتابش به این موضوع اشاره می‌کند که ترامپ قوانین سختگیرانه‌ای درباره تماس کارکنان کاخ سفید با وسایل شخصی ـ و به‌خصوص مسواکش ـ دارد. او ترجیح می‌دهد وسایلش در همان حالتی که هستند باقی بمانند؛ حتی لباس‌‌های کثیفی که روی زمین هستند. این قوانین، به خاطر ترس او از مسموم‌شدن است؛ «او ترسی قدیمی از مسموم‌شدن داشت و همین دلیلی بود برای اینکه او در مک‌دونالد غذا بخورد. هیچ‌کس نمی‌‌دانست که او می‌‌آید و غذا از قبل آماده شده بود. او کارکنان را به خاطر برداشتن لباس‌هایش از زمین، بازخواست می‌کرد؛ «اگر لباس من روی زمین است، به این خاطر است که دوست دارم همان‌جا روی زمین باشد»! بعد او قوانین جدیدی وضع کرد؛ «هیچ‌کس به هیچ‌چیز دست نمی‌زند؛ به‌خصوص مسواکم.» او حتی خودش تختش را مرتب می‌کرد.»

7- ایوانکا؛ حامی نیکی هیلی

نیکی هیلی ـ سفیر آمریکا در سازمان ملل‌ـ که یکی از کارمندان ارشد کاخ سفید او را به‌شدت جاه‌‌طلب توصیف کرده، توسط دختر رئیس‌جمهور به حلقه ترامپ اضافه شد. هیلی ـ به گفته وولف ـ معتقد بود که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور یک‌دوره‌ای‌است و برنامه‌های مفصلی برای دور بعد ریاست‌جمهوری داشت. با این حال، خانواده ترامپ افکار دیگری درباره او داشتند؛ «هیلی، همان‌طور که برای تیم امنیتی و سیاست خارجی مشخص شده بود، انتخاب خانواده برای جانشینی رکس تیلرسون بعد از استعفای غیرمنتظره‌اش بود (در این صورت، دیانا پاول جانشین هیلی در سازمان ملل می‌شد)».  وولف نوشته است که استیو بنن چون خیلی می‌ترسید که هیلی، ترامپ را تحت سلطه قرار دهد، به‌شدت تلاش می‌کرد که اگر رکس تیلرسون استعفا کرد، مایک پمپئو جانشین او شود.

8- تردید ترکیه درباره ترامپ

نویسنده کتاب، در بخشی از آن، به سردرگمی ترکیه بعد از انتخاب ترامپ اشاره کرده است. این‌طور که وولف نوشته، در همان ابتدای دوره انتقالی، یک مقام ارشد ترکیه «در اوج سردرگمی» با یک بازرگان سرشناس آمریکایی تماس گرفته تا درباره شرایط جدید از او سؤال کند. این مقام ترکیه‌ای پرسیده است که آیا «بهتر است ترکیه به آمریکا به‌خاطر حضور نظامی‌اش در ترکیه فشار وارد کند یا به رئیس‌جمهور یک هتل وسوسه‌کننده در تنگه بسفر پیشنهاد کند تا نفوذش بر دولت جدید آمریکا زیاد شود؟». ترکیه با وجود چند بار شکست، لابی سنگینی را در آمریکا راه انداخته بود تا موفق شود حکم استرداد فتح‌الله گولن را بگیرد. گولن که در تبعیدی خودخواسته در آمریکا به سر می‌برد، از سوی ترکیه متهم است که پشت کودتای نافرجام 2016 در این کشور بوده است.

9- فقط 4 بازیگر در خاورمیانه

آن‌طور که وولف در کتابش نوشته، حلقه درونی ترامپ، خاورمیانه را تنها به 4بازیگر تقلیل داده است؛ ایران، مصر، اسرائیل و عربستان سعودی. آنها معتقد بودند که بقیه کشورها علیه تهران متحد خواهند بود و تا زمانی که آمریکا راهش را از ایران جدا نگه‌دارد، عربستان و مصر با منافع آمریکا کاری نخواهند داشت؛ «مخلوطی تهوع‌‌آور از افکار انزواطلبانه بنن، ضدایرانی‌بودن فلین و کیسینجریسم کوشنر!»

10- مقایسه چین با آلمان نازی

وولف در این کتاب، از صحبت‌های عجیب بنن درباره چین هم صحبت می‌کند و می‌نویسد که بنن بارها درباره نفوذ و قدرت اقتصادی در حال گسترش چین هشدار داده و حتی بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا را با آلمان نازی مقایسه کرده است؛ «چین همه‌‌چیز است. هیچ‌چیز دیگری مهم نیست! اگر درست به چین رسیدگی نکنیم، نمی‌توانیم به هیچ‌چیز دیگری رسیدگی کنیم. ماجرا خیلی ساده است؛ چین حالا جایی‌است که آلمان نازی بین سال‌های1929 تا 1930 قرار داشت. چینی‌‌ها مثل آلمانی‌ها منطقی‌‌ترین مردم جهان هستند؛ البته تا زمانی که دیگر (منطقی) نباشند. و آنها مثل آلمان دهه30 جهش خواهند داشت. شما یک کشور ابرناسیونالیست خواهید داشت و وقتی که این اتفاق بیفتد دیگر نمی‌توانید آب رفته را به جوی برگردانید».

11- آموزش قانون اساسی به ترامپ

بر اساس چیزی که وولف در کتابش نوشته، یکی از دستیاران اولیه ترامپ در کارزار انتخابی او، در آن زمان تلاش کرده که قانون اساسی آمریکا را به این نامزد انتخاباتی یاد بدهد؛ با این حال، ترامپ چنان خسته شده که این کلاس آموزشی، از متمم چهارم قانون اساسی جلوتر نرفته است؛ «در اوایل کارزار انتخاباتی، سم نانبرگ فرستاده شد تا قانون اساسی را به نامزدها آموزش بدهد. او می‌گوید: من تا متمم چهارم بیشتر جلو نرفتم! بعد او انگشتش را (به نشانه سکوت)‌ روی لبش کشید و چشم‌‌هایش در عمق سرش پس رفتند.»

12- ترامپ، بولتون را به خاطر سیبیل‌‌هایش وزیر امورخارجه نکرد!

در آمریکا این‌طور گفته می‌شود که ترامپ اصلا از موهای صورت جان بولتون خوش‌اش نمی‌‌آید و همین موضوع ساده باعث شد که سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، نتواند به‌عنوان وزیر امورخارجه انتخاب شود. وولف در کتابش، تلویحا این موضوع را با اشاره به گفت‌وگوی استیو بنن با راجر آیلز ـ رئیس هیأت‌مدیره فاکس‌نیوز ـ تأیید می‌کند؛ «بنن گفت: مشکل، ‌سیبیل بولتون است.»

13- تعجب نزدیکان ترامپ از درک پایین او از سیاست

درک پایین ترامپ از مسائل سیاسی، چیزی‌است که حتی نزدیکان او را هم متعجب می‌کند. وولف در بخشی از این کتاب، به مذاکره روپرت مرداک و ترامپ اشاره می‌کند و از واکنش مرداک به سطح پایین درک ترامپ از امور سیاسی می‌نویسد. این صحبت‌ها بعد از جلسه‌ای با مدیران اجرایی شرکت‌های فناوری در آمریکا انجام شده و موضوع بحث، ویزای اچ ـ1بی بوده است؛ مرداک گفت که اتخاذ رویکردی لیبرال نسبت به ویزای اچ ـ  1بی که درهای آمریکا را برای انتخاب مهاجران باز می‌کند در شرایطی که صحبت از ساختن دیوار و بستن مرزهاست چندان منطقی نیست اما ترامپ، بدون آنکه نگران به نظر برسد، به مرداک اطمینان داد که «این مشکل را حل خواهیم کرد». مرداک بعد از شنیدن این حرف ترامپ، درحالی‌که از تلفن دور می‌شد، گفت: «این دیگر چه احمقی است».

 

ریشه تنفر از ایران

لفاظی‌‌های خصومت‌آمیز ترامپ درباره ایران، عملا سیاست خارجی او را شکل داده است. وولف معتقد است که ترامپ، تحت‌تأثیر عمیق مایکل فلین ـ مشاور امنیت ملی سابق ـ به این عقیده رسیده است که ایران «آدم بد» ماجراست. اصرارهای فلین کار را به جایی رساند که «ترامپ باور داشت که هرکسی که مخالف ایران باشد، آدم بسیار خوبی‌است».

این خبر را به اشتراک بگذارید