بیشتر آدمهای خرافاتی دنیا، جملههایشان را با عبارت «من خرافاتی نیستم اما...» آغاز میکنند و در ادامه به خرافیترین باورهای ممکن، لباس منطق میپوشانند. فوتبال و خرافات، در گستره تاریخ به هم گره خوردهاند و پیوندی جداییناپذیر با هم ساختهاند. بسیاری از هواداران، درست مثل شخصیت رابرت دنیرو در فیلم «کتابچه بارقه امید» به مرور زمان به این باور رسیدهاند که کارهایی که در زمان تماشای فوتبال انجام میدهد، روی نتیجه بازی اثر میگذارد. تکیه کردن به خرافات نه فقط در بین هواداران، بلکه در میان بازیکنان بزرگ نیز رواج دارد. این باورها گاهی اعتماد به نفس بیشتری به فوتبالیستها میبخشند و آنها را به این اطمینان میرسانند که زمین را با دست پر ترک خواهند کرد.
داستان یک بوسه
16 سال از آخرین قهرمانی فرانسویها در رقابتهای جام جهانی میگذرد. به یاد ماندنیترین قاب بهجا مانده از جام جهانی 98 فرانسه شاید تصویر بوسههای بلان بر سر خالی از موی فابین بارتز باشد. مدافع سابق خروسها، پیش از همه مسابقات فرانسه در آن تورنمنت این حرکت را تکرار میکرد. این بوسه در ابتدا بهعنوان نشانی بر دوستی و رابطه خوب این دو بازیکن تلقی میشد اما بعدها به اعتراف خود بلان مشخص شد که این بازیکن گمان میکرده این حرکت در نتیجه دیدارهای فرانسه مؤثر است و اگر آن را انجام ندهد آبیها نمیتوانند به قهرمانی جام جهانی برسند!
آدامس آقای کرویف
بهترین فوتبالیست تاریخ تیم ملی هلند و مهاجم ترکهای خوش قیافه سابق بارسلونا، یکی دیگر از بازیکنهایی بود که خرافات را باور داشت. یوهان کرویف بزرگ پیش از هر مسابقه ضربهای به شکم دروازهبان تیماش میزد و آدامساش را کمی آنطرفتر از خط میانه میدان در زمین حریف تف میکرد. این رفتار باورنکردنی زمانی در ذهن این بازیکن به یک الزام تبدیل شد که در یک مسابقه فراموش کرد آن را انجام بدهد و تیمش شکست بسیار سنگینی را متحمل شد!
به توپ دست بزن
رومن بورکی- سنگربان دورتموند- به شکل عجیبی عادت دارد در لحظه سکه انداختن داور برای کاپیتانها در جهت تعیین زمین، حاضر شود و به توپی که در اختیار داور قرار گرفته، دست بزند. یک سال قبل باشگاه دورتموند به مناسبت تولد بورکی، با انتشار ویدئویی حیرتانگیز از این عادت او، جنجال بزرگی بهپا کرد. با وجود تکیه کردن به خرافات، بورکی هنوز به یک گلر مطمئن و درجه یک درون دروازه زنبورها تبدیل نشده است.
ژاکت جادویی
هافبک جنگنده سابق تیم ملی ایتالیا و میلان، در تمام طول برگزاری رقابتهای جام جهانی 2006 تنها از یک ژاکت استفاده کرد! احتمالا همبازیهای گتوسو در ترکیب آتزوری گمان میکردند علاقه او به آن ژاکت رنگی به حدی است که در هیچ شرایطی حاضر نیست به جز لحظات تمرین یا حضور در زمین مسابقه، در روزهای اقامت در هتل و گشت وگذار عادی در آلمان آن را از تنش خارج کند. پس از پایان جام این موضوع توسط وبسایت رسمی فیفا از جنارو گتوسو پرسیده شد و او در یک پاسخ غیرمنتظره توضیح داد که از روز اول پوشیدن آن ژاکت در آلمان، به او الهام شده که اگر آن را عوض نکند ایتالیا تیم قهرمان جام خواهد بود!
پیراهنی که بر باد رفت
رفتارها و عقاید خرافی در زمین فوتبال در مقاطعی حتی یقه بهترینهای این ورزش را نیز گرفته است. یکی از بهترین نمونههای این ماجرا به اسطوره بیبدیل فوتبال برزیل مربوط میشود. پله پس از درخشش در یکی از مسابقات، پیراهناش را به یکی از هواداران تیمش هدیه کرد. بعد از این بخشش، روند گلزنیهای او قطع شد و این مهاجم با افت شدیدی دست و پنجه نرم کرد. مروارید سیاه دلیل این افت شدید را از دست رفتن آن پیراهن میدانست و به همین جهت یکی از دوستانش را مأمور کرد تا آن هوادار را پیدا کند و پیراهن پله را از او پس بگیرد. بعد از پس گرفتن پیراهن، پله بار دیگر همان بازیکن سابق شد و به قدرت آن لباس ایمان آورد. جالب اما اینجا بود که دوست پله هرگز نتوانسته بود آن هوادار را پیدا کند و یک پیراهن دیگر را به پله داده بود! شاید اگر دروغ آن روز دوست پله نبود، او هیچگاه نمیتوانست به ادامه درخشش در دنیای فوتبال بپردازد.
خرافات به سبک حبیب
کولوتوره در روزهای اوج، همواره باید بهعنوان آخرین بازیکن از رختکن خارج میشد و خود را به زمین مسابقه میرساند. در نگاه حبیب کولوتوره اگر بازیکنی دیرتر از او به مستطیل سبز میرسید، اتفاق بدی برای تیم رخ میداد. در زمان حضور او در باشگاه آرسنال، ویلیام گالاس در بین دو نیمه دیدار با رم در ایتالیا مشغول مداوای پزشکی در رختکن بود و قرار بود دیرتر از سایرین به زمین برود اما توره نیز به هیچ قیمتی حاضر نبود زودتر از گالاس وارد زمین شود. مسابقه بدون حضور این دو بازیکن شروع شد و ناگهان پس از ورود گالاس، توره بدون اجازه داور به وسط زمین دوید و یک کارت زرد را نیز دریافت کرد.
یادش رفت، یادش ماند
داستان نخواندن سرود ملی توسط برخی از بازیکنان تیم ملی آلمان در رقابتهای جامجهانی در مقاطعی برای این تیم حاشیهساز شده است. یکی از بازیکنانی که سرود ملی ژرمنها را نمیخواند، ماریو گومز است. ظاهرا ماریو در کودکی پس از مدتها ناکامی در زدن گل در یک بازی فراموش کرده سرود ملی را بخواند و در همان بازی درخشیده است و به همین جهت تصمیم گرفته دیگر هیچوقت این سرود را پیش از مسابقات نخواند!
خواب دیگو
شاید باورنکردنی بهنظر برسد اما دیگو مارادونا در زمان هدایت تیم ملی آرژانتین، یک بازیکن را تنها به این خاطر به تیمش دعوت کرد که خواب حضور او در جشن قهرمانی آرژانتین را دیده بود! این خواب، هرگز تعبیر نشد و آلبی سلسته با دن دیگو، با شکست سنگین در جدال با آلمان از جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی کنار رفت.
بوسه، آدامس و ژاکت جادویی
در همینه زمینه :